صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

نویسندگان مجله امید ایران

نویسندگان مجله امید ایران


متن سند:

مدیر آقای صفی پور، سردبیر آقای حسن فرامرزی1 نویسندگان : آقایان رضا کاشفی،2 حسین اربابی،3 حکیمیان،4 مستعان،5 پیشوائی،6 پورسعید، مجید محسنی،7 کوروش بزرگمهری ـ ناظریان، طلوعی،8 علی اکبر کسمائی،فروزنده اربابی،9 نصرت رحمانی،10 ذبیح اللّه منصوری، رسول پرویزی،11 مشفق همدانی، صادق خاتمی، عزیزاللّه حاتمی،12 طلوعی، بهمنش،13

توضیحات سند:

1ـ حسن فرامرزی فرزند حسن در سال 1304 ه ش در بحرین به دنیا آمد.
مدرک تحصیلی وی دیپلم بود و در سال 1323 در اداره راه بوشهر استخدام شد و در مشاغل و مسئولیت های زیادی از جمله، بانک ملی ایران، سازمان برنامه و بودجه، شرکت سهامی بیمه ایران، متصدی دفتر اطلاعات و خبرگزاری پارس در بیروت و کویت رایزن و مطبوعاتی در بغداد و بیروت، رئیس دفتر جهانگردی ایران در بحرین، رئیس نمایندگی سازمان جلب سیاهان در بیروت و بحرین به کار پرداخت و در سال 1354 ساواک با ادامه خدمت وی در مشاغل حساس وزارت اطلاعات موافقت کرد و ساواک در سال 1346 نامبرده را در پست رایزنی عنصری فعال و زحمتکش که بین نویسندگان و مدیران جراید کویت دوستان با نفوذی داشت و از آن نفوذ به نفع کشور استفاده می نمود، معرفی کرده است و به عنوان منبع تحت پوشش رایزن مطبوعاتی، در سفارتخانه های ایران در خارج از کشور جهت نفوذ در محافل مطبوعاتی و خرید عوامل مطلوب در کشور هدف با ساواک همکاری داشت.
حسن فرامرزی به دلیل خدمت به دستگاه پهلوی بارها از طرف محمدرضا پهلوی و مسئولین رژیم تشویق گردید از جمله در سال 1332 به دلیل فعالیت و خدمت ارزنده اش در کودتای 28 مرداد از طرف زاهدی تقدیر کتبی و به دلیل فعالیت زیاد در جشن های تاجگذاری و جشن های دو هزار و پانصد ساله نوشتن کتاب در این زمینه از طرف شاه نشانهای درجه 4 تاج و رستاخیز دریافت نمود.
حسن فرامرزی در حزب مردم عضویت داشت و در زمینه مطبوعاتی با تعدادی از نشریات از جمله، تهران مصور، مرد آسیا به عنوان خبرنگار و سردبیر مجله امید ایران و روزنامه نوین همکاری داشت اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 2ـ رضا کاشفی فرزند حسن در سال 1310 ه ش در تهران متولد شد.
نامبرده پس از سپری نمودن تحصیلات مقدماتی، در دبیرستانهای مروی و دارالفنون تحصیل کرد و دیپلم گرفت و از دانشکده حقوق لیسانس دریافت نمود.
مشارالیه دارای گرایش چپی بود و در سال 35 با اتهام فعالیت به نفع حزب توده توسط فرمانداری نظامی دستگیر و پس از 16 روز با دادن تعهد آزاد گردید و در سال 39 به ساواک احضار و با ارائه اطلاعات درون تشکیلاتی، آن سازمان با استخدامش در اداره کل انتشارات و رادیو و شرکت واحد اتوبوسرانی موافقت نمود.
ساواک در سال 44 با نمایندگی وی از طرف وزارت اطلاعات به سازمان عمران منطقه ای موافقت کرد.
رضا کاشفی در مشاغل دیگری از جمله، کارشناس آموزش فنی وزارت اطلاعات و معاون تربیت بدنی بکار پرداخت و ساواک در سال 53 با اشتغالش در مشاغل حساس وزارت فرهنگ و هنر موافقت نمود.
نامبرده در زمینه مطبوعاتی نیز فعالیت داشت و با روزنامه های اطلاعات، کیهان، آسیای دموکرات، آزاد، سحر، آرام و مجلات، تهران مصور، فردوسی، امید ایران همکاری داشت و به عنوان مدیر روزنامه جوانان ایران و مدیر داخلی خوشه و فعالیت می نمود.
رضا کاشفی در احزاب و گروههای متعددی مثل، نهضت مردم ایران ـ حزب ایران ـ جمعیت مردم ایران و حزب مردم عضویت و مسئولیت داشت.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 3ـ محمد حسین اربابی فرزند محمد اسماعیل در سال 1308 ه ش در شهرستان سبزوار به دنیا آمد.
وی تحصیلات ابتدایی را در دبستانهای خیریه و اسرار سبزوار به پایان رساند و در دبیرستان های فردوسی و نظام تهران به تحصیل پرداخت و در سال 1325 دیپلم گرفت.
مشارالیه در سال 1329 به استخدام وزارت اطلاعات درآمد و در مناصب مختلف از جمله اداره کل اطلاعات به عنوان رئیس شورای نویسندگان و در اداره کل انتشارات و تبلیغات به عنوان رئیس برنامه های فارسی رادیو ایران به کار پرداخت.
نامبرده مدتی نیز در شرکت بیمه ایران به عنوان معاون انتشارات شعبه آبادان و در سازمان آب و برق خوزستان متصدی انتشارات مشغول به کار بود، و یکی از برادرانش به نام علی محمد رئیس تلویزیون ارومیه و دیگری به نام ...
جزء افسران حزب توده بود که پس از دستگیری محکوم به ده سال حبس گردید که با درخواست عفو و بخشش از محمد رضا پهلوی از زندان آزاد گردید.
محمد حسین اربابی در زمینه نویسندگی نیز فعالیت داشت و با نشریات مختلفی از جمله آیندگان، کاویان، امید ایران و آتش همکاری می کرد و سردبیر مجله علم و هنر بود و در زمینه نویسندگی خدمات زیادی به دستگاه پهلوی نمود به نحوی که به ادعای خودش همواره مدافع سرسخت رژیم سلطنتی بود.
نامبرده در حزب درباری ایران نوین نیز عضویت داشت.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 4ـ ابوالفتح حکیمیان فرزند خداداد در سال 1306 ه ش در زنجان به دنیا آمد.
نامبرده دوره ابتدایی را در دبستان های سعادت و فردوسی و مقطع متوسطه را در دبیرستان پهلوی زنجان به پایان رساند و دیپلم ادبی گرفت.
وی پس از دریافت لیسانس و فوق لیسانس الهیات، دکتری معقول و منقول دریافت نمود و به عنوان افسر وظیفه سرهنگ نادری خدمت کرد مشارالیه در سال 1334 به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و دبیر دبیرستان های نوبنیاد رباط کریم و جامی تهران و خوانسار بود.
ابوالفتح حکیمیان عضو سازمان جوانان حزب توده بود و در زمان متجاسرین در آذربایجان مسئول خانه مدنیّت آنها در زنجان بود و له آنها در مجلات مختلف از جمله، شهباز، چلنگر، آذر و به سوی آینده شعر چاپ می کرد که به دلیل عضویت در حزب توده در سال 1335 از طرف فرماندار نظامی تحت تعقیب واقع ولی موفق به دستگیری وی نمی شوند و نامبرده شخصا خود را به فرمانداری نظامی معرفی و با ارائه اطلاعات درون تشکیلاتی و اظهار ندامت و پشیمانی و نوشتن تنفرنامه و چاپ آن در روزنامه اطلاعات وفاداری خود را به شاه و قانون اساسی اعلام کرد.
مشارالیه در سال 1338 با موافقت ساواک به اداره کل انتشارات منتقل گردید ولی به دلیل مخالفت ساواک با استخدامش، با مکاتبات مستمر با مسئولین ساواک، آن دستگاه با گرفتن تعهد همکاری از وی با استخدامش موافقت نمود.
نامبرده در مناصب متعددی از جمله، رئیس فرهنگ نهاوند، کارمند انتشارات فرهنگ تهران، بازرسی وزارت فرهنگ، رئیس اداره آموزش وزارت اطلاعات، معاون بازرسی امور اجتماعی وزارت فرهنگ و معاون اداره توسعه و ترویج رادیو به کار پرداخت و ساواک در سال 50 با استخدامش در دانشگاه ملی به عنوان استاد ادبیات فارسی موافقت کرد.
مشارالیه با موافقت ساواک سفری به همراه محمدرضا پهلوی به اروپا رفت و در برگشت طی عریضه ای تشکرآمیز به ساواک چنین نوشت: جای بسی افتخار و مباهات و خوش وقتی است که برای اولین بار از میان گروه «نویسندگان مطبوعات» چند نفر افتخار پیدا کردند در التزام رکاب شاهنشاه آریا مهر به اروپا سفر کنند.
چون به حق نمی دانم انتخاب افراد چگونه و از طرف چه دستگاهی صورت می گیرد استدعا دارم عریضه حاضر را به عنوان بهترین سپاس یک نویسنده ناچیز بپذیرید.
ساواک بارها با شرکت وی در مراسم تشریفات در حضور محمدرضا پهلوی موافقت کرد.
ابوالفتح حکیمیان در حزب مردم عضویت داشت و مدتی به عنوان منبع با ساواک همکاری داشت و به دلیل خدمتش به دستگاه پهلوی نشان تاجگذاری دریافت نمود.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 5ـ مستعان، حسینقلی فرزند غلامحسین در سال 1283 ه ش متولد شد.
وی در ادبیات ایران و عرب تحصیلات عالیه داشت و به زبانهای عربی، فرانسه و انگلیسی مسلط بود و با زبانهای آلمانی، روسی، ایتالیایی و ترکی نیز آشنایی کافی داشت.
داستانهای خود را در مجلات و روزنامه ها با امضاهای مستعار، ح ـ م، حمید ـ حمید، حبیب انوشه و یکی از نویسندگان، انتشار داده است.
رمانها و کتب اخلاقی و اجتماعی او به دویست جلد می رسد و متجاوز از یک هزار داستان کوتاه نوشته است و مترجم بینوایان ویکتور هوگو می باشد.
وی در سالهای 1319 و 1320 خورشیدی مجله ای به نام راهنمای زندگی انتشار می داد که خود، صاحب امتیاز و مدیر آن بود.
شماره اول این مجله، در تاریخ 24 آبانماه 1319 ه ش و شماره بیست و هشتم آن، که آخرین شماره این مجله بود، در تاریخ 25 آذرماه 1320 خورشیدی انتشار یافت.
از جمله داستانهای او «قصه انسانیت، آفت، پله اول، عشق مقدس، شوریده و شهرزاد است.
6ـ عباس پیشوایی فرزند سید محمد در سال 1300 ه ش در قم بدنیا آمد.
نامبرده دوره ابتدائی را در دبستان حکمت و دوره متوسطه را در دبیرستان حکیم نظامی قم تحصیل کرد و از دبیرستان دارالفنون تهران دیپلم گرفت.
وی سپس به دانشکده حقوق دانشگاه تهران راه یافت و در سال 24 لیسانس و در سال 47 فوق لیسانس حقوق جزا دریافت نمود.
مشارالیه ابتدا در سال 1325 به مدت دو سال به تدریس پرداخت و در سال 1326 در وزارت دادگستری دادیار و در سال 1327 بازپرس زنجان بود.
نامبرده سپس به عنوان بازپرس بروجرد ـ دادستان ملایر ـ دادستان زنجان ـ دادستان گرگان ـ دادستان همدان ـ دادیار دادسرای شیراز ـ دادستان اصفهان ـ دادستان مازندران مشغول بکار بود.
ساواک در سال 1338 صلاحیت وی را به عنوان بازرس اداره کل بازرسی کشور و در سال 41 به عنوان معاونت ثبت کل و سرپرست ثبت تهران و دادیار دیوانعالی کشور تأکید کرد.
در سال 32 به دلیل رفتار نامناسب و سوءظن عمومی، ستاد ارتش از دادستان همدان درخواست انتقال وی را نمود.
وی در کودتای 28 مرداد 32 متهم گردید که از اعزام نماینده برای بازرسی منازل افراد توده ای خودداری کرده است ولی بعد از برقراری فرماندار نظامی از توده ایها حمایتی نکرده است.
نامبرده در مأموریتی اداری در سال 32 در گرگان برعلیه دربار سخنرانی و برادر خانمش دکتر سروان فرشید به دلیل گرایشات کمونیستی محکوم به اعدام بوده ولی قبل از اعدام به شوروی فرار کرده است.
وی در سال 37 در اصفهان به مراجعین جواب نداده و از مردم رشوه گرفت.
در سال 1350 ساواک صلاحیت نامبرده را برای تصدی مشاغل حساس دیوانعالی کشور و در سال 54 برای استخدام در وزارت دربار (کمیته پیکار با بیسوادی) و در سال 55 جهت تصدی مسئوولیت مشاغل حساس ثبت اسناد و املاک تأیید کرده است.
در سال 55 ساواک صلاحیت وی را جهت شرکت در مراسم تشریفات تأیید و در همانسال نصیری مسئوولیت معاونت طرح و برنامه وزارت دادگستری را به نامبرده تبریک گفته است.
مشارالیه عضو لژهای فراماسونری کسری ـ ژاندارک و دانش بود و در طول مدت خدمت هشت بار از وی تقدیر شد و نشان های درجه 3 همایون و نشان درجه یک عدالت را دریافت کرد.
7ـ مجید محسنی مهر فرزند سید علی در سال 1304 ه ش متولد گردید.
نامبرده از هنرستان پزشکی دیپلم گرفت.
مشارالیه ابتدا در تسلیحات ارتش و بعد از آن در بانک ملی و شرکت مقاطعه کاری مشغول به کار گردید و ساواک در سال 1357 با استخدام وی در مشاغل حساس درجه 2 رادیو و تلویزیون ملی موافقت کرد.
وی از سال 1320 فعالیت هنری در زمینه تئاتر و سینما را شروع کرد و به عنوان هنرپیشه، تهیه کننده و کارگردان چندین فیلم ساخت.
مجید محسنی در سال 1342 نماینده شهرستان دماوند در مجلس شورای ملی و در سال 1345 به عنوان نماینده در مجلسین حضور داشت.
نامبرده در سال 1343 یک نفر را با ماشین زیر گرفته و کشت ولی به دلیل داشتن مصونیت تحت تعقیب قرار نگرفت و با سوء استفاده از موقعیت شغلی با تبانی زمینهای مردم بی پناه و مظلوم دماوند را تصرف کرد.
مشارالیه تمایل چپی داشت و در انجمن ایران و شوروی سخنرانی می کرد و با موافقت ساواک به کشورهای چک اسلواکی و شوروی سفر نمود.
و در بنیاد نیکوکاران شمس پهلوی نیز عضویت داشت و ساواک مستمر با شرکت وی در مراسم تشریفات در حضور محمدرضا پهلوی موافقت نمود ساواک در سال 1351 با اشتغال فریبا محسنی مهر ـ فرزندش ـ در مشاغل حساس شرکت نفت و در سال 1354 با اشتغال دختر دیگرش در نیروی دریائی موافقت کرد.
نامبرده در تشکیلات فراماسونری در لژیون خدمتگزاران بشر عضویت داشت و از محمدرضا پهلوی نشان تاجگذاری گرفت.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 8ـ طلوعی، محمود فرزند مختار در سال 1309 ه ش در شهرستان میانه متولد شد.
نامبرده دوره ابتدایی تحصیلاتش را در میانه و از دبیرستان دارالفنون تهران دیپلم طبیعی گرفت و در سال 1332 از دانشگاه تهران لیسانس زبان فرانسه دریافت نمود.
مشارالیه از دوران دبیرستان با مطبوعات همکاری داشت و در سال 34 سردبیر مجله امید ایران و در سال 41 سردبیر مجله خواندنیها بود و در هیئت مدیره سندیکای نویسندگان عضویت داشت و در سال 51 ساواک با صدور امتیاز ماهنامه مسائل بین المللی توسط نامبرده موافقت کرد و نامبرده به عنوان مترجم با وزارت اطلاعات و مفسر با رادیو و تلویزیون ایران همکاری داشت.
محمود طلوعی عضو جوانان حزب توده بود و در سال 1325 در هیئت مرکزی حزب عضویت داشت و پس از غیرقانونی شدن حزب از آن کناره گرفت.
نامبرده عضو وزارت فرهنگ و هنر بود و در سال 1338 در دبیرستانهای ناحیه 8 تهران به عنوان دبیر تدریس می کرد و در سال 50 ساواک با تدریس وی در مدرسه عالی بازرگانی موافقت نمود.
مشارالیه در سال 39 به دعوت اداره اطلاعات آمریکا به لبنان و در سال 43 به دعوت کنسرسیوم نفت به انگلستان و فرانسه و در همان سال مجددا به دعوت دولت آمریکا به آن کشور سفر نمود و سفارت آمریکا در تهران از وی در زمینه اخبار سفارت و مجله مرزهای نو درخواست همکاری داشته که با توجیه ساواک این دعوت را پذیرفت ساواک نامبرده را به عنوان فردی پیرو سیاست ملی مبتنی بر مصالح کامل ایران می دانست که در سال 45 بهمراه محمدرضا پهلوی به کشورهای اروپای شرقی سفر کرد.
محمود طلوعی در سال 1345 به وزارت دارائی منتقل شد و مشاورت اداره کل روابط خارجی وزارت دارائی را بر عهده گرفت و در سال 46 مدیرکل اطلاعات و روابط عمومی وزارت دارائی شد.
نامبرده در مشاغل دیگری از جمله، نماینده تام الاختیار وزارت دارایی در کمیسیون تیراژ مطبوعات، با حفظ سمت مدیرکل اطلاعات و روابط عمومی، عضو کمیسیون تنظیم تعرفه مطبوعاتی چاپ افست، نماینده وزارت دارائی در کمیسیون تنظیم تعرفه مطبوعات دولتی، نماینده وزارت دارائی در کمیسیون کارهای مطبوعات دولتی مرکز و مدیرکل دفتر اطلاعات و روابط عمومی و مشاور وزیر اقتصاد و دارائی بکار پرداخت.
مشارالیه عضو حزب ایران نوین و حزب رستاخیز بوده و در هیئت نمایندگی ایران در کنفرانس اوپک و جمعیت ایرانی طرفدار ملل متحد عضویت داشت و ساواک صلاحیت وی را جهت شرکت در انتخابات مجلس شورای ملی و مراسم تشریفات تأیید نمود و در تشکیلات فراماسونری، در لژ اهواز عضویت داشت.
محمود طلوعی در هدف سفارتخانه های عربی، شرقی و خارجی و مجلات و روزنامه ها با اسم رمز جلال مهر بدست و طالع و شماره رمز 1559 به عنوان منبع با ساواک همکاری داشت.
9ـ فروزنده اربابی فرزند عنایت اللّه در سال 1314 در قم متولد شد.
مشارالیها دوره ابتدایی را در دبستان ایراندخت قم و مقطع متوسطه را در دبیرستانهای شاهدخت و پرتوی کاشان به پایان رساند و دیپلم گرفت.
نامبرده همچنین دیپلم تهیه کنندگی و کاردانی را دریافت نمود.
فروزنده اربابی برادرزاده محمدعلی جواهری از کارگردانان حزب توده و اعضاء 53 نفری بود و خانوادگی نسبت به حزب توده گرایش و سمپاتی داشتند به نحوی که در سال 38 رضا اربابی برادرش به همین اتهام در قمصر کاشان دستگیر و پس از تکمیل پرونده به تهران اعزام و با اعمال نفوذ یکی از افسران ساواک که با فروزنده روابط...
داشت، نامبرده آزاد گردید.
مشارالیها از سال 1335 به عنوان گوینده برای دوبلاژ فیلم با رادیو همکاری داشت و مدتی نیز در اداره آمار عمومی وزارت کشور به کار پرداخت و از طرف وزارت اطلاعات در انجمن قلم ایران دبیر کمیته روابط عمومی بود.
وی در سال 1342 با تصدی رادیو و تلویزیون توسط جهانگیر تفضلی و به دلیل قصد سوء تفضلی بوی از رادیو استعفا داد.
وی در سال 37 مرحله گزینشی ساواک را به عنوان کارمند گذراند ولی ساواک با اشتغال همزمان نامبرده در رادیو و ساواک، از به کارگیری وی صرف نظر نمود.
ساواک در سال 41 با در خواست مشارالیها جهت تأسیس آموزشگاه خیاطی در تهران و در سال 47 با مدیریتش در سازمان تبلیغاتی فوژان و در سال 49 با عضویتش در طرح سپنتا وزارت اطلاعات موافقت نمود.
ساواک در سال 54 با درخواست وزارت دربار جهت تقدیر از نامبرده و طی سالهای 50 تا 57 چندین بار با شرکتش در مراسم تشریفات در حضور محمدرضا پهلوی موافقت کرد.
وی در سال 1357 مجددا در رادیو ایران مشغول به کار گردید.
فروزنده اربابی به مناسبت های مختلف برای فرح و محمدرضا پیام های تبریک ارسال می کرد که متقابلاً از طرف آنها از وی تشکر می شد.
نامبرده در زمینه نویسندگی نیز فعالیت داشت و با نشریاتی از جمله، خوشه، آیندگان، سپید و سیاه، روشنفکر، اطلاعات بانوان و امید ایران همکاری داشت.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 10ـ نصرت رحمانی ـ بروجردی ـ در سال 1308 ه ش در تهران متولد گردید.
نامبرده دوره ابتدایی و متوسطه را در تهران به پایان رساند و دیپلم گرفت و در سال 1324 در وزارت پست و تلگراف استخدام گردید.
وی در مجله امید ایران به نام مستعار ـ چریک شعر می گفت و با روزنامه زن روز نیز همکاری داشت و در سال 1333 مجموعه شعری به نام کوچ را به چاپ رساند.
مشارالیه در حزب توده عضویت داشت و در سال 52 به دلیل سرودن اشعار مضره توسط ساواک دستگیر گردید.
نصرت رحمانی از اعضاء کانون نویسندگان ایران بود که در جلسات شب شعر کلوپ ایران و آلمان ـ انستیتو گوته ـ شرکت و سروده هایش را می خواند.
ساواک وی را فردی معتاد به هروئین و فروشنده آن معرفی نموده است.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 11ـ رسول پرویزی، در 1298 ش در شیراز متولد شد.
در 1315 ش دیپلم ادبی گرفت و در فرهنگ بوشهر به کار دبیری مشغول شد.
پس از نقل مکان به تهران به کار در شرکتهای مختلف پرداخت و چندی بعد عضو هیئت مدیره شرکت تلفن شد.
وی با مطبوعات همکاری داشت و آثاری چند از خود منتشر کرد.
در دوره های 21 و 22 و 23 از دشتستان به نمایندگی مجلس شورای ملی و در دوره هفتم از طرف مردم فارس به نمایندگی مجلس سنا رسید.
سرانجام در آبان 1356 ش درگذشت.
چندی معاونت نخست وزیر را هم بر عهده داشت.
(کیهان، شماره 10303، 2536 ش ؛ کیهان سال، 1341، ص 919 ؛ اطلاعات هفتگی، شماره 1866، 13 /8 /1358) 12ـ عزیزاللّه حاتمی فرزند رضا در سال 1291 ه ش در تهران متولد گردید.
نامبرده دوره ابتدایی را در یزد و متوسطه را در تهران به پایان رساند و از دانشگاه تهران لیسانس حقوق و از دانشگاه لندن مدرک روزنامه نگاری دریافت نمود.
مشارالیه پس از مدتی کار در قسمت امور اداری وزارت جنگ به وزارت پیشه و هنر منتقل و معاونت کارخانجات آن وزارتخانه را عهده دار شد.
عزیزاللّه حاتمی سپس به وزارت اطلاعات و جهانگردی منتقل شد و رئیس دبیرخانه کمیسیون رادیو گردید و به عنوان نویسنده رادیو به رژیم پهلوی خدمات شایانی نمود.
نامبرده عضو شورای نویسندگان بود و به عنوان نویسنده نیز با رادیو آمریکا همکاری داشت.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 13ـ عطااللّه بهمنش (پورمقتولی) فرزند صفرعلی در سال 1301 ه ش در کرمانشاه متولد گردید.
وی دوره ابتدایی را در دبستان های هدایت و نصرت و مقطع متوسطه را در دبیرستان های شاهپور و انوشیروان کرمانشاه به پایان رساند.
نامبرده سپس به استخدام بانک ملی در آمد و کارمند شعبه اسکناس بود.
مشارالیه در رشته دومیدانی فعالیت ورزشی داشت و در حزب توده عضو فراکسیون ورزشی بود ولی از لحاظ حزبی فرد فعالی نبود.
عطااللّه بهمنش از سال 1337 به عنوان گوینده، مفسر و سردبیر سرویس ورزشی با رادیو ایران همکاری داشت و در تلویزیون ملی مسئول تنظیم و اجرای برنامه های ورزشی و در سال 47 دبیر فدراسیون کشتی ایران بود.
ساواک در سال 50 با شرکت وی در جشن هنر شیراز، در سال 56 با صدور کارت خبرنگاری جهت تهیه خبر از مراسم تشریفات و ادامه اشتغال در مشاغل حساس درجه 2 رادیو تلویزیون ملی و در سال 57 با استخدامش در ارتش و صدور کارت اداره دوم ضد اطلاعات موافقت کرد همچنین ساواک در تأیید وی جهت کار در روزنامه رستاخیز می آورد: این فرد در جامعه ورزشی منشاء خدماتی در زمینه مسائل ملی و میهنی بوده کرارا مورد تفقد مقامات عالیه قرار گرفته است.
در جائی دیگر می نویسد : نامبرده گوینده مفسر اخبار ورزشی بوده و به دلیل توجه به بازی های آسیایی و منحرف نمودن جوانان از جریانات سیاسی و مملکتی (توسط برنامه های فوتبال و غیره) مفتخر به دریافت نشانهای تاج و تاجگذاری، آبادانی و پیشرفت و از طراحان برنامه های میهنی جشن طوس بوده و افرادی ایشان را متهم به وابستگی به فرقه بهائیت نموده اند.
در سال 53 طی عریضه ای به شاه در خواست کمک جهت خرید مسکن را داشته که محمدرضا پهلوی دستور پرداخت 400000 ریال بوی را صادر نموده است.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - مجله امید ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 103

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.