صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : جلسه بحث و تفسیر هفتگی مسجد هدایت و اظهارات مصطفی صادقی پیرامون بازداشت طالقانی

تاریخ سند: 29 دی 1347


موضوع : جلسه بحث و تفسیر هفتگی مسجد هدایت و اظهارات مصطفی صادقی پیرامون بازداشت طالقانی


متن سند:

به : 312 از : 20 ه 2 شماره : 38660 /20 ه 3 بعدازظهر روز پنجشنبه 26 /10 /47 جلسه بحث و تفسیر هفتگی در مسجد هدایت واقع در خیابان استانبول با حضور عده ای در حدود 200 نفر تشکیل گردید.
افراد شناخته شده عبارت بودند از سیدمحمود طالقانی ـ دکتر جواد باهنر ـ مهندس مهدی بازرگان ـ سدهی ـ دکتر عباس شیبانی ـ دکتر اقتصاد ـ محمد مدبر شانه چی ـ سیدابراهیم موسوی ـ حاجی ملکی ـ حاجی جباری ـ امیرخانی ـ میرزایی ـ حسام الدین انتظاری ـ محمدمهدی اندوهی ـ مهدی خمسه ای ـ حسن افتخاری ـ مصطفی صادقی ـ محمود محسنی ـ حسینی.
پس از نماز جماعت که توسط سیدمحمود طالقانی برگزار گردید مهندس مهدی بازرگان و عباس شیبانی پس از احوالپرسی با طالقانی از مسجد خارج شدند آن گاه آیاتی چند از قرآن تلاوت گردید و بعد جواد باهنر1 پس از روبوسی با طالقانی مشغول صحبت شد و مدت یک ساعت به ترجمه و تفسیر آیه ای از سوره بنی اسرائیل پرداخت در خلال سخنرانی نامبرده مصطفی صادقی ضمن مذاکراتی اظهار داشت در تاریخ 22 /10 /47 هنگامی که طالقانی با فخرالدین حجازی و الهیاری کارمند بانک صادرات مشغول صحبت بود چند تن از طرف سازمان امنیت به منزل ایشان مراجعه و طالقانی را همراه خود می برند که در ظرف چند ساعت جریان را تلفنی به اطلاع کلیه دوستان و آشنایان در بازار و ادارات اطلاع دادیم طی این مدت همگی ناراحت و سخت نگران بودیم چون مدت بازداشت آقا بیش از یکی دو روز به طول انجامید و احتمال داده می شد که ایشان را تبعید نمایند تا این که دیروز چهارشنبه ساعت 1600 آقا را آزاد می نمایند.
صادقی افزود جریان بازداشتی آقا را ...
به شوخی از ناحیه من تلقی می نمودند چون روز قبل از بازداشت با محمدصادق قاضی طباطبایی تلفن کردیم و آقا را به مناسبت شب سال مرحوم تختی به ابن بابویه بردیم و فردا که ایشان را دستگیر کردند به طور حتم تصور می رفت به علت عزیمت به ابن بابویه دستگیر شده و بچه ها می گفتند صادقی تو آقا را راحت نمی گذاری صادقی در مورد این که به چه علت طالقانی را بازداشت و چند روز نگهداشته اند گفت در این چند روزه بازجوییهایی از آقا نمودند که به هر سؤال جوابهای دندان شکنی داده است کما این که برای بازجویی نزد بازپرسان نرفتند و بازپرسان نزد او آمده اند و موقعی که بازپرسها می خواسته اند از آقا سؤال کنند طالقانی گفته شما اول بگوئید که من چکاره ام.
کی هستم.
آنها می گویند شما مجتهد هستید و آقا می گوید شما می بایستی از من تقلید و تابع نظریات من باشید و حق سؤال کردن از من را ندارید ولی با خواهش و تمنا که ما مجبوریم و سؤالاتی داده اند که شما بدانها جواب دهید.
مصطفی صادقی سپس در مورد نحوه سؤالات و این که گرفتاری طالقانی به چه علت بوده اظهار داشت به طوری که آقا می گفت سؤالات آنها در مورد مسافرت به مشهد و ایراد سخنرانی در آنجا و رفتن به طالقان و ایراد از مردم در مورد جشن تاجگذاری و سخنرانی در مسجد هدایت و امثال اینها بوده است.
پس از پایان سخنرانی دکتر باهنر افراد جلوی محراب نزد طالقانی جمع شدند و هر کدام از آزادی ایشان اظهار خوشوقتی و بعضی ها روبوسی می کردند طالقانی جریان دستگیر و بازداشت سه روزه خود را در آنجا برای حاضرین تشریح و توضیح می دادند که از هر چند کلمه که می گفت در برابر جملات دندان شکنی که به آنها می داده است حاضرین می خندیدند.
طالقانی سپس اشاره به اطاقی که این چند روزه در آنجا بوده است نمود و گفت با این که وضع استراحت از نظر پتو ـ لحاف و بخاری بسیار مرتب بود و همگی احترام می گذاردند می دیدم با وجود دو بخاری اطاق سرد است و بعد متوجه شدم که شیشه های بالای اطاق شکسته است و این سرما از آنجا است که به مسئولین گفتم اگر امکان و بودجه خرید شیشه ندارید من تهیه کنم.
بعد طالقانی جریان بازداشت خود را شرح داد که عین مطالبی بود که مصطفی صادقی بیان نموده بود ضمنا صادقی اظهار داشت به مجرد ورود شاه از سفر هندوستان به ایران جریان بازداشت آقا را به اطلاع او می رسانند و شاه از این جریان ناراحت می شوند و می گویند این پیرمرد که دیگر کاری ندارد چرا ایشان را دستگیر کرده اند.
فورا آزادش کنید.
ملاحظات : دکتر اقتصاد مورد بحث مرتضی می باشد.
جاجرود

توضیحات سند:

1ـ شهید دکتر محمّدجواد باهنر به روایت اسناد ساواک، تهران، 1379.
تاریخ : 29 /10 /47 شماره : 38657 /20 ه 2 به : 312 از : 20 ه 2 موضوع : جلسات بحث و تفسیر هفتگی مسجد هدایت و اظهارات سیّدمحمود طالقانی، در مورد بازداشت خود.
روز 26 /10 /47، جلسه بحث و تفسیر هفتگی مسجد هدایت، واقع در خیابان استانبول تشکیل گردید.
پس از پایان نماز جماعت، دکتر جواد باهنر، به صحبت پرداخت و مدّت یک ساعت سخنرانی نمود.
عدّه افراد حاضر در مسجد، قابل توجّه نبود.
افراد شناخته شده، عبارت بودند از: حسام الدّین انتظامی که می گویند لیسانس شیمی است و فعلاً خیاطی می کند؛ مرتضی، کارمند بانک رهنی؛ خلیل شالچی؛ مصطفی صادقی؛ جهانگیر و پرویز و حسین و علی عدالت منش.
بعد از خاتمه سخنرانی، عدّه ای در اطراف سیّدمحمود طالقانی گرد آمدند و محور اصلی صحبتهای آنها، درباره بازداشت اخیر نامبرده و سؤالات مربوط بود و اینکه آیا شما را اذیّت هم کردند یا خیر که البته طالقانی، از نحوه برخورد مأموران و سایر خصوصیّات، اظهار رضایت می نمود.
در این ضمن، محمّدمهدی جعفری نیز،به جمع آنان پیوست و از طالقانی سؤالاتی راجع به حوادث فوق کرد.
طالقانی، اجمالاً جواب داد و گفت : احتمال می دادم مرا به شهر شما برازجان تبعید کنند؛ و اسماعیل کریمخانی، اظهار نمود: گرفتاری آقا، روی خود شیرینی مأموران ساواک بوده و بعدا که اعلیحضرت از مسافرت هند مراجعت می فرمایند، جریان به عرض رسید و ایشان، دستور آزادی صادر فرموده اند.
ضمنا طالقانی، در یک مذاکره خصوصی اظهارنظر می کرد که در ساواک، چند دستگی پیدا شده و به مناسبت آن، آیه ای از قرآن تلاوت کرد که احتمالاً معنی آن این است که افراد ظالم و ستمکار را به جان یکدیگر می اندازیم تا خودشان یکدیگر را نابود کنند.
جاجرود

منبع:

کتاب آیت‌الله سید محمود طالقانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 448


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.