صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

مصاحبه با آقای بهرام بیضائی1

تاریخ سند: 25 خرداد 1347


مصاحبه با آقای بهرام بیضائی1


متن سند:

س : هوّیت کامل خود را بیان نمائید.
ج : بهرام ـ بیضائی ـ شماره شناسنامه 1119 ـ تولد تهران 1317 ـ نام پدر نعمت اللّه ـ نام مادر نیّره ـ شغل ـ کارمند وزارت فرهنگ و هنر ـ محل کار وزارت فرهنگ و هنر ـ اداره کل فعالیتهای هنری ـ محل سکونت ـ کوی کن (شهر زیبا) بلوک 40 شماره 951 بیضائی س : عضویت خود را در احزاب، جمعیّتها، کانونها و اتحادیه ها بنویسید : ج : عضو کانون نویسندگان ایران.
بیضائی س : سمت و نحوه فعّالیت خود را در کانون نویسندگان ایران بنویسید : ج : سمت عضو علی البدل در هیئت دبیران (هیئت مدیره) کانون.
نوع فعالیت : شرکت در جلسات هیئت دبیران، و دادن نظرات مشورتی.
بدون داشتن حق رای.
در صورت غیبت یکی یا دو تن از اعضای هیئت مدیره حق رای دارم.
هدف کانون نویسندگان ایران دفاع از منافع و حقوق مادی و معنوی اهل قلم است در چهارچوب قوانین موجود و در کادر قانون اساسی ایران.
بیضائی س : محل تشکیل جلسات کانون مذکور در کجاست و تاریخ تشکیل و محل آن را بیان نمائید.
ج : در حال حاضر کانون محل ثابتی ندارد، و داشتن محل ثابت موکول است به ثبت کانون در مراجع ثبتی.
و به مناسبت نداشتن محل ثابت جلسات مرتبی هم ندارد.
محل تشکیل جلسات در حال حاضر در خانه های اعضای هیئت مدیره است، و قرار تاریخ تشکیل هر جلسه ی بعد در جلسه ی قبل گذاشته می شود.
بیضائی س : شما در بیوگرافی خود که قبلاً تنظیم نموده اید نامی از عضویت در کانون نویسندگان نبرده اید در این مورد نظر خود را بیان نمائید : ج : در آن موقع بنده مردد بودم که کانون به ثبت نرسیده از نظر مقامات اداری چه وضعی دارد، و ذکر عضویت خود را موکول کرده بودم به ثبت کانون، چنانکه در بیوگرافی دیگری که چند روز پیش پرکردم به صراحت عضویت خود را در کانون ذکر کردم.
بیضائی س : نوع فعّالیت کانون فوق الذکر چیست و انگیزه تشکیل این کانون چه بوده و ایده آن از طرف چه کسی یا کسانی داده شده است.
ج : هدف کانون دفاع از منافع مادی و معنوی اهل قلم است، از راههای قانونی، کانون بر اساس قوانین موجود (متکی بر قوانین ثبت شرکتها و غیره) و آزادیهای پیش بینی شده در قانون اساسی تشکیل شده است.
اندیشه ی تشکیل کانون از طرف شخص بخصوصی داده نشده بلکه این یک ضرورت بود که مدتها حس میشد که نویسندگان برای تنظیم قانونی روابط بین خودشان و ناشران و نیز تنظیم روابط قانونی بین حقوق معنوی خودشان و دستگاههای اداری مملکت کانونی تشکیل دهند.
فکر تشکیل کانون سالها بود که توسط نویسندگانی مثل خود من بیان می شد، و سرانجام جمعی که کانون نویسندگان فعلی را به وجود آورده متوجه شد که همه در این فکر شریکند.
2 از اینجا بود که کانون تشکیل شد.
بیضائی س : شما به عنوان یک نویسنده چه اطلاعاتی در مورد کنگره نویسندگان که قرار بود تشکیل گردد دارید.
ج : اطلاعات من مبتنی بر اخبار رادیو و روزنامه هاست، که قرار بود کنگره ای تشکیل شود و بعد همان رادیو و مطبوعات خبر دادند که فعلاً تشکیل نمی شود.
بیضائی س : علّت عدم تشکیل کنگره مزبور به نظر شما چه بوده است و چه کسانی در این مورد کارشکنی نموده اند.
ج : به علت اینکه ریاست کنگره در مسافرت بودند.
و به نظر بنده هیچگونه کارشکنی از طرف فرد یا افرادی در میان نبوده است.
بیضائی س : تاریخ دقیق تشکیل کانون نویسندگان را بنویسید.
ج : تشکیل کانون تاریخ دقیقی ندارد.
همچنانکه قبلاً گفتم این یک موضوع و پدیده ی آنی نبود تا تاریخ دقیقی داشته باشد، بلکه ضرورت تشکیل آن و گفت و گوی درباره ی آن مدتها بود که بین نویسندگان مطرح بود، در یکی از دفعاتی که نویسندگان و اعضای فعلی کانون دور هم جمع بودند بهتر دیده شد که برای رسمیت دادن به این گفت و گوها و مجمع اساسنامه ای تنظیم شود و کانون به ثبت برسد جلسات و گفت و گوهای نهائی در بهار گذشته رخ داد.
3 بیضائی س : انتخابات کانون مذکور در کجا انجام گرفته و چه کسانی در آن شرکت داشته اند.
ج : انتخابات در خانه یکی از اعضاء ـ (گویا آقای کوش آبادی) انجام گرفت و کسانی که در آن شرکت داشتند نویسندگانی بودند که نامشان تا به حال چند بار در مطبوعات اعلام شده.
نشانی این جلسه خیابان شهباز بوده است، نشانی دقیق پستی را نمی دانم.
بیضائی س : نام اعضای شورای کانون نویسندگان و تعداد اعضاء را بنویسید.
ج : اگر منظور از اعضای شورا همان هیئت مدیره (یا هیئت دبیران باشد) اینها هستند : سرکار خانم دکتر سیمین دانشور.
آقای نادر نادرپور، آقای به آذین، آقای سیاوش کسرائی، آقای داریوش آشوری، و اعضای علی البدل : آقای دکتر غلامحسین ساعدی، بهرام بیضائی، تعداد اعضای کانون فعلاً گویا در حدود 50 نفر است.
رئیس کانون خانم دکتر سیمین دانشور است.
بیضائی س : نام و شهرت اعضای کانون را با توجّه به شغل و آدرس کار یا محل سکونت بنویسید.
ج : شغل و آدرس کار یا محل سکونت افراد را نمی دانم.
و از اسامی آنها تا آنجا که یادم است اینها را ذکر می کنم : آقای اسماعیل نوری علاء، آقای محمد علی سپانلو، آقای احمد رضا احمدی، آقای منوچهر شیبانی، آقای علی اکبر کسمائی، آقای م.
آزاد.
آقای کیومرث منشی زاده، آقای اکبر رادی و عده ی دیگری که اسامی شان اعلام شده است.
بیضائی س : هر نوع اطلاع دیگری که از کانون مذکور دارید بنویسید.
ج : اطلاع دیگری ندارم.
کانون نویسندگان تا به حال وضع خودش را در آنچه مطبوعات درباره اش نوشته اند و یا راههای قانونی که دارد طی می کند مشخص کرده.
کانون قصد دارد تا با پیشنهاد و برقراری قوانینی در مورد روابط نویسنده و ناشر، و قوانین دیگری در مورد روابط نویسنده و مراجع اداری، از اتلاف وقت تک تک افراد در مورد کار چاپ و نشر آثارشان جلوگیری شود، و محیطی به وجود آید که در آن نویسنده با فراغ خاطر به خلق و نشر فرهنگ و ادب مشغول شود.
بیضائی س : صحّت اظهارات خود را بچه وسیله گواهی می نمائید.
ج : بوسیله ی امضاء اظهاراتم.
بیضائی

توضیحات سند:

1 ـ بهرام بیضائی فرزند نصرت اللّه در سال 1317 ه ش در تهران به دنیا آمد.
در خرداد ماه سال 1338 از دبیرستان دارالفنون دیپلم ادبی گرفت و تقاضای استخدام وی در سازمان اطلاعات و امنیت در ساختمان خیابان ایرانشهر در همان سال مورد بررسی قرار گرفت و در دانشکده ادبیات، ادامه تحصیل داد.
مشارالیه که با تشکیلات نیروی سوم، ارتباط برقرار کرده بود در سال 1339 حدود یازده ماه با مجله علم و زندگی (ارگان نیروی سوم) همکاری کرد و در سال 1340 به استخدام اداره کل ثبت اسناد و املاک درآمد و یکسال بعد (1341) با سمت کارگردان تئاتر به وزارت فرهنگ منتقل شد.
بهرام بیضائی در سال 1344 ازدواج کرد که این ازدواج در دفتر بهائیت ثبت شد.
مشارالیه که در کانون فیلم ایران، «کتابخانه ملی» و «کتابخانه مجلس» عضویت داشت در تاریخ 25 /3 /1347 در رابطه با عضویت در کانون نویسندگان به ساواک احضار شد.
وی در آبان ماه سال 1351 کیک مخصوص جشنواره را در حضور فرح، برید.
بهرام بیضائی که در دانشکده هنرهای زیبا نیز تدریس می کرد، به مدیریت گروه آن دانشکده نیز ارتقا یافت و در سال 1354 در فستیوال فیلم لندن، شرکت کرد.
در سال 1356 تقاضای عضویت وی در هیأت امنای مؤسسات آموزش عالی وابسته به وزارت فرهنگ و هنر، مورد موافقت محمدرضا پهلوی قرار گرفت و با حکم وی به این سمت منصوب شد و در همین سال با حکم فرح پهلوی برای مدت سه سال به عضویت هیأت مدیره موزه آبگینه ها و سفالینه های ایران و فرهنگسرای نوبهار درآمد.
مشارالیه در سال 1357 برای ساختن فیلم «تارا و ناشناس» در نامه ای به هوشنگ نهاوندی، تقاضای لباس و نیروی انتظامی کرد که در این رابطه، فرح پهلوی چنین دستور داد: «مراتب به تیمسار ازهاری منعکس شود که در این دو مورد کمک نمایند».
بهرام بیضائی که با مجلات آرش و هنر و سینما نیز همکاری داشت، دارای تألیفاتی نیز هست که از جمله به کتاب «تئاتر شرق» و «نمایش در ایران» می توان اشاره کرد.
2 ـ محمدعلی سپانلو در این رابطه چنین می گوید : «برای نخستین بار بیش از پنجاه نفر نویسنده و هنرمند این کشور توانستند در مورد ویژه ای اشتراک نظر یابند شاید می شد که از این هماهنگی چون تخته پرشی به سوی تشکیل یک اتحادیه آزاد و قانونی از نویسندگان کشور پرواز کرد» خاطراتی از فصل اول کانون نویسندگان ایران مجله کلک ـ تیرماه 1369 ـ ش 4 ص 107 3 ـ باقر پرهام در این رابطه چنین می گوید : «مجله آرش...
در شماره 17 خود...
چنین می نویسد : هسته اولیه کانون نویسندگان ایران در تاریخ 30 /11 /46 به وجود آمد و جلسات بحث و مذاکره نویسندگان برای بررسی موقعیت خویش نسبت به مسائل جاری اجتماعی و صنفی تا آخر سال 46 ادامه داشت.
در آخرین جلسات سال گذشته بود که تصمیم گرفته شد برای یکپارچه کردن فعالیت های مختلف نویسندگان، کانون نویسندگان ایران بوجود آید و نویسندگانی که در جلسات قبلی شرکت کرده اند به عنوان هیأت مؤسس کانون شناخته شوند».
کتاب جمعه ـ سال اول ـ 9 اسفند 1358 ـ ش 28 ص 19

منبع:

کتاب کانون نویسندگان ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 17


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.