صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : جبهه ملی

تاریخ سند: 23 خرداد 1343


موضوع : جبهه ملی


متن سند:

شماره : 399/ ک ـ 14 /3 /42 در طول سال گذشته و چند ماه اخیر جبهه ملی در ایران با شکستهای بیشماری روبرو شده است.
بنظر میرسد که اخیرا دکتر مصدق که متوجه این اوضاع شده است خودش را داخل معرکه کرده و در نظر دارد که دوباره بسازمان جبهه سروسامانی بدهد در نامه اخیرش به هیئت اجرائیه جبهه ملی شدیدا بسیاست های آنها و بیرون نگاهداشتن سوسیالیستها و توده ایها از جبهه حمله کرده است.
ولی بنظر میرسد که عده ای در داخل جبهه هنوز با ورود دستجات سیاسی بصورت احزاب واحد به جبهه مخالفند.
گفته میشود که مصدق شخصا میکوشد که سوسیالیستها را وارد جبهه کند.
او گفته است که ملکی1 باید عضو هیئت اجرائیه باشد.
ملکی فقط در صورتی حاضر بشرکت در جبهه خواهد بود که او را بصورت نماینده رسمی سوسیالیستها بشناسند.
قطعنامه های کنگره سوسیالیستها در عرض دو هفته آتیه در مجله سوسیالیسم چاپ خواهد شد.
بعد از کنگره یک سمینار برای مذاکره و تبادل نظر با توده ایها و جبهه ملی ها تشکیل شده بود.
توده ایهایی که شرکت کرده بودند آنهائی بودند که با شوروی قطع رابطه کرده و از چین طرفداری میکنند.
عده زیادی از اینها اصلاً از حزب اخراج شده اند و گویا تعداد آنهائی که هنوز به مسکو وابسته هستند بسیار قلیل است.
این وضع کاملاً واضح است و نزدیکی فعلی مسکو و ایران میباشد.
ایده بوجود آمدن یک جبهه واحد سوسیالیستی که در آتیه بتواند با جبهه ملی کار کند در این سمینار حلاجی شده بود.
بعضی از جبهه ملی های حاضر (دکتر راسخ2 عضو هیئت اجرائیه جبهه در اروپا) رسما با این ایده مخالفت کرده و گفته بود که ما تا جان در بدن داریم از تز انحلال پشتیبانی خواهیم کرد (تز انحلال از ساخته های خنجی است و او خودش مدتی پیش تشکیل و در عین حال انحلال یک حزب سوسیالیست را در داخل جبهه اعلان کرده بود طرفداران این تز میگویند که تمام احزاب سیاسی باید خود را در داخل جبهه منحل کنند).
توده ایهای طرفدار چین که در حال حاضر به هر دری میزنند تا شاید با یک دسته سیاسی ائتلاف کند با خوشحالی از ایده جبهه واحد پشتیبانی کرده بودند وجود ملکی و رابطه او با سوسیالیستها هم اشکالی پیش نیاورده بود چون اصلاً صحبتی از او نشده بود.
بهرحال فعلاً نظر طرفین این است که جبهه واحد دارای ایدئولوژی واحدی نخواهد بود بلکه سوسیالیستها و توده ایها هر یک ایدئولوژی خود را نگهداشته و در جبهه واحد فقط در مقابل مسائلی که در آن هر دو انتره دارند کار خواهند کرد.
مسئله جالب این است که در این اواخر سوسیالیستها از نظر تئوریک می گویند که در اختلافات چین و شوروی حق با چین است.
توده ایها قرار است به زودی یک جلسه مشورتی میان خودشان داشته باشند و در آن روی مسئله تشکیل جبهه واحد تصمیم نهایی بگیرند.
سوسیالیستها به آتیه بسیار بسیار امیدوارند که در حال حاضر بتوانند توده و جبهه را در سایه خود قرار داده و همگی مخالفین را در برگیرند.
توضیح نمایندگی : اگر مصدق واقعا از ملکی پشتیبانی نماید ملکی و با او سوسیالیستها جبهه ملی را تحت الشعاع قرار خواهند داد.
چون ملکی مرد بسیار باهوش و واقع بینی است.
به بخش 312 جهت اطلاع

توضیحات سند:

1ـ خلیل ملکی فرزند فتحعلی در 1280 ش در تبریز متولد شد و بعد از فوت پدرش به همراه مادرش به اراک رفت و از آنجا پس از گذراندن دوره ابتدائی و متوسطه راهی تهران شد و در مدرسه صنعتی آلمان به تحصیل پرداخت.
وی تحصیلات دانشگاهی خود را در آلمان در سال 1307 ش شروع و به انجام رسانید و در زمان رضاشاه همراه با دیگر یارانش به فعالیتهای سیاسی پرداخت و تا سال 1320 بارها دستگیر و به زندان افتاد پس از آزادی به همراه دیگر دوستان حزب توده را بنیاد نهاد سپس در زمان دکتر مصدق در سال 1330 به همراه دکتر بقایی حزب زحمتکشان را تشکیل دادند و به حمایت از نهضت جبهه ملی پرداخت پس از مدتی در سال 1331 بین ملکی و مظفر بقائی اختلاف افتاد و نهایتا حزب زحمتکشان ایران موسوم به نیروی سوم به رهبری خلیل ملکی به فعالیّت پرداخت و با انتشار مجله علم و زندگی وارد مبارزه گردید.
خلیل ملکی و یارانش بعد از کودتای 28 مرداد 1332 بازداشت و در قلعه فلک الافلاک خرم آباد زندانی شدند، اما پس از آزادی به همکاری با جبهه ملی سوم پرداخت تا اینکه در سال 1344 در دادرسی ارتش به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی کشور تحت تعقیب قرار گرفت و محکوم شد.
سرانجام خلیل ملکی در سال 1348 در سن 68 سالگی دارفانی را وداع گفت.
(بازیگران سیاسی عصر رضاشاهی و محمدرضا شاهی ؛ خاطرات سیاسی خلیل ملکی، دکتر محمدعلی کاتوزیان) 2ـ دکتر شاپور راسخ فرزند احمد در سال 1303 در تهران متولد شد.
پس از گذراندن تحصیلات ابتدائی و متوسطه وارد دانشگاه تهران شد و موفق به اخذ دکتری ادبیات فارسی و نیز علوم اقتصادی شد، همچنین موفق به اخذ دکتری جامعه شناسی از دانشگاه ژنو (سوئیس) شد.
پس از آن فعالیتهای خود را با دانشیاری در دانشگاه تهران آغاز کرد وی همچنین در سمتهایی همچون استاد دانشگاه ملی و دانشکده هنرهای زیبا و کارشناس اول اقتصادی در سازمان برنامه فعالیت نمود و پس از آن به معاونت سازمان برنامه و بودجه و سرپرست مرکز آمار ایران منصوب گشت.
(چهره های آشنائی، قریشی)

منبع:

کتاب قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 6 صفحه 137


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.