صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 17 مرداد 1342


متن سند:

کرمان - ریاست شهربانی شماره : 345 آیت‌الله کفعمی که از زاهدان به کرمان مسافرت و با علی حجتی واعظ تماس خواهد داشت ممکن است در مدت توقف با روحانیون و اشخاص دیگر ملاقات و فعالیت‌هائی داشته باشند توجه عالی را به این موضوع جلب دستور فرمایند مراقبت‌های لازم را معمول دارند.
آرشام1

توضیحات سند:

1.
محمدعلی درخشی علاّف (آرشام) فرزند غلامرضا، که بعدها نام خود را به آرشام تغییر داد، در سال 1300 هـ .
ش، در مشهد به دنیا آمد.
او از مهرماه 1321 مسئولیت های اطلاعاتی خود را به عنوان افسر مرزبانی رکن 2 ستاد لشکر 8 (خراسان) آغاز کرد.
فعالیت وی در پادگان بجنورد، در شرایطی که منطقه فوق تحت اشغال ارتش شوروی قرار داشت، سبب شد که آرشام در رابطه با سرویس اطلاعات نظامی انگلیس قرار گیرد و در چارچوب شبکه ای از عوامل انگلیس در منطقه به خرابکاری علیه روس ها، به ویژه قلی اوف، افسراطلاعاتی شوروی که در پوشش کنسول شوروی در گنبد عمل می کرده دست زند.
در اسناد موجود،گزارشی از آرشام موجود است که طبق آن وی معترف شده که به اتفاق اردشیرخـان شادلـو (از عوامـل شـوکت الملـک عـلم و بـزرگ مالـک منطقـه) فـرد ترکمـنی به نام موخــی را به قتل رسانیـده است.
آرشـام مدعی است که موخی یکی از مأمورین اطلاعاتی شوروی بوده است.
طبق همین گزارش، آرشام در شکست ماجرای شورش افسران چپگرا، معروف به «قیام افسران خراسان» (به رهبری سرگرد علی اکبر اسکندانی)، نقش داشته است.
فعالیت های آرشام در خراسان مورد توجه انگلیسی ها قرار گرفت.
او به تهران احضار شد و محرمانه به آذربایجان رفت و در سالهای 1324 ـ 1325 به تشکیل شبکه های مخفی در این منطقه دست زد.
او پس ازاین مأموریت مجددا به مشهد اعزام شد و رئیس تجسس رکن 2 لشکر خراسان گردید تا نقش مهم تری در فعالیت های اطلاعاتی و سیاسی سرویس اطلاعاتی بریتانیا در خراسان داشته باشد.
او در دوران دولت دکتر محمد مصدق، از 1 /5 /1331 به آذربایجان منتقل شد و تا 28 مرداد 1332 در این خطه بود.
آرشام پس از کودتای 28 مرداد 32، به عنوان رئیس اطلاعات لشکر خراسان مجدداً به این منطقه وارد شد و در زمستان 1334 به مناسبت مسافرت خروشچف و بولگانین به افغانستان در یک مأموریت سرّی، پنهانی وارد افغانستان شد و به تماس با شبکه های مخفی در این کشور پرداخت.
پس از تأسیس ساواک، نخستین ساواک استانی که تأسیس شد در خراسان بود.
آرشام در دی ماه 1335به عنوان اولین رئیس ساواک خراسان منصوب شد و به مدت 5 سال در این ساواک نقش حساسی به عهده داشت.
در این زمان زمینه های نارضایتی و عصیان در عشایر جنوب احساس شد و آرشام به عنوان یکی از زبده ترین عوامل MI-6 در ساواک، در شهریور 1340 رئیس ساواک فارس و بنادر گردید و تا آذر1341 در این سمت بود.
طبق گزارش آرشام، فعالیت های او در جنوب در سه محور بود : اول، مقابله با فعالیت نیروهای ضد رژیم در دانشگاه شیراز؛ دوم، تشکیل شبکه های اطلاعاتی در میان عشایر و گردآوری اطلاعات و تهیه گزارشی جامع از اوضاع فارس.
گزارش مشروح فوق به شماره 9027/دف 8مورخ 22 /5 /1341 به مرکز ارسال شد و نقش اساسی در پی ریزی اقدامات بعدی در سرکوب عشایر داشت.
در جریان درگیری مسلحانه عشایر در زمستان 1341 ـ تابستان 1342، آرشام که اکنون در تهران بود، بارها در زمینه مسائل فارس با مسئولین نظامی وقت (سپهبد اسماعیل ریاحی ـ وزیر کشاورزی، سپهبد عزیزالله کمال ـ رئیس اداره دوم ارتش و سپهبد عزیزی) به مشاوره پرداخت.
سومین محور فعالیت های آرشام در جنوب تأسیس «انجمن دوستی ایرانیان با شیخ نشین ها» در فارس بود که پوشش فعالیت های برون مرزی ساواک، در واقع MI-6، با شیخ نشین های خلیج فارس به شمار می رفت.
آرشام همچنین در توسعه شبکه های فراماسونری در شیراز با دکتر ذبیح قربان همکاری نزدیک داشت و به تأسیس «باشگاه لاینز» در شیراز دست زد و در سال 1341 ریاست این باشگاه را به عهده داشت.
آرشام در آذر 1341 ساواک فارس و بنادر را به سرهنگ مسعود حریری تحویل داد و در مرکز (اداره کل یکم ساواک) به کار پرداخت.
او پس از طی دوره ویژه اطلاعاتی در آمریکا (سیا)، در 19 /2 /1342 رئیس ساواک سیستان و بلوچستان شد و در تاریخ 9 /6 /1345 ریاست ساواک کرمان را به دست گرفت.
در کرمان، آرشام به سرعت به چهره مخوف استان بدل شد و سایر قدرت های منطقه را تحت الشعاع حضور خود قرار داد، به نحوی که به تأسیس «دانشسرای عالی فنی آرشام» دست زد.
او در سالهای1350 تا 1357 نقش کم نظیری در سرکوب حرکت های انقلابی در منطقه فوق ایفاء نمود.
با اوج گیری انقلاب اسلامی ایران، آرشام طراح و مبتکر اقدامات وحشیانه و قساوت بار در سرکوب انقلاب بود و به ویژه در حادثه خونین مسجد جامع کرمان (مهر 1357) نقش اصلی را داشت.
در نتیجه، وزیر دادگستری دولت ازهاری برای حفظ «مصلحت» ساواک و آرشام، محترمانه برکناری او را به سپهبد ناصر مقدم توصیه نمود.
آرشام در اواخر آذر 1357 برکنار شد.
ارتشبد فردوست در خاطرات خود آرشام را از معدود مقامات عالی رتبه ساواک که به شدت مورد توجه شاپور جی بودند، معرفی کرده است.
ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، حسین فردوست، ج 2، صص 423 تا 425.

منبع:

کتاب آیت‌الله محمد کفعمی خراسانی به روایت اسناد ساواک صفحه 67

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.