صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 4 تیر 1342


متن سند:

از : مشهد به : تهران شماره : 4078 طبق گزارش مأمور ویژه دو نفر از نزدیکان آیت الله میلانی در تاریخ 29 /3 جاری در منزل شخصی به نام فقیهی که او هم از دوستان میلانی می باشد اظهار می دارند که به طوری که آیت الله شریعتمداری و آیت الله بهبهانی نامه هایی برای میلانی ارسال داشته و تحولات اخیر را به این شرح اعلام نموده اند.
به طوری که شریعتمداری نوشته است در ملاقاتی که ایشان از سه نفر آیت الله بازداشتی خمینی و قمی و محلاتی نموده اند وضع آنها رضایت بخش بوده و در ضمن تماس نماینده ای از دربار حضور یافته و نظر علما را خواستار شده اند و حتی تقاضای مذاکره آشتی را مطرح نموده است و به آقای شریعتمداری پیشنهاد شده که با وساطت چند نفر از علمای نجف که به عنوان حکم تعیین خواهند شد به اختلافات موجود خاتمه داده شود آقای شریعتمداری در پاسخ گفته است که بدون حضور آیت الله خمینی مذاکرهای نخواهد شد و به علاوه با این دولت نیز مذاکره نخواهیم کرد و به علاوه در طی این چند روز بعد از وقایع خرداد ایشان تأیید کرده اند که مجددا عده ای از بازاری های تهران به ایشان مراجعه کرده و موافقت خود را به اعتصاب برای آزادی زندانیان اعلام داشته اند همچنین در این نامه وضع بازار مشهد سؤال شده که آیا با علما همکاری خواهند کرد یا خیر که از جواب آقای میلانی اطلاعی در دست نیست البته ایشان روز اعتصاب احتمالی را هم از سه شنبه جاری اعلام نموده اند.
در نامه ارسالی آیت الله بهبهانی متذکر گردیده است که در مذاکرات بعدی میان علما و نماینده دربار توافق هایی شده و دولت حاضر شده است فقط دو اصل از اصول ششگانه را قبل از افتتاح مجلس اجرا نماید همچنین موافقت شده که آیت الله خمینی را به شرط آنکه اعلامیه ای علیه دربار و دولت صادر نکند آزاد نمایند همچنین با تعویض دولت نیز موافقت شده ولی علما این پیشنهادات را نپذیرفته اند و گفته اند که اولین شرط الغاء اصول ششگانه است که آن هم مورد موافقت دربار و دولت نمی باشد همچنین اظهار شده که بالاخره توافق شده که عده ای از علما از مراکز روحانیت در این مذاکرات شرکت نمایند و از آن جمله یکی آیت الله میلانی است که چگونگی طی نامه برایش ارسال گردیده است آقای بهبهانی در خاتمه نامه ذکر نموده که به طوری که من فکر می کنم و دوستانم پیشنهاد نموده اند از دکتر امینی1 دعوت شده که کابینه را تشکیل دهد ولی وی شرایط خود را به این شرح اعلام داشته.
1ـ اخذ آزادی کامل در مورد امور روحانیون.
2ـ عواید نفت در اختیار دولت قرار گیرد و دولت در خرج آن مختار باشد.
3ـ اعلیحضرت همایونی به عنوان استراحت یکی دو هفته کشور را ترک فرمایند تا هیجانات موجود خاتمه پذیرد که این پیشنهادات مورد قبول واقع نگردیده ولی آنچه مسلم است حکومت آقای علم2 ناپایدار می باشد.
410 ـ 4 /4 /42 هاشمی طبق دستور تیمسار ریاست اقدام شد.
6 /4 /42 این نسخه در پرونده تظاهرات 15 خرداد و نسخه دیگر در پرونده آیت الله شریعتمداری بایگانی شود.
6 /4 شهابی

توضیحات سند:

1ـ علی امینی در سال 1284 شمسی در تهران متولد شد.
و تحصیلات عالی خود را در پاریس در رشته اقتصاد با اخذ درجه دکتری در سال 1310 به پایان رساند و پس از بازگشت به ایران در وزارت دادگستری مشغول گردید.
در حکومت مصدق وزیر اقتصاد شد ولی پس از مدتی کنار گذاشته شد.
پس از 28 مرداد 1332، امینی در کابینه زاهدی، به وزارت دارائی رسید.
پس از برکناری زاهدی، امینی وزیر دادگستری در کابینه علاء شد و پس از مدتی به عنوان سفیر عازم امریکا شد.
حوادث مهم دوران زمامداری نخست وزیری امینی که از سال 1340 و پس از استعفای شریف امامی آغاز شد، عبارت بودند از وارد کردن چند شخصیت چپ و جنجالی در کابینه اش، بازداشت چندین تن از سران رژیم سابق که به قساوت و بیرحمی مشهور بودند نظیر علوی مقدم ـ کیا ـ ضرغام و ...
اصلاحات ارضی که به توصیه جان کندی رئیس جمهوری جوان و دموکرات امریکا، انجام گرفت و برکناری تیمور بختیار از ریاست ساواک و فرار او به اروپا نیز از حوادث مهم دوران امینی بود که نهایتا وی پس از 14 ماه صدارت پر سر و صدا استعفا داد و جایش را به اسداله علم داد از دلایل مهم مخالفت شورویها، نزدیکی و دوستی بیش از حد او با کندی رئیس جمهور امریکا بود.
وی ارتباطات نزدیکی با کندی داشت و تمام برنامه های خود را با هماهنگی و همفکری او انجام می داد.
کندی که قلبا مقداری ایل به ایذاء شاه ایران داشت از امینی استفاده می کرد و او را بطور غیرمستقیم وادار به اتخاذ سیاستهایی می کرد که مورد قبول حزب دموکرات امریکا باشد.
(رجوع شود به ناصر نجمی ـ بازیگران سیاهی عصر رضاشاهی و محمدرضاشاهی ـ انتشارات انیشتن ـ چاپ 1373 ص 84 و طلوعی همان منبع ص 430 به بعد) 2ـ امیر اسداللّه علم در سال 1298 در بیرجند متولد شد.
پدرش محمد ابراهیم علم معروف به شوکت الملک بود که این لقب و امیری قائنات را در زمان سلطنت مظفرالدین شاه، از برادر بزرگترش امیر اسماعیل خان علم به ارث برده بود.
امیر شوکت الملک علم مانند برادر ارشد و اجدادش با انگلیسیها، که نسبت به ثبات و امنیت منطقه سیستان و بلوچستان در مجاورت افغانستان و هند حساسیت زیادی نشان می دادند، روابط نزدیک داشت و در جریان جنگ جهانی نیز با نیروهای انگلیسی که بخش مهمی از خاک ایران را تحت اشغال خود داشتند همکاری می کرد.
امیر اسداللّه علم به توصیه پدرش، در سال 1318، در سن 20 سالگی با ملک تاج دومین دختر قوام الملک شیرازی ازدواج نمود و از این ازدواج پسری متولد نشد که بر مسند پدر جای گیرد و علم تنها دارای دو دختر شد.
امیر اسداللّه علم در سال 1321 از دانشکده کشاورزی کرج فارغ التحصیل شد و چون وضع تهران آشفته و تحت اشغال نیروهای بیگانه بود، عازم بیرجند شد.
امیر شوکت الملک که قبل از پسرش به بیرجند رفته بود در سال 1323 در همانجا درگذشت و علم اداره امور املاک وسیع پدرش را به عهده گرفت.
در اواخر سال 1324 علم ضمن مسافرتی به تهران به ملاقات قوام السلطنه نخست وزیر رفت، که تازه از سفر مسکو به تهران بازگشته بود.
قوام السلطنه این جوان 26 ساله را ظاهرا به واسطه سابقه دوستی و آشنایی با امیر شوکت الملک و شاید هم به توصیه انگلیسیها که در آن زمان نقش حساسی در سیاست ایران داشتند، برای فرمانداری کل سیستان و بلوچستان در نظر گرفت.
اسداللّه علم در صحنه سیاست ـ اسداللّه علم که در سی ام تیر ماه سال 1341 به نخست وزیری برگزیده شد، اول کاری که کرد یاران گرمابه و گلستان خویش را از قبیل «دکتر باهری»، «ناتل خانلری»، «متقی» و «رسول پرویزی»، را گرد خود جمع کرد.
او نه کاری به احزاب موافق و مخالف و گروههای سیاسی داشت و نه آدمی بود که به طور حاد در کارهای سیاسی دخالت مستقیم نماید فقط و فقط مجری اوامر ملوکانه بود.
اسداللّه علم بسیار زود به وزارت رسید و نخستین بار در سن 29 سالگی در کابینه دوم ساعد (آبان 1327 ـ فروردین 1329) وزیر کشاورزی شد.
او در کابینه علی منصور (فروردین ـ تیر 1329) نیز این سمت را حفظ کرد و پس از آن در دولت رزم آرا (تیر ـ اسفند 1329) وزیر کار شد.
در همین زمان بود که هنگامی که به اتفاق رزم آرا وارد مسجد شاه می شد، نخست وزیر مقتدر و چهره آینده دار استعمار غرب،مورد اصابت گلوله استاد خلیل طهماسبی قرار گرفت و معدوم شد.
در سال های 1329 ـ 1339، علم از نزدیک ترین یاران محمدرضا پهلوی بود و در ماجرای 25 ـ 28 مرداد 1332نقش فعالی ایفاء نمود.
امّا از نظر باند و دسته بندی، علم وسیع ترین باند را در کشور ایجاد کرد و در همه استان ها دارای مهره ها و عوامل خود بود، که آن ها را به وکالت و یا مقامات عالی می رساند.
مهم ترین پایگاه علم در خراسان و شرق کشور فارس بود، در خراسان و سیستان و بلوچستان به علت این که پایگاه اصلی خانواده اش، بود و در فارس به علت وصلت با خانواده قوام شیرازی.
علم پیش از انقلاب به مرض سرطان مرد و روزهای انقلاب را ندید.
او در وزارت دربار 4 معاون داشت که یکی از آنها قائم مقام و جانشین او محسوب می شد و در غیاب علم وظایف او را انجام می داد.
این اولین بار بود که چنین سمتی در وزارت دربار ایجاد شد.
نظریه دیگر در مورد مرگ او می گوید وی در سال 1354 بر اثر بیماری سرطان خون (لوسمی) در یکی از بیمارستانهای آمریکا به طرز فجیعی درگذشت و کفاره گناهانش را پس داد.
اسداللّه علم پس از 20 ماه زمامداری (از 30 تیر 1341 الی 18 اسفند 1342) کنار گذاشته شد و به جای او حسنعلی منصور به نخست وزیری رسید.
(ر.ک : ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد اول خاطرات حسین فردوست ص 258، تاریخ معاصر ایران از کودتای 28 مرداد تا اصلاحات ارضینوشته پیتر آوری ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی ص 9، بازیگران عصر پهلوی، ج اول، ص 643، از سیدضیاء تا بازرگان نویسنده ناصر نجمی ج 1 و 2 ج دوم از کودتای سوم اسفند 1299 تا آذر 1358، ص 1570، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 2، صص 238 و 255)

منبع:

کتاب قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 7 صفحه 158


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.