صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جلسه حزب خلق

تاریخ سند: 15 آذر 1341


موضوع: جلسه حزب خلق


متن سند:

شماره: 15593/ س ت روز چهارشنبه 14 /9 /41 ساعت 1700 در منزل آقای اسداله رشیدیان واقع در خیابان آناتول فرانس حزب خلق با حضور عده ای در حدود 002 نفر جلسه تشکیل داده بود که آقای وزیری نماینده کارمندان روزمزد دون پایه دولت سخنرانی کرد و به رئیس کارگزینی وزارتخانه ای که کار می کند حمله کرد و اظهار داشت که رئیس کارگزینی به من گفته بود که کار دولتی را قبول کن و یا اینکه برو دنبال کارت و ما نیز به خدمتت خاتمه می دهیم.
من پیشنهاد دوم را قبول کردم ولی تا شاهرگم برود از حقوق مشروع کارمندان دخانیات و سازمان آب و راه آهن دفاع خواهم کرد وی گفت ما همه در اینجا جمع شده ایم از صفوف مختلفه و همگی شاهدوست و میهن پرست هستیم از آقای رشیدیان می خواهیم خواسته های ما را به عرض شاه برسانند و از آقای علم نخست وزیر که مجری نیات ملوکانه است می خواهیم تا آخر آذر حداکثر تا 15 دی ماه سال جاری وضع کارمندان روزمزد را تعیین نمایند منظورش این بود که نوع خدمت آنان را از روزمزدی به رسمی تبدیل نمایند و در دستگاه دولتی یک عده هستند که مملکت را می چاپند و می خورند ما باغ را به آنها بخشیدیم ولی آنها خوشه انگور را هم به ما زیادی می بینند شیخعلی خان ها کارشکنی می کنند نمی گذارند وضع 59 هزار کارمند دون پایه دولت تعیین شود شورای اداری که گویا بایستی امر اعلیحضرت و نخست وزیر را اجرا کند یعنی قانون را تصویب کند وقت را به بطالت می گذراند کار نمی کند و بایستی نماینده خود ما هم در شورای اداری باشد.
نامبرده مجددا گفت ما از هر طبقه و صنفی در اینجا گردهم آمده ایم و از کرسی آزاد حزب خلق استفاده می کنیم همه ما شاهدوست و میهن پرست هستیم و از طبقه محروم این کشوریم ما از نخست وزیر که مجری نیات شاه است می خواهیم که به درد ما رسیدگی و خواستهای ما را انجام دهد ما به اینجا آمده ایم و می دانیم آقای رشیدیان هم شاهدوست و از نزدیکان شاه هستند و گفت شیخ علیخانها میان ما و شاه فاصله می اندازند.
سپس آقای رشیدیان صحبت کرد و گفت من بارها گفته ام آقایان اگر به من لطف و مرحمت دارند نام من را کمتر در سخنانشان ببرند و البته من خودم هم هر وقت شرفیاب می شوم و خواستهای شما را با اعلیحضرت همایونی عرض می کنم خجالت می کشم یک نفر چکار کند همه دستگاه دروغ می گویند گفته غیر از عمل است می گویند ولی عمل نمی کنند.
نامبرده در مورد وزیر بازرگانی که نام آقای دکتر جهانشاهی را نیز برد گفت می دانم ایشان ندانسته چنین کاری کرده اند آقایان ما یک صنف داشتیم که آن قالی بافی است که در دنیا چنان است و 4 میلیون مردم این مملکت با دستمزدهای قالی بافی ارتزاق می کنند یک سال و نیم پیش یک نفر کلیمی که هم دامادش و هم خودش ثروتمندند از بی حالی مردم سوءاستفاده می کنند یک کارخانه به نام قلاب بافی وارد مملکت ما کرده اند که خود دولت هم نمی داند آن کارخانه در کجا است ولی مقدار زیادی فرش و قالی ماشینی بافته و هنوز هم به بازار نیامده است و انبار کرده اکنون دولت بخواهد کارخانه او را تعطیل و توقیف کند چندین برابر بهای کارخانه فرش ماشینی موجود دارد تا بفروشد همین شخص کلیمی با خرج کردن مقدار زیادی پول در کمیسیون وزارت بازرگانی گفته است خیلی خوب دیگر از این کارخانه وارد مملکت نشود یعنی با این عمل آقایان یک انحصار هم به آن شخص کلیمی داده اند.
در اینجا رشیدیان به شدت به وزیر بازرگانی و آنهایی که در کمیسیون بودند حمله کرد و نام آقای دکتر جهانشاهی1 را برد و گفت در این مملکت نباید کارخانه فرش ماشینی وجود داشته باشد چون هر فرشی را هم که دستی می بافند خارجی ها فکر می کنند ماشینی است.
وی گفت در روزنامه تجدد ایران نیز عکس یک فولکس واگن را انداخته بودند) ماشین بدون چرخ به نام مونتاژ وارد می کنند و این اتومبیل ها فقط چرخ ندارد چرخ آن را در ایران وصل می کنند تا از مالیات و عوارض گمرکی معاف باشند آن وقت دولت می گوید ورشکسته هستیم مالیات را به گرده طبقه پایین کشور می بندد.
رشیدیان گفت ما می گوییم اگر دولت اقدام نکند ما دسته جمعی دست به اقداماتی خواهیم زد و راجع به دستفروشها نیز وعده و وعید داد که حتما اقدام شده و صنف شما را رسمی خواهیم کرد و محلی برای شماها در هر خیابان تعیین خواهد شد که به کار و کسب مشغول باشید.
جلسه در ساعت 1830 به پایان رسید.
گیرندگان: 1ـ اداره کل سوم (2 نسخه) 2ـ ساواک بخش 1 جهت اطلاع.
در پرونده اسداله رشیدیان بایگانی شود.

توضیحات سند:

1ـ غلامحسین جهانشاهی فرزند محمدشفیع در شهریور 1299ش متولد شد.
دوره متوسطه را در دبیرستان دارالفنون طی کرد و به دنبال آن راهی فرانسه شد.
از دانشکده حقوق پاریس در رشته اقتصاد دکترا گرفت.
در 1330 ش به ایران بازگشت و مشاور حقوقی بانک ملی گردید.
در همین زمان به تدریس در دانشگاه نظامی پرداخت و در 1334 ش مدیر کل وزارت دارایی شد.
او که عضو حزب مردم بود در دوره نوزدهم و بیستم به نمایندگی مجلس شورای ملی رسید و ریاست کمیسیون دارائی را عهده دار شد.
وی چندی قائم مقام اسداللّه علم به عنوان نایب التولیه موقوفات پهلوی بود.
(اطلاعات، شماره 10853، 30 /4 /1341، ص 17).

منبع:

کتاب رشیدیان‌ها به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 404


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.