صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: در منزل رشیدیان

تاریخ سند: 7 اردیبهشت 1342


موضوع: در منزل رشیدیان


متن سند:

شماره: 477 ـ 311 ـ د ت اداره یکم عملیات قبل از ظهر روز 6 /2 /42 قریب صد نفر از طبقات مختلف بخصوص کارگران در منزل رشیدیان اجتماع کرده بودند چند نفر از خرده مالکین خراسانی همدانی ـ آذربایجانی هم حضور داشتند برنامه سخنرانی نبود ولی به طور پراکنده صحبت های ذیل صورت گرفت.
ابتدا آقای مهندس انزلچی اظهار داشت دولت فعلی قیمت قند و شکر را ظالمانه ترقی داد از این ملت بره کسی به مقام سؤال و استیضاح نیامد نفت را گران کردند و مانع شدند که در جراید منعکس شود قریبا به علت گرانی این دو ماده همه چیز گرانتر خواهد شد وضع زندگی ما برخلاف ادعای دولتی روزبروز خرابتر می شود و فقر و مضیقه دامنه پیدا می کند آیا بهتر نبود قبلاً هزارها کیلومتر مربع زمین های بایر را میان افراد مستحق تقسیم می کردند.
سپس آقای شجیعی خورده مالک اظهار داشت دکتر ارسنجانی1 قصدش کار کردن و انجام وظیفه نبود او تصفیه حساب شخصی کرد انتقام جزیی نمود امر کشاورزی وزارت را در ایران طوری مختل ساخت و از جریان طبیعی خارج کرد که اثرات شوم آن تا ده سال دیگر باقی خواهد ماند به شاه دروغ گفت و چنین تلقین نمود که اثر وجودی خورده مالک در ایران هیچ است اما بعدا خلاف این ادعای خائنانه به شاه و سیاست های خارجی روشن شد شجیعی سپس از حمله شدید به دکتر ارسنجانی و تشریح خیانت و سوءنیت اضافه کرد (خورده مالک) عامل بسیار مهمی است و طبقه مولد کشور محسوب می شود در اروپا به این طبقه اهمیت بسیار قائل هستند و آن را قدرت مؤثری می دانند ـ خوب شد که ارسنجانی را کنار گذاردند و جلو خطر از نیمه راه گرفته شد.
انتصاب سپهبد ریاحی2 به جای وی عمل خوبی بود ایشان آدم فهمیده و آشنا به مقتضیات کشور است به موقع به داد خورده مالکان رسید و جلوی خرابکاری رعایای لوس را گرفت او حامی حقوق خورده مالیکن می باشد و به شکایات ما توجه دارد بعد آقای رشیدیان.
در دفاع از حقوق و منافع خورده مالک اظهار داشته من در اصل مخالف مالکین کل و فئودالیسه هستم اما تأمین حقوق و آسایش خیال خورده مالکین ضروریست.
مقصود از تقسیم اراضی بزرگ (ایجاد خورده مالک) بوده سپس تضعیف این طبقه و یا تجاوز به حق آنان نقص غرض است.
ارسنجانی آدم مزخرفی بود و همه را با یک چوب راند به خورده مالکین اهانت کرد و صدمه زد.
من خودم یک وجب زمین ندارم اما قلبا طرفدار تقویت و تأمین حقوق خورده مالکین هستم.
گیرندگان: اداره دوم کل سوم ـ اداره سوم کل سوم

توضیحات سند:

1ـ سیدحسن (خسرو) ارسنجانی فرزند سیدمحمد حسین در سال 1301 شمسی در یک خانواده روحانی در تهران به دنیا آمد.
او دوره ابتدائی را در دبستان پهلوی و دوره دبیرستان را در دارالفنون و سن لوئی در فرانسه به پایان رساند.
سپس وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد و لیسانس گرفت.
او در شهریور 1320 کار روزنامه نگاری را آغاز و روزنامه «داریا» را منتشر کرد.
در سال 1324 حزبی به نام «آزادی» تأسیس کرد، اما کارش نگرفت و در سال 1325 در زمان حزب دموکرات قوام، جزء مؤسسین آن بود.
ارسنجانی در سال 1326 پس از رد شدن اعتبارنامه اش یک بار دیگر به کار روزنامه نگاری مشغول شد و اداره روزنامه دموکرات از طرف قوام به او واگذار گردید.
وی همچنین یکی از مشاوران رزم آرا بود که طرحی درباره تعاونی های روستائی و فروش املاک خاصه به کشاورزان را به او ارائه کرد.
دکتر حسن ارسنجانی در 19 اردیبهشت 1340 در کابینه دکتر امینی به عنوان وزیر کشاورزی معرفی شد و قانون اصلاحات ارضی را تهیه و با هیاهوی فراوان به مورد اجرا گذاشت.
پس از آنکه امینی استعفا داد او در مقام خود ابقاء شد.
اما در تاریخ 20 اسفند 1341 به علت ناسازگاریهای علم، از وزارت کشاورزی استعفا داد و در 17 فروردین 1342 به سمت سفیر ایران در ایتالیا منصوب گردید.
ارسنجانی از عاملین انگلیسیها در ایران بود و با نزدیک کردن خود به شاه و آمریکائیها اقدامات خود را به نفع انگلیسیها تمام می کرد.
وی، غوغاسالار و بلواچی معروفی بود که در جریان نهضت امام خمینی (سلام اللّه علیه)، به همراه شاه در چهارم بهمن 1341، به قم رفت و در برابر حرم حضرت معصومه (سلام اللّه علیه)، سخنرانی کرد و از شاه، به عنوان بت شکن بزرگ در ردیف حضرت ابراهیم، حضرت موسی و حضرت عیسی نام برد و مخالفان وی را نمرود و فرعون نامید.
او در روز جمعه دهم خرداد 1348 بر اثر سکته قلبی درگذشت.
ر.ک: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 2، ص 36.
مهدی بامداد، تاریخ رجال ایران، ج 6، ص 78.
اطلاعات، بهمن 1341.
خاطرات علی امینی.
2ـ اسماعیل ریاحی فرزند عبدالجلیل در سال 1286ش در اصفهان متولد شد.
وی از وزرای دوره پهلوی که وزارت کشاورزی کابینه منصور را برعهده داشت.
در 1346 ش به سمت سفیر شاه در هلند منصوب شد و تا 1350 ش آن را عهده دار بود.
او که یکی از مهره های وابسته به انگلستان محسوب می شد و با سید ضیاءالدین طباطبایی رابطه داشت در کودتای سرلشکر قرنی همکاری داشت.
چندی هم مدیر عامل شیلات جنوب شد.
(نجاتی، غلامرضا، ماجرای کودتای سرلشکر قرنی، تهران، رسا، 1373، صص 91 ـ 88 ؛ مسعود انصاری، احمدعلی، پس از سقوط، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، صص 69 و 68؛ روزنامه مرد مبارز، شماره 1355، 29 /12 /1354 ش).

منبع:

کتاب رشیدیان‌ها به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 13

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.