صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

متن سند:

دفتر ویژه اطلاعات پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر بزرگ ارتشتاران گزارش مفتخرا بشرفعرض میرساند عریضه رئیس دفتر مخصوص شاهنشاهی مبنی بر تظاهرات عده ای از عوامل خرابکار در دانشگاه ملی ایران و مضروب شدن دختر وی و عده ای از دانشجویان بی گناه، از طریق وزیر دربار شاهنشاهی از شرفعرض گذشت.
اوامر ملوکانه شرفصدور یافت: «ارتشبد فردوست دستور بدهند باین موضوع رسیدگی و تحقیق و تا صبح پنجشنبه گزارش شود.
» در اجرای اوامر همایونی در باره مفاد عریضه، تحقیق و نتیجه بشرح زیر می باشد: قسمت یکم عریضه: دختر معینیان سال چهارم دانشکده دندانپزشکی بوده و این دانشکده از دانشکده های ساکت و آرام دانشگاه ملی است و تا کنون هرگز مواجه با اشکال و بی نظمی نشده، زیرا خود دانشجویان دانشکده مذکور مانع اخلال می شدند.
نتیجه تحقیق: تایید می گردد.
قسمت دوم عریضه: دختر معینیان در حال گریه تعریف نموده که در تاریخ 1 /12 پس از مراجعت از رستوران دانشگاه بدانشکده دندانپزشکی، برای رفتن به آزمایشگاه در معیت دانشجویان دختر دیگر وارد رخت کن دانشکده شده که در این هنگام افراد گارد دانشگاه بداخل ساختمان دانشکده و رخت کن وارد و دختر معینیان و تعداد دیگری از دانشجویان را مورد اهانت و ضرب قرار داده اند.
نتیجه تحقیق: مورد اهانت و ضرب قرار گرفتن دختر معینیان و تعدادی دانشجو در رخت کن و ساختمان دانشکده دندانپزشکی مورد تایید است که پس از این واقعه دانشجویان متفرق و 6 نفر از آنها به بیمارستان سعادت آباد و 3 نفر دیگر به بیمارستان رضا پهلوی اعزام میشوند که 3 نفر آنان در بیمارستان سعادت آباد بستری و بقیه پس از مداوای سرپائی مرخص میگردند، در حال حاضر، وضع بستری شدگان رضایتبخش میباشد.
قسمت سوم عریضه: دانشجویان دانشکده دندانپزشکی از وقوع حوادث در داخل دانشگاه بی اطلاع بودند.
پس از خروج از دانشکده مزبور مشاهده گردید که افراد گارد راسا اقدام به شکستن شیشه ها و دربها می نمودند.
نتیجه تحقیق در ساعت 1215 روز مزبور دانشجویان که برای صرف غذا به رستورانهای شماره 1 و 2 عزیمت نموده بودند، در رستوران شماره 1 عده ای اخلالگر شروع به تظاهرات نموده شعارهای ضد میهنی داده و پس از شکستن شیشه ها از رستوران خارج و به تظاهرات ادامه میدهند.
افراد گارد دانشگاه بمنظور برقراری نظم وارد عمل شده و با آنان به زد و خورد می پردازند.
دامنه عملیات به میدان دانشگاه که پیکره همایونی در وسط آن مستقر است کشانده شده و دانشجویان از آجرهائیکه در کنار میدان قرار داشته استفاده نموده و با پرتاب آجر بطرف پیکره شاهانه و ماموران گارد موجب زخمی شدن 3 نفر از افراد گارد و شکسته شدن پیشانی و انگشت سبابه دست چپ سرگرد مسعود امین الرعایا فرمانده گارد دانشگاه می شوند.
بعلت وسعت تظاهرات فرمانده مذکور تقاضای نیروی کمکی نموده که یک افسر و 20 مامور به افراد مذکور ملحق و سپس دانشجویان در سمت دانشکده ها و مسیرهای مختلف اقدام به فرار می نمایند.
افراد گارد به تعقیب آنان پرداخته و داخل دانشکده حقوق می گردند و تعداد دیگری از افراد گارد و ستوان یکم عباس داودی بتصور اینکه فراریان دردانشکده های دندانپزشکی و ادبیات پناهنده شده اند وارد ساختمانهای مذکور گردیده و تعدادی از دانشجویان و حتی کارکنان و مستخدمین را مورد ضرب و اهانت قرار میدهند.
در جریان این عملیات ضمن آنکه دانشجویان اقدام به شکستن شیشه های ساختمانها و اتومبیل ها در مسیر خود مینمایند، افراد گاردیکه وارد ساختمانهای موصوف گردیدند در اثر تهاجم آنان تعداد قلیلی شیشه و درب شکسته می شود، ضمنا 5 نفر از دانشجویان اخلالگر شناسائی ولی تا کنون دستگیر نشده اند.
4 ـ نتیجه با وجود اینکه برابر شرح وظائف گارد دانشگاهها، افراد گارد موظف به دخول در ساختمان دانشکده ها نمی باشند مگر آنکه ورود آنها بداخل ساختمانها بنا بدرخواست رئیس دانشگاه و دستور فرمانده گارد دانشگاهها و موسسات عالی باشد، با بررسی هائیکه بعمل آمد، معذالک ستوان یکم عباس داودی افسر گارد دانشگاه ملی که اخیرا به این دانشگاه مامور گردیده در معیت ماموران بدون کسب مجوز به ساختمانهای دانشکده های فوق الذکر وارد که داخل شدن افراد مذکور بعلت برانگیخته شدن احساسات آنان بر اثر عوامل زیر بوده است : الف ـ پرتاب سنگ بطرف پیکره ملوکانه در محوطه دانشگاه وسیله دانشجویان.
ب ـ مجروح شدن فرمانده گارد دانشگاه.
پ ـ مجروح شدن 3 نفر از افراد گارد.
ت ـ دادن شعارهای ضد میهنی توسط دانشجویان.
1 جان نثار حسین فردوست مسئولان تهیه گزارش : 1 ـ سرهنگ توپخانه (ستاد) عطاءاله اشراقی 2 ـ سرهنگ توپخانه (ستاد) جواد حاجی سید جوادی این گزارش به معینیان و دخترش نشان داده شود.
ضمنا بگارد دانشگاه تذکر داده شود در شناسائی افراد دقت بیشتری بنمایند1

توضیحات سند:

* امروز (1 /12 /56) محمد رضا پهلوی در جلسه شورای اقتصاد در باره حوادث تبریز اظهاراتی کرد.
حرفهای او و دیگر حاضرین در یک نوار ضبط صوت در میان اسناد ساواک یافت شد.
آنچه از این نوار پیاده شده مربوط به همین بخش از گفته های اوست: (شاه:) ...
لابد نخست وزیر شما را در جریان وقایعی که در تبریز اتفاق افتاده قرار داده است.
کمیسیونی فرستادم که رسیدگی کند، فکر می کنم قصور شده، از لحاظ داشتن اطلاع بموقع و جلوگیری بموقع از این وحشی گریها که در آنجا اتفاق افتاده، حالا ببینم نتیجه کمیسیون چه هست.
ولی این چیزهایی نیست که ما بتوانیم در این مملکت اجازه دهیم.
به هیچ وجه.
این اتحاد نامقدس سرخ و سیاه که می گفتم حالا خوب می فهمید که چه هست! اینها مطالبی است که باید به اطلاع ملت برسد و مردم بفهمند که سرخ به تنهایی چیست؟ و سیاه به تنهایی چیست؟ و سرخ و سیاه آن چه از آب در می آید.
خوب گو اینکه می گویند ترکها سرسختند.
به قمی ها یک پف کردند همه در رفتند، ولی ترکها ظاهرا خیلی قلدرند! ولی فکر می کنم که دستگاه کوتاهی کرده است.
حالا خواهیم فهمید.
یک اصفهانی بود، یک رشتی و یک ترک.
کار خیلی بدی کرده بودند.
آنها را بردند پیش قاضی و (قاضی) گفت: همه شما را باید کشت منتها شما باید بین طرق اعدام انتخاب کنید: با گیوتین، دار، تیرباران و...
اصفهانی گفت: دارم بزنید!موقع دار زدن ناگهان طناب پاره شد و افتاد زمین.
گفتند قضا و قدر است او نجات پیدا کرد.
رشتی نیز گفت: مراهم دار بزنید.
برای آن هم اتفاقا همین پیشامد شد.
طناب پاره شد، رشتی افتاد پایین و آزاد شد.
به ترک گفتند تو چه؟ گفت: واللّه از دار زدن که چیزی نشدیم منو تیرباران کنید! (خنده حضار) حالا حکایت وقایع تبریز است.
(در اینجا یکی از حاضرین جلسه که زنجانی است می گوید:) قربان! به طور کلی تبریزیها خیلی وطن پرست هستند و 99% آنها شاه دوست می باشند ولی در میانشان گاهگاهی اتفاق می افتد که یک عده ای مخرب پیدا می شوند مطالبی را...
(شاه با عصبانیت پاسخ می دهد:) پس عرق وطن پرستی شما چی؟ پس چرا جواب اینها را نمی دهند؟ من نمی فهمم بعد از این همه وقایع، آن هم آذربایجانی که اشغال خارجی در رژیم دمکرات و پیشه وری و تمام آن اوضاع ناامنی را کشیده آخر این ...
[اهانت] خمینی چه کار کرده برای مملکت که این می رود به نفع خمینی شعار می دهد! و چطور ممکن است.
حالا اگر فقط ترکها می گفتند که می دانستم به شما چه بگویم ولی چون جاهای دیگر می گویند من می گویم این ایرانی است!؟ این احساسات ایرانی دارد!؟ (در اینجا یکی از حاضرین می گوید:) این کاش فقط شعار می دادند! یک کارهایی کردند...
(شاه ادامه می دهد): من گفتم تمام وحشیگریها باید با جزئیات منتشر شود، تمام، تمام.
البته من در سیاستم تجدید نخواهم کرد.
من این آزادیهایی که این اواخر هر روز بیشتر دادیم یا با قوانین دادگستری یا ...
یک مقدار زیادی از این اعمال عکس العمل آن آزادیهاست اما مردم باید تمام جزئیات را بدانند.
چند ساعت چراغهای نیویورک خاموش شد تمام شهر را غارت کردند، تمام مغازه هایی که در خیابانها بوده، تمام را غارت کردند، هر کس یک تلویزیون روی دوشش گذاشت و برد.
در آلمان هرروز آدم می کشتند، در ایتالیا هر روز آدم می کشتند، در ایرلند چند روز پیش بمب ترکید و بیست نفر آدم کشته شدند...
این آن دنیا است و آنهم این دنیا.
حالا البته این چند روزها باید خیلی تمرکز بدهید روی تبلیغات که اصلاً وحشیگریهای این افراد را نشان دهید بعد دو مرتبه برگردید به سر همان بحث در اطراف کتاب «بسوی تمدن بزرگ».
ولی مقصود این است که اگر شما با افراد صحبت کردید خیلی محکم صحبت کنید که این مسخره بازیها در ایران اجازه داده نخواهد شد.
دُمِ هرکسی را که لازم باشد مثل خمینی می گیریم و می اندازیم بیرون، از این کار ساده تر که چیزی نیست! حالا می ترسم که کسی اینها را راه ندهد! مثل این تروریستهای فلسطینی در قبرس که هیچ مملکتی اینها را راه نداد حتی لیبی و عدن ولی بیچاره ها (آخوندها) نمی دانند که اولین کسی که بوسیله عمامه شان خفه خواهند شد همین ها خواهند بود.
1- یکی از شعارهای دانشجویان «اللّه اکبر» بود.
یک روز بعد (2 /11) اعلامیه ای در باره حادثه این روز دانشگاه ملی (شهید بهشتی) با امضاء «دانشجویان دانشگاه ملی» منتشر شد.
این اعلامیه در ضمیمه کتاب آمده است.
(ضمیمه 8) 1 ـ این دستخط محمد رضا پهلوی است

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 03 صفحه 77




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.