صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: قصد خریدن سینمای شهر بروجن

تاریخ سند: 18 آذر 1353


موضوع: قصد خریدن سینمای شهر بروجن


متن سند:

از: 10ﻫ تاریخ:18 /9 /1353
به: 312 شماره: 10417 /10ﻫ
موضوع: قصد خریدن سینمای شهر بروجن

شخصی به نام اسکندری که یکی از سه نفر شریک و اداره کننده سینمای شهر بروجن از مناطق شهرکرد می‌باشد حدود سه ماه قبل به علت این‌که این سینما درآمد چندانی نداشته و مردم استقبال زیادی نمی‌کرده‌اند با آیت‌اله زاده متقی بروجنی1 که از روحانیون مخالف و تبعیدشده می‌باشد مذاکرده نموده و گفته است حاضرم به طوری‌که برخی از اهالی پیشنهاد کرده‌اند این محل را برای تأسیس حسینیه فروخته و حتی 1000000 ریال نیز از قیمت آن را تخفیف بدهم. آیت‌اله زاده متقی نیز با یکی از دوستان روحانی‌اش به نام ابطحی که از نزدیکان آیت‌اله بهبهانی می‌باشد صحبت کرده و گفته است چنانچه آقای بهبهانی در این راه به ما کمک نمایند می‌توانیم با خرید این سینما ساختمانش را به حسینیه اختصاص دهیم و با گردآوری جوانان مسائل مذهبی و اخلاقی را برایشان تفهیم نمائیم. آقای ابطحی نیز با آیت‌اله بهبهانی که در آن موقع در اصفهان بوده است در این مورد صحبت کرده و نظرش را به کمک در این امر جلب نموده است و ایشان هم موافقت نموده با اخذ سهم امام و تبلیغ در این زمینه توسط ابطحی و سایرین در خرید ساختمان سینما اقدام نمایند. ضمناً قرار است آقای اسکندری با دو نفر دیگر از شرکای خود که ساکن تهران می‌باشند و گفته شده این دو نفر بهائی هستند صحبت کرده و آن‌ها را نیز به فروش سینما ترغیب نماید و سپس طرفین هر یک، یک نفر کارشناس انتخاب و سینما را تعیین قیمت و قولنامه نمایند و در ظرف مدتی با تهیه قبوض چاپی و تبلیغ در منابر توسط ابطحی و آیت‌اله زاده متقی وجوهی از مردم خیّر اخذ نمایند.
نظریه شنبه: چنانچه در وضعیت فعلی که سینمای مزبور درآمد چندانی ندارد آیت‌اله‌زاده بتواند با کمک آقای بهبهانی موفق به خرید سینما گردد در بالا رفتن وجهه آقای بهبهانی بین سایر روحانیون کمک مؤثری نموده است.
نظریه یکشنبه: خبر از نظر تهیه مقدمات امر برای خرید سینمای بروجن صحت دارد لکن نظریه شنبه مورد تأیید نمی‌باشد و چنانچه آیت‌اله زاده که سابقه تبعید دارد موفق به خرید سینما بشود در بالا رفتن وجهه او بین عناصر افراطی کمک می‌گردد. لذا چنانچه به طریق مقتضی منجمله تذکر به سایر شرکاء که در تهران هستند و حتی تقویت مادی آنان از ادامه عملیات این افراد جلوگیری گردد به مصلحت می‌باشد. سادات
نظریه سه‌شنبه: آنچه مسلم است تلاشی که از طرف روحانیون فوق به منظور خرید سینما و تبدیل آن به حسینیه می‌شود صرفاً جنبه مذهبی نداشته و با توجه به سابقه آیت‌اله‌زاده متقی و بررسی خصوصیات اخلاقی ابطحی و بهبهانی چنین استنباط می‌گردد که نامبردگان قصد بهره‌برداری از این جریان را دارند. ضمناً در شهر کوچک بروجن که مردم هیچ‌گونه وسیله تفریح ندارند وجود یک سینما کمک مؤثری در بالا بردن سطح فرهنگ و تنویر افکار عمومی داشته2 و چنانچه عناصر مذکور موفق به چنین اقدامی گردند، در آینده تبلیغات وسیعی در منطقه نموده و بهره‌برداری‌های در مسیر مقاصد خود از این طریق خواهند نمود.
نظریه جمعه: اصولاً در هر شهرستان همانطوری که مسجد و حسینیه مورد نیاز مردم است وجود سینما نیز ضرورت دارد و بایستی با بررسی‌های لازم توسط ساواک شهرکرد چنانچه واقعاً سینمای مزبور درآمد کافی ندارد از طریق وزارت فرهنگ و هنر اقدام شایسته و کمک‌های مادی و معنوی معمول گردد. ضمناً چنانچه آیت‌اله‌زاده متقی موفق به انجام این منظور گردد بهره‌برداری‌های لازم را روحانیون مخالف و عوامل آن‌ها خواهند نمود. پژواک
نظریه 10ﻫ: در صورتی که آقای بهبهانی و متقی بخواهند حسینیه بسازند لزومی ندارد که سینما را تبدیل به حسینیه نمایند. عمل آقای بهبهانی و متقی جنبه تبلیغات شخصی دارد در صورتی که مراتب مورد تأیید است پیشنهاد می‌گردد توسط ساواک شهرکرد و آن اداره کلی اقدام شایسته‌ای به عمل آید.
اصل در 9 /3604 روی محصول منبع

توضیحات سند:

1. حجت‌الاسلام سیدمحمد متقی، فرزند آیت‌الله‌ سید محمدحسین اصفهانى بروجنى، در سال 1301 ﻫ ش در نجف اشرف به دنیا آمد. وی که نواده دخترى مرحوم آیت‌الله‌ سیدابوالحسن اصفهانى (ره) بود و به نام سیدمحمد آیت‌الله‌زاده اصفهانى نیز شناخته مى‌شد، در سال 1330ﻫ ش پس از رحلت والد گرامش، به ایران بازگشت و در شهر بروجن، ساکن شد و به اقامه جماعت پرداخت.
وى که در شهر بروجن با انحرافات فرقه‌هاى دراویش و محفل بهائیان به مبارزه پرداخته بود، در سال 1340 به اصفهان تبعید شد. سیدمحمد متقى که دست از حرکت‌هاى ارشادى خود برنداشته بود، در سال 1347 به ساواک احضار و ممنوع‌المنبر گردید و در سال 1349 به علت ارتباط مکاتباتى با امام (ره) و استفاده از رساله معظم‌له و داشتن کتاب کشف‌الاسرار، تحت کنترل قرار گرفت.
در سال 1350 با ساخت سینما در بروجن به مخالفت برخاست و اعلامیه‌اى در این رابطه پخش کرد که به دنبال آن، به سه سال اقامت اجبارى در گنبدکاوس محکوم شد که این محل در سال 1351 به شهرستان سیرجان تغییر یافت. وى در سال 1353 پس از پایان دوران تبعید، به بروجن بازگشت و در مسجد حاج شیخ‌على اقامه جماعت کرد و تا دوران انقلاب اسلامى، همواره ممنوع‌المنبر بود. وی در 21 مرداد 1390 درگذشت.
2. در زمان حاکمیت رژیم پهلوی بسیاری از فیلم‌ها‌یی که مجوز نمایش می‌گرفت فیلم‌های عاشقانه و مستهجن بودند که افراد متدین و مذهبی با نمایش آن مخالفت می‌کردند.


منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی میرسید علی موسوی بهبهانی به روایت اسناد ساواک صفحه 271


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.