صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : درج مقالات مربوط نیروی سوم در مجله فردوسی

تاریخ سند: 22 فروردین 1341


موضوع : درج مقالات مربوط نیروی سوم در مجله فردوسی


متن سند:

شماره : 856/ س ت به قرار اطلاع آقایان آشوری1 و همایون پور از اعضاء نیروی سوم در دو شماره مجله فردوسی که یکی مربوط به قبل از عید نوروز و دیگری بعد از تعطیلات بوده مقالات سیاسی نوشته اند که روی آن مقالات در جلساتی که از اعضاء نیروی سوم تشکیل می شود بحث و گفتگوی زیاد گردیده وسیله مأمورین دولت مقالات آنها سانسور می گردد.
دو نفر نامبردگان فوق مشغول نوشتن مقالات دیگری هستند که به نفع خواسته های کمیته مرکزی می باشد.
محترما به استحضار ریاست بخش 335 برسد.
آقای کاشانی.
صفوی مجله مزبور را دقیقا بررسی و تحت نظر بگیرند تا چنانچه مقالاتی نوشته شده به عرض برسد.
4 /2 /41 ابلاغ شد.
جامی 3 /2 /41 143 ـ م بایگانی شود.
تعداد نسخه : 6 گیرندگان : اداره کل سوم

توضیحات سند:

1ـ داریوش آشوری فرزند جعفر در سال 1317 ه ش در تهران به دنیا آمد.
پدرش کارمند اداره رادیو ـ سرپرست دفتر وزارت اطلاعات و دفتر مخصوص وزارت دربار بود.
داریوش آشوری در سال 1337 از دبیرستان دارالفنون دیپلم ادبی گرفت و در تیرماه سال 1338 به عنوان کارمند روزمزد به استخدام اداره کل وصول تهران ـ وزارت دارائی ـ درآمد.
در آذرماه سال 1339 در حالی که دانشجوی سال دوّم دانشکده حقوق بود، به علت پخش اعلامیه ای با عنوان «جوانان ایران متحد شوید» دستگیر شد و چون فعالیت جامعه سوسیالیستها که وی نیز عضویت آن را به عهده داشت، در راستای سیاست رژیم تشخیص داده شد، پس از سه روز با سپردن تعهد همکاری آزاد گردید.
آشوری که در ابتدا به حزب توده پیوسته بود پس از انشعاب حزب به همراه خلیل ملکی از حزب توده جدا شد و در نیروی سوم که پس از چندی به جامعه سوسیالیستهای نهضت ملی تغییر نام داد به فعالیت پرداخت و به عنوان کادر مؤسس این جامعه مطرح گردید.
آشوری بعد از اخذ لیسانس اقتصاد در مرداد سال 43 از وزارت دارائی استعفا داد و به سازمان برنامه رفت و در سمت های کمک کارشناس ـ کارشناس برنامه ریزی و آموزش و فرهنگ ـ کارشناس مدیریت آموزش و نیروی انسانی به فعالیت پرداخت.
مشارالیه در دوران دانشجوئی در دی ماه سال 1340 با موافقت تیمسار ریاست ساواک جهت شرکت در سمینار دانشجوئی به اسرائیل رفت.
در گزارش فروردین ماه سال 1341 آمده است : شخصی بنام آشوری که کلیمی بوده و از اعضای وابسته به نیروی سوم می باشد در جلسه سخنرانی جمعیت مزبور اظهار داشته : «کشور مترقی اسرائیل ارزش زیادی برای تشکیلات نیروی سوم ایران قائل می باشد و حاضر است هرگونه کمکی را در اسرع وقت به جمعیت ما بنماید.
» تأثیرپذیری وی از صهیونیسم در مقاله ای که وی در نکوهش اعراب به خاطر آغاز جنگ علیه اسرائیل نوشت نیز مشهود است.
مشارالیه در تاریخ 4 /4 /46 به ساختمان پوششی ساواک احضار شد و در همان سال در شماره 11 و 12 مجله خوشه در مقاله ای با عنوان «هشیاری تاریخی» به نقد نظریات جلال آل احمد در رابطه با غربزدگی پرداخت.
وی در مهرماه سال 1347 همزمان با تشکیل کانون نویسندگان جهت شرکت و بازدید مطالعاتی به ژاپن اعزام شد و در بهمن ماه سال 1349 با استفاده از بورس واگذاری سازمان ملل در زمینه برنامه ریزی نیروی انسانی در ایالات متحده استفاده کرد و با موافقت ساواک به امریکا رفت.
آشوری که در این رابطه به ساواک دعوت شده بود اینگونه ارزیابی شد : با این شخص، شخصا مصاحبه، ضمن اظهار این که در دوساله اخیر فعالیتی در جامعه سوسیالیستها نداشته، آماده همکاری تشخیص داده شد.
با مسافرت وی موافقت شود» مشارالیه در سال 1348 به همکاری با مؤسسه علوم اجتماعی پرداخت و سردبیری مجله علوم اجتماعی را به عهده گرفت.
داریوش آشوری در سال 1353 به وزارت فرهنگ و آموزش عالی، مأمور به خدمت گردید و به تدریس فلسفه سیاسی و جامعه شناسی سیاسی در دانشگاه پرداخت.
بعضی آثار قلمی وی عبارت از : فرهنگ سیاسی واژگان فلسفه و علوم اجتماعی، ترجمه چنین گفت زرتشت اثر نیچه و ...
می باشد و به عنوان نویسنده نیروی سوم یا جامعه سوسیالیستها مشهور گردید و با انتشارات فرانکلین نیز همکاری هایی داشت.
وی در جریان تأسیس کانون نویسندگان، فعالیت کرد و در سال 1356 در جلسات شب شعر در انجمن ایران و آلمان که از طرف کانون برگزار می شد، شرکت کرد و اعلامیه های کانون را نیز امضاء می کرد.
آشوری در جلسه شب شعر مورخه 23 /8 /56، هنگامی که آقای همراز وی را نویسنده ای سیاسی معرفی کرد، چنین گفت : «آقای همراز بنده را به عنوان نویسنده سیاسی معرفی کردند و من می خواهم گفته ایشان را تصحیح کنم.
در سال هایی که من جوان تر بودم، مسائل خاص سیاسی، بیشتر روی داد و به همین دلیل در این زمینه هم بیشتر می نوشتم...
ولی سال هاست که دیگر به سیاست به معنای نفس خودش علاقه ندارم و گرچه از لحاظ نظری علاقمند هستم.
امّا علاقه من بیشتر مرا به سوی مسائل فلسفی، ادبی و بخصوص جنبه های نظری ادبیات می کشاند...
» در این سال، ساواک به علت شرکت در کانون نویسندگان، نسبت به وی حساسیت نشان داد و طی نامه ای صلاحیت وی را در رابطه با فعالیت در رادیو تلویزیون به مصلحت نداشت.
پاسخ رادیو و تلویزیون به این شرح است : «آقای داریوش آشوری کارمند این سازمان نمی باشد، به قرار اطلاع نامبرده به صورت مأمور از طرف سازمان برنامه و بودجه با مرکز گفتگوی فرهنگ ها که تحت نظر بنیاد شهبانو فرح اداره می شود، همکاری دارد.
» آقای رضا قطبی در ذیل این نامه چنین می نویسد : اگر نظر شخصی مرا بخواهید، آقای آشوری می تواند فرد مؤثری برای آن مرکز و برای خدمت به کشورش باشد.
در تیرماه سال 1357 ساواک ضمن ابراز تعجب از انتقادهای وی از اوضاع کشور می نویسد: «نامبرده با داشتن موضع مخالف سیاست عالیه و جاری کشور، ضمن این که کارمند سازمان برنامه و بودجه بوده در سه مؤسسه زیر اشتغال داشته و ماهیانه حدود 400 هزار ریال حقوق دریافت می داشته و از اوضاع کشور انتقاد می نموده است : الف ـ پژوهشگاه توسعه علوم ارتباطی تلویزیون ب ـ مرکز ایرانی گفتگوی فرهنگ ها وابسته به بنیاد شهبانو فرح پ ـ فرهنگستان زبان وابسته به وزارت فرهنگ و هنر داریوش آشوری پس از پیروزی انقلاب اسلامی با حفظ سمت در سال 59 به دانشگاه تهران مأمور شد و در اسفند ماه سال 61 به بطور قطعی به آن دانشگاه انتقال یافت.
بنابر نقل مؤلف کتاب «احزاب سیاسی ایران» وی در حال حاضر سردبیری فنی نشریه ایران نامه به مدیریت داریوش شایگان را در امریکا به عهده دارد.

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - مجله فردوسی به روایت اسناد ساواک صفحه 208

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.