تاریخ سند: 12 شهریور 1357
موضوع: شیخقنبر درویشی
متن سند:
از: 17/ﻫ تاریخ: 12 /6 /2537[1357]
به: 312 شماره: 4484/ﻫ 1
موضوع: شیخقنبر درویشی
پیرو: 4194/ﻫ 1 ـ 18 /5 /37
13570612
شیخقنبر درویشی در شب 19 ماه رمضان در قریه ماه کیان حوزه ژاندارمری تیاب از توابع میناب منبر رفته و اظهار داشته آیتاله خمینی گفته است که آتشسوزی آبادان به دست شاه ایران بوده است1وی در شبهای 20 و 21 رمضان نیز در قراء گورزانک و بهمنی حوزه ژاندارمری به منبر رفته و مردم را علیه شاهنشاه آریامهر و رژیم مشروطه بدبین و تحریک نموده است.
نظریه شنبه: نامبرده شیخ محرک و خرابکاری است و احتمال خرابکاری از ناحیه وی بعید نیست. مشارالیه از قم دستور میگیرد و از طرفداران خمینی است ضمناً پسرعموی او به نام عبدالکریم ذاکری آموزگار در قریه نخل ابراهیمی میناب میباشد که کلیه مردم و اطفال این قریه را علیه شاهنشاه آریامهر و رژیم تحریک مینماید.
نظریه سهشنبه: نسبت به دستگیری شیخ قنبر درویشی اقدام گردیده مشارالیه دارای سوابقی در آن اداره کل میباشد عبدالکریم ذاکری نیز از عناصر افراطی مذهبی است و مراقبت از وی ادامه دارد. ضمناً کلیه بستگان نامبردگان از عناصر افراطی مذهبی و دارای سوابقی بوده و همگی اهل قریه نخل ابراهیمی میناب میباشند. پیکان
نظریه چهارشنبه: نظریه سهشنبه تأیید میشود. ثابت
نظریه 17/ﻫ : نظریه چهارشنبه تأیید میگردد.
بایگانی شود
توضیحات سند:
____________
1. امام خمینی (ره) در تاریخ 31 /5 /57 اعلامیهای در خصوص سینما رکس آبادان منتشر کرد. متن اعلامیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت عموم اهالی محترم آبادان ـ ایدهم الله تعالی
دریافت خبر بسیار فجیع به آتش کشیدن چند صد نفر هموطنان ما با آن وضع حسابشده موجب تاثر و تاسف شدید گردید. من گمان نمیکنم هیچ مسلمانی بلکه انسانی دست به چنین فاجعه وحشیانهای بزند جز آنان که به نظایر آن عادت نمودهاند و خوی درندگی و وحشیگری، آنان را از انسانیت بیرون برده باشد. من تاکنون اطلاع کافی ندارم، لکن آنچه مسلم است این عمل غیرانسانی و مخالف با قوانین اسلامی از مخالفین شاه که خود را برای حفظ مصالح اسلام و ایران و جان و مال مردم به خطر مرگ انداختهاند و با فداکاری از هممیهنان خود دفاع میکنند ـ به هر مسلکی باشند ـ نخواهد بود و قراین نیز شهادت میدهد که دست جنایتکار دستگاه ظلم در کار باشد که نهضت انسانی ـ اسلامی ملت را در دنیا بد منعکس کند. آتش را به طور کمربند در سراسر سینما افروختن و بعد توسط مامورین درهای آن را قفل کردن، کار اشخاص غیرمسلط بر اوضاع نیست. گفتار شاه که: تظاهرکنندگان مخالف من «وحشت بزرگ را وعده میدهند و تکرار آن پس از واقعه که: این همان وعده بوده است، شاهد دیگری بر توطئه است، نه اینکه واقعاً شاه یک غیبگوی بزرگ است! مصاحبه سابق شاه که ایران را با ملت نابود میکنم نیز شاهد این مدعا است. اظهار تأسف و تأثر در بوقهای تبلیغاتی از اشخاصی که هر روز دستشان تا مرفق به خون هممیهنان مسلمان ما فرو رفته است شاهد بزرگی است بر نقشه شیطانی شاه و همدستش، هم آنان که در اکثر شهرهای ایران دست به کشتارهای فجیع زدهاند.
آیا مردم مظلومی که هر روز به دست همین جنایتکاران به خاک و خون کشیده شده و به وضع بسیار اسفباری کشته شدهاند هممیهنان ما نبودهاند؟ قراین نشان میدهد که قضیه دلخراش آبادان چون کشتار سایر شهرهای ایران از یک منشا به وجود آمده است. آیا از این جنایت کسی جز شاه و بستگانش امید نفعی داشتهاند؟ آیا تاکنون غیر از شاه که هر چند وقت یک بار دست به کشتار وحشیانه مردم میزند این قبیل صحنهها را به وجود آورده است و یا خواهد آورد؟ این مصیبت دلخراش برای شاه، شاهکار بزرگی است تا به تبلیغات وسیع در داخل و خارج دست زند و به بوقها و مطبوعات دست نشانده داخل و نفعطلب خارج دستور دهد که هر چه بیشتر برای اغفال مردم این جنایت را منتشر و به ملت محروم و مظلوم ایران نسبت دهند تا در خارج، ملت حقطلب ایران را مردمی که به هیچ ضابطه انسانی و اسلامی معتقد نیستند معرفی نماید.
من به ملت بزرگ ایران اعلام خطر میکنم، خطر اینکه دستگاه اینگونه اعمال وحشیانه و ضداسلامی را در سایر شهرهای ایران انجام دهد تا تظاهرات پاک مردم شجاع ایران را که با خون خود ریشه درخت اسلام را آبیاری میکنند لوث نماید. لازم است گویندگان، مطلبی را که به نابودی انقلاب رهاییبخش اسلام منجر میشود برای مردم روشن نمایند. این مصیبت بزرگ را به ملت مسلمان ایران بخصوص به مردم ستمدیده آبادان و به خانوادههای داغدیده تسلیت عرض نموده و خود را در غم بزرگ و جانکاه آنان شریک میدانم. از خداوند تعالی نصرت اسلام و مسلمین و قطع ایادی اجانب و پیوستگان به آنها را خواستارم.
17 شهریور صیام 98
روحالله الموسوی الخمینی
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان هرمزگان - کتاب 3 صفحه 310