صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش موضوع: بیانات شیخ جواد فومنی

تاریخ سند: 30 مرداد 1338


گزارش موضوع: بیانات شیخ جواد فومنی


متن سند:

محل: مسجد نو ـ خیابان خراسان ـ تهران شماره: 2 ـ 3 ـ 2242 منبع خبر: مأمور ویژه از ساعت 20 روز گذشته مجلس عزاداری هفتگی مسجد نو واقع در خیابان خراسان با شرکت جمعیتی در حدود یکهزار نفر از طبقات مختلف تشکیل و مقارن ساعت 2120 آیت اله شیخ جواد فومنی بمنبر رفت ناطق ابتدا از برادری و برابری و اتحاد و اتفاق سخن گفته سپس علاوه نمود (ای مردم اینهمه ظلم و ستم و بدبختی که گریبان گیر شما گردیده نتیجه نفاق و دشمنی با یکدیگر است و این دشمنی و اختلافات را هم تصنعا بوجود آورده اند تا همیشه شما را مشغول و بهتر بتوانند از وجود شما و از سرگرمی و گرفتاری شما استفاده ببرند 50 سال است که یک عده رقاص ریش تراش که مثل زن سرخاب و سفیداب میمالند و حلقه طلا بدست دارند در این مملکت هر کاری که دلخواه خود میدانند انجام میدهند اینها نمیدانند که هر کس که در لباس فاخر رفت و زینت کرد رجال نمیشود و انسانیت و شخصیت به کمال و دیانت است مردم بی غیرت و بی وجدان نگاه میکنند اما حرف نمیزنند حکومت و سلطنت مال آخوندهاست جمع شوید بروید بگوئید چه میگوئی که اینهمه دشمنی با دین میکنی که مبلغین مذهبی جرئت حرف زدن بر روی منبر نداشته باشند تو یهودیها و نصرانیها و بهائی ها را بر ملت مسلمان خود مسلط کرده ای آن حبیب بهائی (منظورش حبیب ثابت1 مدیر کارخانه پپسی کولا است) که کارخانه شراب و آب جو و مسکرات درست کرده و آقائی میکند یک طرف دیگر در ماه صفر این چه غوغائی است که توی خیابانها راه انداخته اند 28 مرداد2 یعنی روز آدم کشی و برای این روز در همه کلانتریها شراب قسمت کردند و مطربی راه انداخته اند پول شما مسلمانها را برای ترسانیدن دشمن اینطور بر باد میدهند بیچاره ها دشمن خودش جاسوس دارد و میبیند که چهار تا خانم رقاص و چهار دانه لات بی سر و پا را راه انداخته اند.
این شما هستید که با این وضع تولید حزب توده مینمائید این مرد خودش توده را تقویت میکند با این اعمال آنها بیشتر قوی میشوند یکعده نور چشمی هر چه بخواهند در این مملکت انجام میدهند و هر وقت هم منافعشان بخطر افتاد زنهای خودشان را بآنجا میفرستند اینهمه فاحشه و رقاص و خواننده بوجود آورده اند که اعمال خودشان پوشیده بماند و مردم سرگرمی داشته باشند یکعده درباری شرابخوار بی دین و لامذهب نورچشمی شده اند و اینهمه بی حجابی و بی عصمتی و بی عفتی راه انداخته اند شما چرا حرف نمیزنید بخدا اگر این 2 دولت بزرگ با هم صلح کنند پدرتان را در میآورند آن وضع سیاست خارجی مملکت و اینهم اوضاع داخلی ما.
دو ریال پول میدهیم و دو ساعت سرپا می ایستیم و تازه وقتی که اتوبوس میرسد مردم را مثل الوار روی هم میریزند برای آنست که شرکت واحد را هم در اختیار نورچشمی ها گذاشته اند.
ای بی غیرت ها چرا دستگاه فرستنده را به خانمها اختصاص داده اید این دستگاه باید مال آخوندها و مبلغین مذهبی باشد ای مردم ایران وای طهرانیها وای مردم خیابان خراسان بیدار باشید اگر دستگاه فرستنده مال آخوندها بود حقایق را برای مردم میگفتم تا بدانید چه خبر است ملت مسلمان ایران دیدید چطور بیچارتان کردند بساط قمار راه انداخته اند و بلیط بخت آزمائی میفروشند آن زن بی شوهر یتیم دارو آن عمله های بدبخت دو تومان دو تومان پول میدهند و بلیط میخرند ولی نورچشمی ها فقط دو هزار تومان بیکی از همان خودمانی ها میدهند و بقیه را صرف عیاشی و شرابخواری دستگاههای عریض و طویل خود میسازند.
صرف راههائی میکنند که مقام و منصبشان محفوظ بماند.
سازمان امنیت آدم پهلوی من فرستاده و پیغام آورده که روی منبر حرفهای سیاسی نزنم مگر میشود ساکت بود اطلاعات مینویسد سی هزار نفر زن در قلعه شهر نو خود فروشی میکنند این وضع پایتخت کشور مسلمان ما است.
بلی وقتیکه آنها زنهای خودشان را برای مقام باین و آن می بخشند بایستی سی هزار زن فاحشه هم در یک قلعه خودفروشی کند تا از گرسنگی نمیرند چوب نیم سوخته در گلوی مردم میکنند که صدای کسی در نیاید آخر اگر آخوند نباشد پس چه کسی مادرت را برای پدرت عقد خواهد کرد (ناطق در این وقت از حاضرین خواست که چهل بار با صدای بلند فریاد بزنند یااله و پس از ادای این شعار مجددا با اظهارات خود چنین ادامه داد) بخدا من ترس ندارم از زندان هم نمیترسم تا جان دارم میگویم حرف را باید گفت و وقتی هم نگذارند حرف بزنم میروم زراعت میکنم ما باید مردم را از حقایق آگاه سازیم اما فرستاده های سازمان امنیت میگویند ای منبری آخوند چرا حرفهای سیاسی میزنی مردیکه پفیوز حرف سیاسی مال آخوندهااست مملکت بسیاست آخوندها میچرخد آنوقت شما میگوئید چرا سیاسی حرف زده ای شما را بسیاست چه منبری باید از سیاست حرف بزند آن دانشگاه و این فرهنگ و آنهم فرستنده و آن عده هم بی دین و رقاص و شراب خوار که تحویل جامعه داده اید اما منبر و سیاست از ما مرده شور این قانونت را ببرد با این مملکت نگاه داشتنت نگاه کنید به بینید یکعده زنازاده و حرامزاده و شرابخوار و قلدر و بی رحم و خونخوار چطور بجان مردم افتاده اند و نمیگذارند صدای کسی بیرون بیاید.
اگر بخواهم بگویم تا صبح هم حرف بزنم کم گفته ام مردم بخدا اگر بیش از این حرف نزنید و سکوت نمائید پدرتانرا در میآورند و از بین خواهید رفت همت کنید نگذارید از این بیشتر بی دینان ناموس تانرا به معاویه صفتان بدهند این سلطنت از سلطنت یزید ابن معاویه هم بدتر شده و هرکجا که میروید ظلم و آدمکشی است در این وقت ناطق بذکر مصیبت پرداخته و به سخنان خود پایان داده است.

توضیحات سند:

1 ـ «ثابت پاسال» از سرمایه داران بزرگ ایران و پیرو فرقه ضاله "بهائیت" بود.
وی از جمله فامیلهایی بود که زمان شاه در رهبری سازمانهای اقتصادی و سیاسی دولت مداخله داشت.
ثابت پاسال همچون خانواده های پهلوی، فرمانفرماییان، خیامی، رضایی و اخوان در اغلب بانکها، شرکتها و کارخانجات سهیم و شریک بود و یکی از عمده ترین شرکای سرمایه گزاران خارجی در ایران محسوب می گردید.
بانکهای ایران و انگلیس، ایران و خاورمیانه، صنعتی ایران، توسعه صنعتی و معدنی ایران و موسسات تولیدی و تجاری پپسی کولا، فولکس واگن، سیمان مشهد، پلاسکو کار، جنرال تایرورابر، ایران فارواگر، سیکاپ و فرانس پیک بخشی از دایره فعالیتهای اقتصادی این عامل صهیونیست بود.
وی مدتها مدیریت تلویزیون را نیز برعهده داشت.
منبع: کتاب «کوثر» / جلد اول 2 ـ رژیم شاه پس از کودتای 28 مرداد سال 1332 علیه دولت دکتر مصدق و سرنگونی آن و دستگیری و محاکمه سران نهضت ملی ایران، روحانیون و اعضاء فدائیان اسلام و تسلط بر کلیه شئون کشور، هر ساله برای بزرگداشت این واقعه خونین و ننگین در سرتاسر کشور به جشن و شادی می پرداخت.
این روز برای نیروهای ملی و مذهبی و ملت مسلمان ایران روز عزا و ماتم بود.
مرحوم آیه الله فومنی از آن به روز آدم کشی تعبیر کرده اند که تعبیر دقیق و صحیحی می باشد.

منبع:

کتاب آیت‌الله حاج شیخ جواد فومنی حائری به روایت اسناد ساواک صفحه 71


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.