صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش درباره : کنفرانس نمایندگان کمونیست های خاورمیانه 6 بهمن سال 37 (26 فوریه 1959) در بغداد

تاریخ سند: 6 بهمن 1337


گزارش درباره : کنفرانس نمایندگان کمونیست های خاورمیانه 6 بهمن سال 37 (26 فوریه 1959) در بغداد


متن سند:

در اجرای پی نوشت امریه مدیریت کل اداره سوم بعرض می رساند.
تا این تاریخ درباره کنفرانس بالا رونوشت دو نامه سفارت کبرای ایران در بیروت از طریق اداره کل هفتم به اداره سوم رسیده است که خلاصه آن به شرح زیر از عرض می گذرد.
کنفرانس کمونیستهای خاورمیانه در تاریخ 26 فوریه 1959 در بغداد تشکیل و تصمیمات زیر اتخاذ شده است.
1ـ تائید سیاست عبدالکریم قاسم و یا هر جنبشی که مغایرت با سیاست نامبرده [داشته] باشد مسلحانه با تمام قوا مقاومت نمائید.
2ـ تائید مساعی به منظور تحقق استقلال کردستان و ایجاد یک دولت کرد از کلیه اکراد موجود در مناطق عراق، ایران، ترکیه و سوریه.
3ـ تقویت کمونیستهای ایران (حزب توده) در راه نجات ایران از دیکتاتوری و تأسیس جمهوری دموکراتیک بر اساس خط مشی واحدی با عراق.
گفته می شود نمایندگان کمونیست های ایران در جلسه سری کنفرانس تقاضا کرده اند هر چه زودتر تظاهرات و اخلالگری در سرتاسر ایران مخصوصا در آذربایجان و آبادان اتخاذ گردد و طرفداران خود را در این عملیات کمک و مساعدت نمایند و برادران عراقی و شوروی خود برای از بین بردن عمال مستعمرین غربی در ایران حاضر و آماده باشند تا دفعتا قیام و زمام امور را در ایران در دست گرفته و حکومت جمهوری را اعلام نمائیم.
در ضمن دکتر علی جعفر حاکمی و عبدالحسین شیرازی خواسته اند در اسرع وقت طرفداران خود را در ایران تقویت تا بتوانند هدف های خود را عملی و تحقق دهند و نیز خواسته اند که کمک های مادی و اسلحه به آنها بشود دکتر حاکمی علاوه نموده است که در ارتش ایران عده ای نسبتا زیاد افسر برای واژگون نمودن حکومت در ایران موجود می باشد حال بهترین فرصت برای شروع تظاهرات دامنه دار مخصوصا که روابط بین ایران و شوروی تیره گردیده1 و ایران کمک های شوروی را رد نموده است می باشد شوروی ها حاضر به همه گونه مساعدت علیه دیکتاتوری فعلی در ایران می باشند.
پس از پایان کنفرانس افرادی برای ابلاغ تصمیمات کنفرانس به دستجات وابسته تعیین شده اند.
در این گزارش درباره ایران دو تصمیم گرفته شده است.
1ـ تقویت کمونیستهای ایران و تأسیس جمهوری دمکراتیک توده، 2ـ استقلال کردستان، برای اینکه بدانیم کنفرانس مزبور در ایران چه اثراتی داشته آیا توانسته اند با افراد توده و اکراد ایران تماس برقرار سازند یا خیر باید بدانیم در این کنفرانس چه اشخاصی به سمت نماینده از طرف کمونیست ها و اکراد ایران شرکت کرده و چه افرادی به سمت رابط تعیین و تماس برقرار نموده اند به چه ترتیب سپس برای جلوگیری از ارتباط و دستگیری رابطین اقدام لازم را نمود.
برای اجرای این منظور باید اطلاعات لازم را در عراق وسیله اداره دوم و در ایران وسیله عوامل نفوذی در حزب توده و کومله2 بدست آورد گفته می شود چندی قبل قبل عبدالحسین شیرازی در معیت یک نفر ایرانی بنام سرجیس به تهران مسافرت نموده است مراتب جهت استحضار بعرض می رسد.
رئیس بخش 3 محمود صدقی3 محترما بعرض می رساند 5 /2 /38 1ـ سوابق ایرانیان را که در این گزارش اسم برده شده است با دقت بررسی و ارائه دهید 2ـ اطلاعات تکمیلی از وزارت خارجه بخواهید 3ـ از اداره کل دوم بخواهید که در این باره تحقیقات بیشتری نمایند.
4ـ نتیجه را گزارش دهید

توضیحات سند:

1ـ تیرگی روابط ایران و شوروی در خصوص انعقاد قرارداد دفاعی بین ایران و آمریکا در سال 1338 می باشد که در صفحات قبل به آن قرارداد اشاره شد.
شاه ایران که خود را مدیون حمایت آمریکا و سیا پس از 28 مرداد 1332 می دانست به طور عمیق از شوروی نگران بود و به دنبال آن بود تا هر چه بیشتر پیوندهای خود را با آمریکا گسترش دهد.
به همین منظور علیرغم تهدیدها و هشدارهای رسمی و غیررسمی و آشکار و پنهان مقامات شوروی و فراخوانی سفیر روسیه از تهران، شاه ایران، قرارداد مذکور را با آمریکا منعقد کرد و ارتش ایران را به سلاحهای آمریکائی تجهیز نمود.
نگرانی شوروی عمدتا از قرارداد مذکور از دو جهت بود : اول اینکه با این قرارداد ایران علاوه بر عضویت در پیمان بغداد که جنبه ضد شوروی داشت هم پیمان رقیب ابرقدرت شوروی یعنی آمریکا می گردید و عملاً به عنوان یکی از دشمنان و مخالفین شوروی تبدیل می شد و دوم به خاطر آنکه سلاحهای جنگی و مخصوصا شایعه استقرار موشک در ایران توسط آمریکائیها، روسها را به شدت نگران ساخته بود و به این ترتیب آنها احساس می کردند که در تیررس موشکهای آمریکایی قرار گرفته اند.
نکته قابل توجه آن است که روسها به هر شکلی که بود می خواستند از انعقاد این قرارداد جلوگیری کنند.
لیکن آمریکائیها در این جریان موفق تر عمل کردند.
پیشنهادهای مالی و تجهیزاتی که روسها برای جلوگیری از انعقاد قرارداد مذکور به ایران داده بودند بسیار قابل توجه است.
و از سوی دیگر تهدیدات و یادداشت های تهدیدآمیز مقامات شوروی به حکام ایران در خصوص قرارداد مذکور جای تأمل فراوان دارد.
آنچه از بقیه موارد بیشتر شایان توجه است، وابستگی، ترس و دلهره رژیم و شخص شاه از تهدیدات شوروی می باشد.
اسناد موجود بیانگر آن است که محمدرضا پهلوی به تمام معنی وابسته و نگران تاج و تخت خود بوده است و همین امر باعث می شده است در برخی موارد بدون در نظر گرفتن مصالح و منافع ملت ایران و راضی نگهداشتن شوروی امتیازاتی را نیز به آن کشور بدهد و در مقابل بی حرمتی ها و تهدیدات این کشور، واکنش مطلوب نداشته باشد.
چپ در ایران به روایت اسناد ساواک «عنکبوت سرخ»، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ص 22.
2ـ منظور از کومله کردستان همان حزب دمکرات کردستان ایران است که از عناصر باقیمانده کومله ژ ـ ک و توسط قاضی محمد تأسیس گردید و بیوگرافی حزب کومله به شرح زیر می باشد: در سال 1348 تعدادی از دانشجویان کرد دانشگاه تهران با افکار مائوئیستی و متأثر از حرکت کمیته انقلابی حزب دموکرات کردستان ایران به رهبری اسماعیل شریف زاده و جنبش های دانشجویی، محفل اولیه کومله را تشکیل و نام آن را «تشکیلات» می گذارند.
سعید یزدیان از اعضای مرکزیت کومله در خصوص محفل اولیه و دیدگاههایشان چنین می گوید: «اولین محفل کومله در سال 1348 تأسیس شد که در درون خود محفلی به نام تشکیلات نامگذاری گردید.
ولی اعلام موجودیت علنی به نام کومله چند روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است.
بنیانگذاران اصلی محفل اولیه عبارتند از: عبداللّه مهتدی، محمد حسین کریمی، ساعد وطن دوست، فواد مصطفی سلطانی، شعیب زکریایی، ایرج فرزاد و صدیق کمانگر.
در زمستان سال 1357 که اوج انقلاب اسلامی بود، افراد گروه سعی می کردند در همه تظاهرات شرکت کنند و خودشان را مطرح نموده تا بتوانند افراد بیشتری را جذب نمایند و در همین موقع در شهرهای کردستان شوراهای شهر تشکیل می شود و افراد گروه به طور فعال در این شوراها شرکت می نمایند و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی طی کنفرانسی که به مناسبت کشته شدن محمد حسین کریمی تشکیل می دهند، تصمیم به اعلام موجودیت خود با نام و آرم «کوموله» به امضای سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران می گیرند.
» اسناد ساواک، پرونده موضوعی حزب دمکرات کردستان ایران 3ـ محمود صدقی در سال 1297 در تهران متولد شد.
وی بعد از پیوستن به ارتش در سال 1320 افسر پیاده شد و در سال 23 به کردستان منتقل و در سال 1328 به رکن 3 ارتش منتقل گردید و در سال 1335 همزمان با تأسیس ساواک به آن سازمان منتقل می شود.
وی در سال 1338 به ریاست ساواک اصفهان منصوب و تا سال 1344 در این سمت باقی می ماند که در همان سال مجددا باز می گردد و بازنشسته می شود.
پس از آن به کار اقتصادی روی می آورد و در 17 /11 /58 به اتهام ایجاد اختناق و جلوگیری از قیام مردم اصفهان و تلاش در جهت تحکیم رژیم شاه و...
دستگیر و پس از مدتی مورد عفو حضرت امام قرار می گیرد.

منبع:

کتاب تحولات داخلی عراق و امنیت ملی ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 20


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.