موضوع: آریا کبیرى کارمند برق منطقه‌اى سارى
تاریخ سند: 3 دی 1357
موضوع: آریا کبیرى کارمند برق منطقه‌اى سارى
متن سند:
سند شماره (614)به: 312 تاریخ گزارش: 3 /10 /57
از: 2 ه 1 شماره گزارش: 5089 /2 ه 1
موضوع: آریا کبیرى کارمند برق منطقه‌اى سارى
نامبرده بالا با همدستى محمد موسوى کارمند اداره مزبور که متصدى کانتین اداره برق سارى مى‌باشد تمثال شاهنشاه آریامهر را از دیوار کانتین پائین آورده‌اند و ضمن اهانت به کد 66 اظهار داشته‌اند در صورت نصب مجدد تمثال ما کارمندان دیگر به کانتین و سالن سخنرانى قدم نخواهیم گذاشت ضمناً محرکین اصلى به اعتصابات و تظاهرات کارمندان برق منطقه‌اى مازندران شخص نامبرده مى‌باشد که از جریان امر مهندس خوئى نیز باخبر است.1
نظریه شنبه: احتمالاً صحت دارد.
نظریه یکشنبه:
نظریه چهارشنبه: صحت خبر بعید به نظر نمى‌رسد. رومى
توضیحات سند:
1. وضعیت اعتصاب کارمندان وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتى و نیمه دولتى در روز 3 /10 /57 2537 شاهنشاهى به شرح زیر بوده است.2ـ استان مازندران: ادارات امور اقتصادى و دارائى بابل (به جز قسمت حسابدارى)، شرکت سهامى نکاچوب واقع در نکا، پست و گمرک و 12 نفر از 18 نفر کارکنان سازمان تعاون روستائى نوشهر. ضمناً کارکنان پست گنبد از صبح روز 3 /10 /57 سرکار حاضر لیکن از انجام کار خوددارى و کارکنان پست سارى به علت عدم دریافت محموله از مرکز عملاً دست به کم کارى زده و کارکنان پست بابل نیز در اداره حاضر ولى انتقال محموله انجام نمى‌گیرد. امروز (3 /10 /57) قضات و کارمندان دادگسترى استان مازندران ـ سارى در تلگرافى به دکتر نجفى وزیر دادگسترى خواستار آزادى پنج نفر همشهرى دستگیر شده خود شدند. «بیش از پانزده روز است چندین خانواده در شرایط بسیار سختى که هر بیننده‌اى را متأثر خواهد ساخت در دادگسترى مازندران سارى متحصن شده‌اند. تقاضاى آنان آزادى فرزندان و بستگانشان مى‌باشد که به علت نامعلومى دستگیر و بازداشت گردیده‌اند.» سید عبدالرحیم رستمکلایى، دانشجو، على‌اصغر ساجدى، دیپلمه، محمد فروزانى، وکیل دادگسترى، قاسم چمنى، کاسب، عبدالکریم جعفرى، بزرگ، ناصر میرعمادى، کارمند نام دستگیرشدگان بود. (پرونده 106979، ج 6) از دیگر اخبار اعتصاب در استان مازندران این که از صبح امروز (3 /10 /57) کارمندان سازمان تعاون روستایى در سارى به انگیزه عدم رسیدگى به خواسته‌هاى‌شان در محوطه اداره اجتماع و اعتصاب کردند. (پرونده 11 /30 /524) و انقلاب اسلامى به روایت اسناد ساواک، جلد 22، پیشین، ص 131 و 132.