صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

متن سند:

حضور محترم ریاست کل دادرسی ارتش اینجانب صفیه آیت الله [زاده] شیرازی که شوهرم مهدی شاه آبادی به مدت 2 ماه و 6 روز است برای هیچ در زندان بسر می برند با اطلاعی که جنابعالی از وضعیت ایشان دارید.
باز هم متذکر می شویم که هیچ جرمی برای ایشان نبوده بلکه موقعی که در مسجد نمازشان اتمام یافته فردی ناشناس برای استخاره به ایشان مراجعت کرده و به محض اتمام استخاره آن فرد رجعت کرده و بازنگشته و بعد از مدتی مشاهده کرده که در پهلویشان اوراقی افتاده و ایشان از محتویات آن اطلاعی نداشته و به گمان این که شاید صاحب اصلی را دوباره ببیند آن را برداشته تا به ایشان مسترد کند و همان شب که به علت دریافت اعلامیه ای از خواهرزاده ایشان که در منزلشان یافته بود و ایشان که از خواهرم گرفته بودند و در جیب ایشان بوده که به منزل خواهرشان رفتند و با بی اعتنایی آن را در کناری گذاشتند و در صورتی که اصلاً ایشان اعلامیه ای به جواد نداده اند و جواد به دروغ گفته که از دایی ام گرفته ام و مأمورین شما به منزل ما آمدند و آن اوراق را هم در پیش ایشان پیدا کردند و 2 عدد شناسنامه المثنی که ایشان مدتی بود گم کرده بودند مأمورین شما شناسنامه ها را پیدا کردند خلاصه مطالب فوق که در یک جا تصادفا رخ داده شما را نسبت به ایشان مشکوک کرده همین امر باعث گردیده که مدت 2 ماه ایشان زندان بمانند.
و ما را پریشان و مضطرب گردانیده و اکنون وضعیت ما خیلی ناهماهنگ است از طرفی تجدیدی بچه ها با نبود پدرشان منجر به ردی گردیده از شما خواهشمندم که ایشان در دادگاه اول تبرئه گردند تا وضعیت ما روشنتر گردد و من خودم که در این ماجرا به مرض قلبی دچار گردیده ام و اصلاً به هیچ نوع از عهده فرزندانم برنمی آیم و آن پسربچه ها به سرپرستی پدر احتیاج شدید دارند و با نبود ایشان در منزل بچه ها در نگرانی بسر می برند و همچنین وضعیت مالی، هر روز ما را تحدید [تهدید] می کنند و مادر ایشان بالغ بر 90 سال دارد همیشه گریه می کند و چشم به در می باشد به خاطر این که کارهای مادرش به عهده ایشان بوده و از قدرت ما خارج است و شما می دانید که بچه ها چقدر احتیاج به مواظبت و نگهداری دارند که با محیط خارج تماس برقرار نکنند و حال خود بدانید که شش پسربچه چقدر مسئولیت دارد بخصوص با ناراحتی نبود پدرشان و مرتب می گویند که چرا پدر ما را برای هیچ نگهداشته اند پدر ما کاره ای نبود و من ایشان را دلداری می دهم و می گویم در دادگاه اول تبرئه می گردند.
به امید خدا و به امید بخشش شما، دعاگوی شما خواهیم بود قبلاً از همکاری شما متشکریم تهران فرح آباد ژاله خیابان مهام کوچه صادقی پلاک 15

منبع:

کتاب شهید حجت‌الاسلام و المسلمین مهدی شاه آبادی به روایت اسناد ساواک صفحه 80


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.