صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : اظهارات حسین مصطفوی

تاریخ سند: 5 تیر 1344


موضوع : اظهارات حسین مصطفوی


متن سند:

شماره : /322 دو روز پیش حسین مصطفوی1 که از کارمندان عالیرتبه شرکت سهامی کارخانجات ایران و برادر حسن مصطفوی2 نماینده مجلس شورای ملی (از حوزه نائین) است در مورد نخست وزیری فتح اللّه فرود (سناتور فعلی) ضمن صحبت خصوصی اظهار داشت.
احتمال نخست وزیری فرود فوق العاده بعمل نزدیک شده و فرود دو جلسه خصوصی هم با چند نفر از دوستانش تشکیل داده تا در اطراف انتخاب اعضای کابینه خود با آنها مذاکره و مشورت نماید.
حسین مصطفوی که از دوستان و طرفداران سیدضیاءالدین طباطبائی3 نیز می باشد اضافه کرد اعلیحضرت همایون شاهنشاه تصمیم اتخاذ فرموده اند که به تدریج (ولی با سرعت) از زیر بار توصیه و نفوذ امریکاییها شانه خالی کنند و این جوانهای کم تجربه امریکایی مسلک را از کابینه و مشاغل حساس برکنار فرمایند واز این پس از وجود اشخاص باتجربه و مسن که وابسته به سیاست امریکا نباشند استفاده فرمایند و به این ترتیب به فرض آن که فتح اللّه فرود هم به نخست وزیری منصوب نشود کاندیدای نخست وزیری از نوع فرود خواهند بود.
مصطفوی افزود اگر چه کابینه فعلی از عده ای جوان و مخلوط با طرفداران سیاست امریکا تشکیل شده ولی آقای هویدا در باطن روابط حسنه خود را با عناصر غیرامریکایی حفظ کرده و شخصا مرد عاقلی می باشد (منظور مصطفوی از عناصر غیرامریکایی طرفدار سیاست انگلستان می باشد).
توضیح : حسن مصطفوی نماینده مجلس شورای ملی که برادر حسین مصطفوی است از اعضای حزب ملیون و طرفدار سیدضیاءالدین طباطبایی و فوق العاده مورد احترام و علاقه دکتر اقبال و قبل از نمایندگی هم مدتها فرماندار تهران ـ [و ]مدیرکل امور شهرداریهای وزارت کشور بوده و از جریانات سیاسی با اطلاع می باشد و به برادرش حسین مصطفوی فوق العاده احترام می گذارد و اصولاً خود حسین مصطفوی نیز وارد سیاست [است ]در نتیجه اظهارات نامبرده را نمی توان کاملاً بی مأخذ تلقی کرد.
ضمنا حسن مصطفوی پس از بازگشت از مسافرت مکه (به اتفاق همسرش) بیمار و بستری گردیده و دکتر اقبال ضمن عیادت از ایشان در منزل دستور داده نامبرده را در بیمارستان شرکت نفت برای معالجه بستری نمایند که چند روز قبل از بیمارستان مرخص شده و در منزل استراحت می نماید و قرار است جهت معالجه به اروپا مسافرت کند.
ضمنا حسن مصطفوی عضو سازمان کوک نیز می باشد.
گیرندگان : محترما نسخه هایی به بخشهای 321 و 304 ارسال گردید و در پرونده های مربوطه بایگانی شد اقدام دیگری ندارد این اطلاعیه در پرونده دولت هویدا به کلاسه د ـ 468 بایگانی شود 8 /4 /44 رئیس بخش 322 رشیدی 8 /4

توضیحات سند:

1ـ حسین مصطفوی که از اعضای شبکه فراماسونری بود، در تیرماه 1357، طی نامه ای که به فرح پهلوی نوشت، تقاضا کرد تا فرزندانش که یکی در هلند و یکی در لندن و یکی در آلمان غربی تحصیل می کنند، از کمک هزینه تحصیلی بهره مند شوند.
وی در این نامه ضمن انتقاد از چگونگی تحت پوشش قراردادن دانشجویان خارج کشور انتقاد کرده است.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 2ـ سیدحسن مصطفوی نائینی فرزند محمدعلی نماینده دوره های 20 و 21 و 22 و 23 نائین در مجلس شورای ملی به سال 1296 ش در نائین به دنیا آمد.
تحصیلاتش را در تهران پی گرفت و سپس به خدمت وزارت فرهنگ درآمد و به تدریس زبان فرانسه و ریاضیات در دبیرستانهای اصفهان پرداخت.
مدتی فرماندار شهرستان های اهواز، خرمشهر، یزد، کرمان، تبریز و تهران بود.
مدتی فرماندار کل کردستان و کفیل استانداری کرمان و استان مرکزی بود.
3ـ سید ضیاءالدین طباطبایی فرزند سیدعلی یزدی متولد 1310 هجری قمری در شیراز.
تحصیلات خود را در تبریز شروع و بعد از پایان تحصیلات علوم قدیمه با تأسیس چاپخانه روشنائی و تجارت فرش فعالیت خود را شروع کرد در دوران سلطنت احمدشاه قاجار ابتدا مدتی روزنامه ندای اسلام را در شیراز و سپس روزنامه های شرق و برق را در تهران منتشر و بعد از آن امتیاز روزنامه رعد را اخذ و مشغول انتشار آن گردید.
چون پدرش نمایندگی مردم یزد را در مجلس شورای ملی بعهده داشت در دوره چهارم قانونگذاری نیز سیدضیاءالدین بجای پدر از یزد انتخاب گردید.
سی سال داشت که با رضاشاه همکاری نمود و در جریان سوم اسفند سال 1299 و اشغال تهران به دست سردار سپه نقش مهمی به عهده داشت.
سه روز بعد از کودتا به فرمان احمدشاه نخست وزیر گردید و کابینه نود روزه خود را تشکیل داد که به علت بازداشت عده زیادی از رجال و مدیران جراید آن کابینه ملقب به (دولت سیاه) گردید.
بعد از سقوط کابینه سیدضیاء رضاشاه که در آن زمان وزیر جنگ و فرمانده کل قوا بود نخست وزیر شد.
به امر ایشان سید ضیاء الدین از ایران تبعید گردید [تبعید وی به فلسطین در واقع یک مأموریت بود چون سید در فلسطین مأمور بود که زمینهای فلسطینیان را بخرد و به یهودیان بفروشد] و قریب 23 سال اقامت وی در خارج از کشور به طول انجامید.
سید ضیاءالدین در سالهای 1320 و 1321 برای ورود به کشور به فعالیت پرداخت و طرفدارانش نیز در تهران مشغول فعالیت شده زمینه را آماده ورود وی می کردند.
مظفر فیروز مدیر روزنامه رعد امروز به فلسطین رفته و با سید مصاحبه مطبوعاتی نمود و سیدضیاء نیز آمادگی خود را به بازگشت به ایران اعلام کرد قبل از بازگشت او به ایران انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی شروع شده بود.
وی با کمک علی سهیلی نخست وزیر و سید محمد تدین وزیر کشور وقت به نمایندگی مجلس از یزد انتخاب و به ایران مراجعت نمود.
موقع طرح اعتبارنامه اش در مجلس مورد مخالفت دکتر محمد مصدق که نمایندگی تهران را داشت از یک طرف و فراکسیون پارلمانی حزب توده(دکتر رادمنش، دکتر کشاورز، ایرج اسکندری، مهندس فریور) از طرف دیگر قرار گرفت به طوری که در صورت مذاکرات مجلس شورای ملی منعکس است.
وی در چند جلسه به اعتراضات مخالفین پاسخ داد و در جلسه شانزدهم اسفند ماه 1322 به تفصیل از خود دفاع و طریقه امرار معاش خود را در مدت 23 سالی که خارج از ایران بوده بیان که سرانجام با رأی مخفی اعتبارنامه اش با اکثریت ضعیفی به تصویب رسید.
متعاقب آن همکاری خود را با مظفر فیروز ادامه داد و روزنامه رعد امروز به طور هفتگی و سپس به طور روزانه که مخارج آن توسط سید ضیاءالدین تأمین می گردید منتشر می شد.
در سالهای 24 و 25 حزب اراده ملی را که به جهاتی به حلقه معروف گردید تأسیس و سرسختانه مبارزه با حزب توده را شروع نمود.
در سالهای 25 که قوام السلطنه نخست وزیر شد مظفر فیروز همکاری خود را با سیدضیاء قطع و در نتیجه معاون سیاسی و پارلمانی احمد قوام گردید و روی اختلاف قبلی که قوام با سید ضیاء داشت حزب اراده ملی به وسیله فرمانداری نظامی تهران تعطیل شد.
ناچار سیدضیاء با دار و دسته آقای جمال امامی که رهبر حزب عدالت بود پیوند خورد.
بدین ترتیب دوستی بین جمال امامی و علی دشتی مدیر روزنامه شفق سرخ (سناتور) و سید شروع شد.
در انتخابات دوره پانزده مجلس شورای ملی شرکت نمود لکن قوام السلطنه وی را شکست داد و نگذاشت انتخاب شود.
سید ضیاءالدین که به طرفداری از سیاست انگلستان معروف بود مورد مخالفت حزب توده قرار داشت و روزنامه های ارگان حزب مزبور (رهبر، ظفر و مردم و رزم) که به طور علنی منتشر می شد هر روز سید را به باد انتقاد می گرفتند و چند مرتبه تروریستها که معلوم نبود به وسیله حزب توده یا اشخاص دیگری تحریک شده بودند قصد جان سید ضیاء را نمودند لکن هر موقع از سوءقصد با خبر گردید چون سید ضیاء دارای تعدادی مأمور بود که حقوق ماهیانه آنان را شخصا پرداخت می نمود و در واقع یک اکیپ مجهز مأمور ویژه در اختیار داشت و در مجالس رسمی که حضور می یافت همراه با چند نفر مسلح حاضر می شد.
سید ضیاء در اثر عدم توفیق در انتخابات دوره پانزدهم از صحنه سیاست کناره گیری کرد ولی جلسات هفتگی در منزل خود را ادامه داد.
در سال 1330 که موضوع نفت در کار و دکتر مصدق نخست وزیر بود و بازار سیاست داغ بود، سیدضیاء مجددا در صحنه سیاست ظاهر گردید و این بار روزنامه های طرفداران دکتر مصدق (شاهد، اصناف، شورش، باختر امروز) و تعداد دیگری از جراید یومیه و هفتگی به شدت سید ضیاء را موردحمله قرار داده و او را عامل مستقیم سیاست انگلستان در ایران خواندند.
بعد از اتمام دوره شانزدهم قانونگذاری، سیدضیاء در دوره هفدهم خود را کاندیدای تهران نمود و همراه دکتر سید حسن امامی امام جمعه تهران و جمال امامی در انتخابات شرکت و قریب دو هزار رأی نیز به دست آورد.
چون موفق نگردید برای نخست وزیری تلاش کرد و چند نفر از نمایندگان دوره هفدهم را که مصدق آنها را انتخاب کرده بود با خود همراه ساخت و طرفداران سید از یک طرف و طرفداران قوام السلطنه در خارج ائتلاف کردند و در اثر این عمل کابینه دکتر مصدق منجر به شکست شد که حوادث سی ام تیرماه 1331 به وقوع پیوست.
سیدضیاء پس از آخرین تلاش برای همیشه کناره گیری از سیاست نمود و در سعادت آباد تهران مشغول دامپرورری و دامداری و کشاورزی گردید.
روابط وی با دربار حسنه بود.
سید روزهای چهارشنبه هر هفته شرفیاب!! می شد.
سید ضیاء سه مرتبه ازدواج نمود.
نامبرده جلسات خصوصی داشت که اغلب در سعادت آباد هفته ای یکبار برقرار بود و با چای نعنا و گاهی شبدر که از مختصات وی شده بود از حضار پذیرایی می کرد.
سید ضیاء بقول و اعتراف اکثر صاحبنظران سیاسی جاسوس انگلیس و آلمان و حتی روسها بود و بخاطر مهارت برجسته ای که در ایجاد سازش و تفاهم میان افراد داشت، در مواقع بحرانی نقش میانجی خوبی را ایفاء می کرد.
وی پس از کودتای 28 مرداد 1322 مشمول لطف و محبت محمدرضا بود و اگر چه پست مهمی به او واگذار نگردید لیکن از محارم او بشمار می رفت و هر هفته حداقل یک روز نهار را با شاه صرف می کرد.
وی نقش مرموز و تاریکی در تاریخ ایران دارد و نقل قولهای متضادی در مورد وی وجود دارد .

منبع:

کتاب امیر عباس هویدا به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 209


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.