صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

بیشتر مردم شهر می‌گویند تمام پیشرفت انتخاباتی کاشانی . مکی . دکتر بقایی . حائری‌زاده . عبدالقدیر آزاد . دکتر مصدق . الهیار صالح . دکتر شایگان1 . دکتر سنجابی . دکتر ... خلعتبری

تاریخ سند: 23 بهمن 1328


بیشتر مردم شهر می‌گویند تمام پیشرفت انتخاباتی کاشانی . مکی . دکتر بقایی . حائری‌زاده . عبدالقدیر آزاد . دکتر مصدق . الهیار صالح . دکتر شایگان1 . دکتر سنجابی . دکتر ... خلعتبری


متن سند:

تاریخ:23 /11 /1328

بیشتر مردم شهر می‌گویند تمام پیشرفت انتخاباتی کاشانی . مکی . دکتر بقایی . حائری‌زاده . عبدالقدیر آزاد . دکتر مصدق . الهیار صالح . دکتر شایگان1 . دکتر سنجابی . دکتر ... خلعتبری . شیخ حسین لنکرانی2 و غیره به وسیله افراد حزب توده و حزب ایران می‌باشد و توده‌ای‌ها فعلاً دکتر بقائی . کاشانی و آزاد . مکی . لنکرانی . کشاورز3 . دکتر یزدی4 . رادمنش5[را] می‌خواهند به مجلس بفرستند و این آقایان هم به رهبران حزب توده قول داده‌اند که به نفع6 آنها در مجلس کار نمایند و مخصوصاً فعالیت زیادی از طرف دانشجویان دانشگاه برای انتخاب دکتر بقائی می‌شود. ضمناً به افراد توده گفته‌اندکه اگر این اشخاص به مجلس نروند، انگلیسها تا صد سال دیگر نفت ایران را که منابع ثروت مهمی می‌باشد، خواهند خورد. ضمناً موضوع تجدید قرارداد نفت و اینکه ملت نبایستی بگذارند عملی شود، در تمام اوقات ورد زبان تمام توده‌ای‌ها و دانشجویان دانشگاه می‌باشد.

توضیحات سند:

1. سید على شایگان، فرزند حاج سید هاشم مولى از معاریف شیراز در 1281ش در شیراز به دنیا آمد و علوم قدیمه و فقه اسلامى و دوره دبیرستان را در آن شهر آموخت، سپس به تهران آمد و در رشته علوم سیاسى فارغ‌التحصیل شد و در سال 1307 جزو نخستین گروه دانشجویان برگزیده به اروپا رفت و در رشته حقوق بین‌الملل از دانشگاه پاریس درجه دکتری گرفت. در سال 1312 در دانشکده حقوق به تدریس پرداخت و در سال 1319 به سمت استاد دانشگاه حقوق و سپس معاون آن دانشکده منصوب شد. شایگان از شهریور 1320 وارد جهان سیاست و در سال 1324 معاون وزیر فرهنگ شد و سپس به وزارت فرهنگ رسید. در سال 1327 پس از تیراندازى به سوى شاه و اتهام شرکت حزب توده در این سوء قصد، وکالت سران بازداشتى حزب توده را به عهده گرفت. با اوج گرفتن نهضت ملى، دکتر شایگان از سوى مردم تهران کاندیداى نمایندگى دوره شانزدهم شد. پس از کودتاى 28 مرداد 1332 وى مانند دیگر یاران دکتر مصدق همچون دکتر حسین فاطمى، مهندس حبیبى و دکتر صدیقى به دادگاه نظامى برده شد. وى در دادگاه بدوى به زندان ابد و در دادگاه تجدید نظر به 10 سال زندان محکوم گردید که پس از سه سال به علت کسالت شدید آزاد شد و به آمریکا رفت. وى در سالهاى آخر عمر خود رهبرى نهضت ملى ایران علیه رژیم را در آمریکا بر عهده داشت و نشریاتى در خارج زیر نظر وى چاپ مى‌شد. وى پس از پیروزى انقلاب اسلامى دوبار به ایران آمد و با اعضاى جبهه ملى تماسهایى بر قرار کرد. تا اینکه سرانجام در نیمهی اردیبهشت سال 1360 در آمریکا در سن 79 سالگى از دنیا رفت و هفته آخر اردیبهشت ماه، جنازه وى به ایران انتقال یافت و در کنار قبر اللهیار صالح به خاک سپرده شد.
2. حجت‌الاسلام شیخ حسین لنکرانی، فرزند شیخ علی لنکرانی در سال 1268 ﻫ ش در تهران متولد شد. پدرش شیخ علی لنکرانی در زمان خود از علمای به نام و چهرههای معروف تهران بود. شیخ حسین سطوح و مقداری از دروس خارج را در تهران و نجف اشرف به پایان رسانید و به تهران برگشت و به خدمات اجتماعی و دینی و سیاسی پرداخت. در مجلس چهاردهم شورای ملی مبارزات چشمگیری علیه استعمارگران نموده و عمر خود را در راه تبلیغ ولایت اهل بیت علیهم‌السلام و مبارزه با وهابی‌ها گذرانید. وی از علما و سیاستمداران تهران بود و با شهید مدرس نیز حشر و نشر داشت و در تمامی جریان‌های سیاسی یکصد سال گذشته اهل نظر بود. شیخ حسین لنکرانی در هجدهم خرداد 1368 ﻫ ش رحلت نمود و با تشییع پرشوری به شهر ری منتقل و در جوار حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) به خاک سپرده شد.
ر.ک: شیخ حسین لنکرانی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1383
3. سید محمدعلی کشاورزصدر فرزند سیدمحمدحسین، ملقب به بهارالملک، در سال 1288 ش در خمین به دنیا آمد. تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در دبستان اقدسیه و دبیرستان ادیب سپری نمود و فنون ادب و علوم فقه و قضا را نیز در نزد مدرسین مختلفی فرا گرفت‌. از سال 1312 ش وارد دستگاه قضائی کشور شد و پس از چندی به ریاست دادگاه‌های بخش اصفهان منصوب گردید. در دوره‌ی پانزدهم و شانزدهم مجلس شورای ملی، به عنوان نماینده‌ی خرم‌آباد به مجلس آمد و از نخستین کسانی بود که در جریان مبارزه برای ملی شدن صنعت نفت، به صف یاران مصدق پیوست و با زندان و تبعید روبرو شد. در روز 28 مرداد 1332 در اصفهان استاندار بود که در برابر کودتاگران ایستاد، ولی دستگیر شد و به زندان تهران انتقال یافت‌. پس از آزادی‌، تا پایان عمر هرگز شغل دولتی نپذیرفت و زندگی را از راه وکالت دادگستری گذراند.
در سال 1339 که حیات سیاسی جبهه ملی تجدید گردید، در راه گسترش آن کوشید و سرانجام همراه دیگر رهبران جبهه ملی به زندان رفت‌.
او در زمینه‌های حقوق، ادبیات‌، مسایل اجتماعی و سیاسی تألیفاتی دارد که از آن جمله است: از عقاب کمازان یا کریمخان زند . از رابعه تا پروین . مکتب سعدی . در قلمرو سعدی . آئین مددیه کیفری و قانون دیوان کیفر.
وی همچنین از جمله نامزدهای مجلس چهارم سنا بود که پس از مدتی در اعتراض به فرمایشی بودن انتخابات انصراف داد.
سیدمحمدعلی کشاورز صدر در 25 تیر 1353 به علت سکته قلبی از دنیا رفت که رژیم پهلوی از درج خبر مرگ او در جراید و برپایی مجلس ختم جلوگیری کرد.
4. مرتضی یزدی، فرزند شیخ محمدحسین مجتهد یزدی ندوشنی (از فعالین دوران مشروطه و سلطنت پهلوی)، در تهران به دنیا آمد و در مدرسه دارالفنون به تحصیل پرداخت. در سال 1300 ش، به اتهام پخش اعلامیه جنگلیها (به مدت کوتاهی) دستگیر شد و در سال 1304 با استفاده از بورس دولتی به آلمان رفت و در رشته پزشکی به تحصیل پرداخت. وی در سال 1316 همراه گروه 53 نفر بازداشت شد.
در اولین کنگره حزب توده در 1323 به عضویت کمیسیون تفتیش درآمد و در کنگرۀ دوم حزب در سال 1327 به عنوان عضو کمیته مرکزی انتخاب و عضو هیأت اجراییه شد. در این ایام وی رابط هیأت اجراییه با پنج سازمان وابسته به حزب یعنی: «سازمانهای اطلاعات جهت مبارزه با استعمار، جمعیت هواداران صلح ایران ـ سازمان جوانان دموکرات ـ سازمان آزادی (که قبلاً جمعیت مختلط ملی نام داشت») بود. وی در سال 1325 وزیر بهداری کابینه قوام شد.
یزدی پس از کودتای 28 مرداد 1332 به همراه بهرامی و علوی دستگیر شد و در سال 1338 به علت ابراز تنفر از گذشته خویش و حزب توده و قول همکاری با ساواک، از زندان آزاد گشت. فرزندان دکتر یزدی به نامهای «حسین» و «فریدون» با ساواک همکاری داشتند. با توجه به این که این دو نفر پسرعموهای همسر رادمنش (مهین یزدی) بودند و به منزل او تردد داشتند، حسین اسناد حزبی را از منزل رادمنش می‌دزدیده و در اختیار ساواک قرار میداد. این همکاری توسط سازمان اطلاعات آلمان شرقی کشف و وی دستگیر و سپس آزاد شد.
5. رضا رادمنش فرزند موسی لاهیجی در سال 1283ش در خانواده‌ای ملاّک در لاهیجان به دنیا آمد. در مدرسه دارالفنون به وسیله ایرج اسکندرى، که آن هنگام دانشجوى حقوق بود، به تحصیل پرداخت و در نوجوانى به همراه گروه خالو باقرخان، در نهضت جنگل شرکت داشت. پس از اتمام تحصیلات متوسطه، در زمره دانشجویان اعزامى، به فرانسه رفت و تحصیلات خود را با مدرک دکترا در رشته فیزیک به پایان رساند. پس از مراجعت به ایران، در دانشسرای عالی و دانشکده علوم به تدریس مشغول شد. در سال 1316 به همراه «گروه رشتى‌ها» دستگیر و با گروه 53 نفر محاکمه و به پنج سال زندان محکوم گردید، ولی در سال 1320 مورد عفو قرار گرفت و آزاد شد.
رضا رادمنش، از ابتداى تأسیس حزب توده، عضو کمیته مرکزى حزب توده بود و در کنگره دوم حزب در سال 1327 به عنوان دبیر اول حزب انتخاب گردید. در پى دستگیرى عده‌اى از اعضای کمیته مرکزى در سال 1327ش، براى مدتى مخفى شد و سپس از کشور خارج شد وی به شوروى رفت و در سال 1336ش، به اتفاق سایر اعضای کمیته مرکزى و کادر حزبى، از شوروى به آلمان اعزام و در لایپزیک ساکن گردید.
رادمنش از سران و مؤسسین حزب توده، نماینده حزب توده از لاهیجان در دوره چهاردهم مجلس شوراى ملى و از تشکیل دهندگان فراکسیون توده در مجلس و اولین دبیر اول حزب توده بود که از 1327 منتخب کنگره دوم که تا پلنوم چهاردهم حزب 1349 رهبرى حزب را به عهده داشت.
وى تا سال 1349 همچنان به عنوان دبیرکل حزب ابقاء شد. حزب توده در دوران دبیرکلى رادمنش دچار فراز و نشیب‌هاى متعددى، بالاخص در دهه چهل گردید که ساواک، با نفوذ در حزب، ضربات مهلکى بر آن وارد آورد و همین مسائل، موجب عزل رادمنش از دبیراولى حزب گردید.
رادمنش پس از عزل از دبیر اولى، کماکان به عنوان عضو کمیته مرکزى در حزب باقى ماند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال 1358ش، براى مدت کوتاهى به کشور مراجعت و با اعضای حزب ملاقات و مذاکره کرد.
رضا رادمنش در بهمن ماه سال 1362ش، در سن 78 سالگى در آلمان شرقى درگذشت. احسان طبرى در خاطرات خود پیرامون وی مى‌نویسد: «رادمنش مدت 20 سال در خارج، دبیر اول و صدر سازمان حزب در خارج بود. چون وى فردى لاف‌زن و متفرعن بود، از این جهت، به دوست دوران جوانى خود، منوچهر اقبال شباهت داشت. در دوران همکارى با عباس شهریارى نیز، رادمنش تنگ‌نظرى و عجب و خودفریبى خویش را به منصه ظهور آورد. عباس شهریارى با بازى مخالفت با کیانورى، توجه و محبت رادمنش را به خود جلب کرد. بنا به دستور ساواک، عباس شهریارى رادمنش را مورد تملق‌هاى ظریفانه‌اى قرار مى‌داد و معمولاً از ... دو دکتر، در داخل نهضت صحبت مى‌کرد. یکى دکتر ارانى ـ و دیگرى دکتر رادمنش ـ این «تعارف» مهمى براى رادمنش بود.
اسناد ساواک . پرونده‌ انفرادى . عنکبوت سرخ . تهران . 1378 . کژ راهه . تهران . 1366 . خاطرات اردشیر آوانسیان . مؤسسه فرهنگى و انتشاراتى نگره . ص 120 . خاطرات نورالدین کیانورى . مؤسسه تحقیقاتى و انتشاراتى دیدگاه . باقر عاقلی . شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران . ج 2 . ص 708
6. دفع

منبع:

کتاب اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد اول صفحه 20

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.