صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : جریان حادثه اخیر و کشته شدن دو نفر

تاریخ سند: 24 مهر 1342


موضوع : جریان حادثه اخیر و کشته شدن دو نفر


متن سند:

از : مشهد آقای هاشمی نژاد از 15 شب قبل ابتدا در منزل آقای فاطمی واقع در کوچه جهودها روبروی گرمابه اسلام منبر می رفت و در منبر خود هر شب مطالبی از قوانین اساسی ایران را تفسیر و توجیه نموده و با قوانین اسلامی و قرآن منطبق نموده و در ضمن از اینکه موادی از قوانین اجراء نشده است و یا در حال حاضر اجرا نمی شود حملاتی به دستگاههای دولتی می کرد.
در شب شنبه 19 /7 /42 سخنرانی آقای هاشمی نژاد در منزل اقای فاطمی خاتمه یافت و از شب بعد در مسجد فیل واقع در پایین خیابان آقای هاشمی نژاد و شیخ علی فصیحی منبر رفته و البته دعوت برای منبر رفتن آقایان مزبور در این محل از طرف عده ای از پوست فروشها و افراد فعال پایین خیابان صورت گرفته است و جریان این دعوت نیز از این قرار بوده که قبلاً آقای دانش سخنور دو سه شب در این مسجد منبر رفته ولی چون این شخص در جریان رفراندوم لوایح ششگانه را در فردوس تأیید کرده بود مردم نسبت به ایشان نظر موافق نداشتند لذا از منبر رفتن وی جلوگیری می شود و بجای او آقای هاشمی نژاد به منبر می رود در شب قبل از واقعه یعنی شب دوشنبه آقای هاشمی نژاد در ضمن سخنرانی مذهبی حملات شدیدی به دولت می نماید و می گوید من در محضر شما مردم دولت را استیضاح می کنم و حملات او به دولت در شبهای بعد شدیدترمی شود.
در شب سه شنبه ابتدا آقای شیخ علی فصیحی به منبر می رود و مردم هم بی خبر از جریان بازداشت فصیحی و هاشمی نژاد به سخنان آنها گوش می دادند منبر آقای فصیحی در ساعت 2030 تمام شد و ایشان بطرف منزل خود رفت و در اول کوچه حسنقلی توسط پلیس بازداشت گردید و به کلانتری هدایت شد بلافاصله خبر دستگیری فصیحی در مسجد و خیابانهای اطراف آن منتشر گردید و آقای محمد خجسته که در خیابان سفلی طناب فروشی دارد بآقای هاشمی نژاد اطلاع داد که پلیس قصد بازداشت تو را دارد بدنبال این خبر در بین مردم شایع شد که آقای حسین آب بند نیز توسط مأمورین سازمان دستگیر شده است و در نتیجه یک حالت اضطراب و نگرانی و هیجان در بین جمعیت ایجاد شد و متفقا اظهار می داشتند که ما نخواهیم گذاشت هاشمی نژاد را دستگیر کنند در حدود ساعت 2110 برق مسجد خاموش شد تا از تاریکی استفاده شود و آقای هاشمی نژاد را فرار دهند ولی بلافاصله چند چراغ طوری بوسیله مردم به مسجد آورده شد و خود آقای هاشمی نژاد هم حاضر به فرار نگردید و ایشان باطلاع مردم رسانید که اگر هدف جلب و دستگیری من است خودم شخصا به کلانتری و یا شهربانی خواهم رفت و خودم را معرفی خواهم نمود در این گیرو دار سیل جمعیت از کاروانسرای پشت مسجد به مسجد و خیابان ریختند و وضع غیرعادی شد و در حدود پنجاه نفر پاسبان و رئیس کلانتری 6 سرهنگ عسگری و عده ای افسر و سرپاسبان در مقابل مسجد بحال آماده باش ایستاده بودند و جمعیت که بین 6 تا 8 هزار نفر بود بحال سرگردانی و بی ارادگی ایستاده بودند و منتظر این بودند که چه وقایعی بوقوع خواهد پیوست و باصطلاح معروف هر علتی معلولی دارد اگر ما جریان زدو خورد را بواسطه دستگیری آقای هاشمی نژاد از طرف پلیس و مقاومت مردم بدانیم باید تصدیق کنیم که مردم در حالیکه در یک هیجان شدید می سوختند.
از مقابل 50 نفر پاسبان نخواهند گریخت از طرفی خود جلب شونده اعلام نموده بود که من خود را معرفی خواهم کرد.
رئیس پلیس و بخصوص سرهنگ عسگری رئیس کلانتری شش در چنین موقعیتی قادر بود باین قضیه خاتمه دهد مضاف باینکه در شبهای مشابه بعد از ختم مجلس عده معدودی در حدود 30 الی 40 نفر در اطراف آقای هاشمی نژاد باقی نمی ماندند و تا منزل او را همراهی می کردند بدیهی است در چنین وضعی پراکنده نمودن 30 الی 40 نفر بمراتب سهل تر از 6 الی 8 هزار نفر بود و صرفنظر از همه این مسائل بواسطه شروع درسهای دانشکده در چند شب اخیر حتی افراد جبهه ملی و نهضت آزادی کمتر بپای منبر ایشان می آمدند روی این اصل و با در نظر گرفتن موقع بازداشت آیت اله قمی و با مقایسه عده طرفدار او و هیجانی که در آن زمان در مردم ایجاد شده بود و شخصیت این دو نفر بخوبی می توان استنباط نمود که تا چه حد در این جریان اشتباه و سهل انگاری شده است بهرحال پس از آنکه آقای هاشمی نژاد از منبر پایین آمدند عده ای از مردم ایشان را با فشار بطرف کاروانسرای رشتی بردند تا با لباس مبدل او را فرار دهند ولی بطوریکه اطرافیان هاشمی نژاد می گویند وی شخصا حاضر به فرار نشده بود و توسط پلیس بطرف اتومبیل فولکس واگنی که آماده بود حرکت کردند به محض دخول هاشمی نژاد باتومبیل مردم با هیجان فوق العاده شدید دوچرخه های خود را جلوی ماشین در خیابان ریختند تا مانع حرکت اتومبیل بشوند و با این جریان زد و خورد شروع شد و پلیس شروع به تیراندازی هوایی کرد و بدنبال زد و خورد و زخمی شدن عده ای در اطراف اتومبیل فولکس واگن چون چند نفر از پاسبانها شعار زنده باد شاه می دادند مردم در پاسخ با (هو - هو) کردن مقاومت می نمودند در این ضمن عده ای از مردم صدای شلیک تیرهای هوایی را شنیده و از خانه های خود به خیابان ریختند میدان زد و خورد از اول بست پایین خیابان شروع و تا انتهای آن ادامه داشت و چون قوای نظامی به کمک پلیس نیامد و بخصوص سربازان دخالت نداشتند مردم جری تر می شدند و بیشتر مقاومت می کردند در هیمن اثناء در بین مردم شایع شد که هدف سازمان امنیت و ارتش اینست که مردم مثل تهران (واقعه 15 خرداد) بیشتر مقاومت کنند تا کار بجای باریکتر کشیده و ناگزیر با دخالت ارتش مانند تهران کار را یکسره کنند و چون دیگر آقای هاشمی نژاد و فصیحی از میان مردم بازداشت و به کلانتری جلب شده بودند لذا مردم بدون راهنما و رهبر مانده و بتدریج پراکنده شدند.
با کم شدن جمعیت عده ای از مردم که در این واقعه ناظر بودند از ترس توقیف متواری و بخانه های خود رفتند.
زد و خورد شب سه شنبه ناگهانی - بی مقدمه - بدون رهبری صحیح و یا پشتیبانی از طرف یکی از دسته های سیاسی و تشکیلاتی این شهر انجام گرفته و توقیف آقای هاشمی نژاد با توجه باینکه خود ایشان حاضر به تسلیم و معرفی خود بشهربانی بود نمی بایست منجر به قتل دو نفر و مجروح شدن عده ای گردد.
در روز سه شنبه با عده ای از مردم پایین خیابان تماس گرفته و هر یک اظهار نظری در این مورد می کردند عده ای می گفتند سازمان و ارتش قصد داشتند واقعه ای مانند 15 خرداد و کشتار براه بیندازند و دلیل آنها این بود که با وجود در حدود 8 هزار نفر جمعیت بیش از از 50 نفر پاسبان برای جلب هاشمی نژاد نیامده بودند و قبلاً نیز تظاهری برای اجرای این هدف بعمل آمده بود و معلوم بود که قصد چنین کاری را دارند ولی می توانستند آقای هاشمی نژاد را قبل از ورود به مسجد و یا بعد از خروج او دستگیر کنند عده ای دیگر معتقدند که ارتش و سازمان امنیت دخالتی در این حادثه نداشته فقط رئیس کلانتری 6 از شهربانی تقاضا نموده است که چون در منطقه او امنیت وجود ندارد اجازه بدهند کلانتری مبادرت بدستگیری دو نفر واعظ فوق الذکر به تعطیل مسجد فیل بکنند.
24 /7 بطور کلی عده ای از پوست فروشها دیروز اظهار می داشتند صبح روز دوشنبه چند نفر از آنها با آقای میلانی مذاکرده کرده اند و طبق اظهار آقای حاجی تقوی آقای میلانی اعلامیه ای در این زمینه انتشار خواهد داد و در ضمن برای اینکه منبر و مجلس فوق ادامه پیدا کند آقای طبسی با طباطبایی در یکی از مساجد به منبر خواهند رفت و تصور می رود که این دعوت توسط آقای حسین آب بند در مسجد محرابخان خیابان طبرسی صورت گیرد و فعلاً بر خلاف موقع بازداشت آیت اله قمی هیچ هیجانی در مردم مشاهده نمی شود.

منبع:

کتاب شهید حجت‌الاسلام سید عبدالکریم هاشمی نژاد به روایت اسناد ساواک صفحه 67



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.