صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اجتماع در منزل اسداله رشیدیان

تاریخ سند: 5 اردیبهشت 1344


موضوع: اجتماع در منزل اسداله رشیدیان


متن سند:

شماره: 2139 /20 الف از ساعت 0950 روز 3 /2 /44 عده کثیری که بالغ بر دویست نفر می شد در منزل آقای رشیدیان حضور به هم رسانیدند.
در جلسه مذکور علاوه بر کارگران راه آهن و کارخانجات سررشته داری ارتش و متفرقه.
کارمندان معزول شهرداری طهران به سرپرستی اشکبوس نیز شرکت داشتند.
افراد شناخته شده عبارت بودند از آقایان مهندس انزلچی ـ مهندس ساسان ـ سیمانی گرمابه دار ثقفی شاعر جنوب شهر دانشیان و گودرزی ـ اویسی از وزارت کار ـ اسکندر سرابی ـ و عمه اش خانم دبیر.
رشیدیان ساعت 1000 وارد شد.
آقای ثقفی از صندلی خود بلند شده و پس از مقدمه کوتاه که مربوط به مکارم و محاسن و انسانیت و خدمات آقای رشیدیان در گذشته و حال بود غزلی راجع به شاهنشاه و رفع خطر از معظم له گفت وی در مقدمه و خلال بیاناتش چند بار از حضار خواست که به سلامتی اعلیحضرت و خدمتگزاران واقعی صلوات فرستند و با دعا و ثنا به شاهنشاه و آقای رشیدیان به سخنانش خاتمه داد.
به دنبال او رشیدیان از جای خویش برخاسته و گفت از اظهارات آقای ثقفی و ابراز لطف آقایان متشکرم و همانطوری که بارها گفته ام باز تکرار می کنم که هدف بنده از هرگونه سعی و کوشش خدمت به شما و مملکت است ولی هیچ وقت انتظار عوض یا بهره برداری نداشته ام.
اعلیحضرت همایون شاهنشاه جز رفاه و ترقی ملت خویش منظور دیگری ندارند.
وجود شاهنشاه که مظهر وحدت و استقلال ایران است برای ملت ایران کمال ضرورت و اهمیت را دارد.
بنده اغلب فکر می کنم که اگر روزی خدانخواسته این مقام و مرجع را نداشته باشیم دردها و مشکلات خود را با کی در میان خواهیم گذاشت دشمنان ایران مخالف این امنیت و ثبات و پیشرفت ما هستند ولی اگر ما خودمان را اصلاح و آماده کنیم و نفاق را کنار بگذاریم یقینا نقشه های دشمن به نتیجه نخواهد رسید.
در این موقع آقای اشکبوس شروع به سخن کرد او در حالی که عصبانی بود و با حرارت حرف می زد به دنبال مقدمه ای سازمان جدید و تغییرات اخیر شهرداری تهران را پیش کشید افزود دکتر شادمان که ادعای درستکاری می کند شب عید 130 هزار تومان بعنوان پاداش به خود و معاونانش اختصاص داده به علاوه او و عقیلی معاونش از ابتدا عضو جبهه ملی بودند کمااینکه برادرش هم مصدقی است.
او برای اینکه به اعمال خائنانه خود سرپوش گذارد نسبت دزد بودن و عدم صلاحیت به 400 نفر کارمند شهرداری داده و زندگانی آنها را قطع کرده است او مأموریت دارد که ایجاد عدم رضایت نماید.
این چهارصد نفر هریک دارای اقلاً پنج نفر عائله هستند و دهها نفر دوست و آشنا دارند که چهار پنج هزار می شوند.
آیا ناراضی کردن این عده در پایتخت خیانت به شاه و کشور نیست؟ متأسفانه اکثر رجال و هیئت حاکمه به شاه دروغ می گویند.
اینها به اعلیحضرت می گویند خاطر مبارک آسوده باشد عیب و نقص در دستگاهها نیست ولی دروغ می گویند و خیانت می کنند مقصود دکتر شادمان از این تصفیه و تظاهر و تغییر این است که عده ای از ایادی و اعضای جبهه ملی را به دور خود جمع کند امثال عقیلی و غیره.
متأسفانه حقایق امور به سمع شاه نمی رسد.
ما از شما آقای رشیدیان مصرا می خواهیم که ماهیت تغییرات و مطالب و خیانت دکتر شادمان را به عرض ملوکانه برسانید.
رشیدیان پس از مقدمه مختصر گفت اولاً در این قبیل موارد به دیگران تاخت نکشید و سعی نمایید که با آرامش و متانت از حق خود دفاع و مطالب خود را به کرسی بشنانید ثانیا شاهنشاه در چنین موارد قصوری نداشته اند.
به ایشان می گویند که مثلاً اگر فلانجور کنیم یا فلانجور نماییم اصلاح خواهد شد و مطلوب به دست خواهد آمد.
ایشان هم صرفا در جهت بهبود اوضاع و تأمین آسایش ملت خود موافقت می کنند.
موارد مشابه زیاد است.
نخست وزیر وقت به شاهنشاه گفت (مقصود دکتر امینی بود) رشیدیانها وعده دیگر نمی گذارند که من اصلاحاتی کنم و اجازه دهید.
اینها را بگیریم و زندانی کنیم.
اعلیحضرت گفتند بکنید.
اما اعلیحضرت که با ما دشمنی نداشتند بنده شخصا تصور نمی کنم دکتر شادمان آدم نادرستی باشد منتها در بعضی موارد تنها دستگاهها معیوب نیستند بلکه معیوب بودن آنها از اجتماع و افراد است.
در کشور سوئیس و سوئد دادگستری کاری ندارد البته در همه دستگاههای اداری ما مأمورین خوب و بد هست و همگی غیرصالح نیستند.
مع الوصف من تصدیق می کنم که در شرایط موجود بیکار ساختن چهارصد نفر کارمند مصلحت نبود زیرا اگر خود آنها تقصیر داشته اند زن و بچه شان که مقصر نبوده اند البته جریان و اظهارات شما را به موقع خود به عرض اعلیحضرت همایونی می رسانم و امیدوارم همانطور که در باب تقاضای معلمین اوامر مؤکد صادر فرمودند در خصوص وضع شما بذل توجه فرمایند.
ساعت 1230 کارمندان شهرداری و عده دیگر منزل رشیدیان را ترک نمودند.
جهت اقدام به اداره 3212 ارسال می گردد شماره 6 /2 اداره کل سوم بخش 321 نسخه دوم تکراری است.

منبع:

کتاب رشیدیان‌ها به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 271




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.