صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

[موضوع:] اظهارات محمد امامی کاشانی

تاریخ سند: 11 مهر 1351


[موضوع:] اظهارات محمد امامی کاشانی


متن سند:

[از:] 20 ﻫ 12 [تاریخ:] 11 /7 /1351
[به:] 312 [شماره:] 14872 /20 ﻫ 12
[موضوع:] اظهارات محمد امامی کاشانی1

محمد امامی کاشانی ضمن یک ملاقات خصوصی اظهار داشت اخیراً پیشنهادی از تلویزیون ملی توسط رئیس برنامه مذهبی جهت شش نفر از آقایان شده که هر کدام 5 شب سخنرانی نمایند. این افراد عبارتند از مرتضی مطهری، محمد امامی کاشانی، دکتر جواد مناقبی2، ناصر مکارم شیرازی، ابوالقاسم خزعلی3، سیدعبدالکریم هاشمی نژاد و اضافه کرد در این مورد می‌خواهند با مرتضی مطهری صحبت کنند و گفت این مطلب را تاکنون کسی نشنیده و خواهش می‌کنم جایی بازگو نکنید. در این موقع محمود مرتضایی‌فر4 اظهار داشت اصلاً صحیح نیست زیرا در حال حاضر چهره‌ها خراب می‌شود. امامی کاشانی گفت فکر می‌کنم قصد آنها ایجاد تفرقه بین روحانیت است بخصوص که آقای فلسفی در این وضعیت هستند. نامبرده ضمناً اظهار داشت پیشنهاد مسجدسیدعزیزاله5 به او شده ولی قبول نکرده است.
نظریه شنبه. به نظر می‌رسد ممنوعیت منبر فلسفی در ماه مبارک رمضان زمینه‌ای باشد برای کسانی که بخواهند در طبقه روشنفکران و به اصطلاح فهمیده رسوخ کنند و دستاویزی باشد برای حمله به سیاست دولت.
نظریه یکشنبه. به نظر می‌رسد به منظور حمایت از فلسفی بعضی از وعاظ در ماه رمضان از موعظه در مسجد سیدعزیزاله خودداری کنند لذا اصلح است فرد قابلی که بتواند منبر آنجا را به نحو مطلوب اداره نماید انتخاب گردد و برای این کار دکتر مهاجرانی6، دکتر جواد مناقبی، ناصر مکارم شیرازی، سید محمد موسوی، شیخ باقر نهاوندی، کمالی سبزواری7 شایستگی دارند. ضمناً به علت اینکه مسجد سیدعزیزالله در قلب بازار قرار دارد لازم است در مورد انتخاب فردی از بین افراد پیشنهاد شده یا اشخاص دیگری با آقای ناصر اولیائی8 نماینده مجلس شورای ملی تماس حاصل شود تا فردی انتخاب گردد که از هر جهت مناسب بوده و دستاویزی به دست بازاری‌ها که اغلب به فلسفی شدیداً علاقمند می‌باشند ندهد.9
نظریه چهارشنبه. نظریه سه‌شنبه مورد تأیید است.

توضیحات سند:

1. آیت‌الله محمد امامی کاشانی در دهم مهر 1310ش در محله‌ی کلهر کاشان دیده به جهان گشود. پدر او شیخ ابوتراب از علمای کاشان بود. آیت‌الله امامی کاشانی تحصیلات ابتدایی خود را در کاشان گذراند و سپس برای تحصیل علوم دینی، وارد حوزه‌‌ی علمیه‌ی کاشان شد. او برای ادامه تحصیل عازم قم شد. دوره سطح را نزد آیات عظام: موسی صدر، صدوقی، مرعشی نجفی، مجاهدی و مشکینی فراگرفت و سپس در 23 سالگی آموختن درس خارج فقه را نزد امام خمینی آغاز کرد و بخشی از اصول را نزد محقق داماد فراگرفت. همچنین فلسفه و حکمت را نزد علامه طباطبایی فراگرفت. آیت‌الله امامی کاشانی از سال 1340 ش فعالیت‌های سیاسی خود را علیه رژیم با سخنرانی‌های خود در جلسات هفتگی و مساجد تهران آغاز کرد. آیت‌الله امامی کاشانی بعد از قیام پانزده خرداد، دستگیر و چند روزی زندانی شد. آیت‌الله امامی کاشانی در سال 1349 به اتفاق جمعی از روحانیون و علما به مناسبت درگذشت آیت‌الله محسن حکیم، تلگراف تسلیتی به امام خمینی در نجف صادر کردند (روحانی، 2 /781). وی در سال‌های 1349 و 1350 ش سخنرانی‌های متعددی در مساجد تهران از جمله مسجد هدایت، علیه رژیم ایراد می‌کرد. آیت‌الله امامی کاشانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره در مناصب مختلف اجتماعی و حکومتی منشاء خدمات بودند. ایشان از سوی رهبر کبیر انقلاب به تولیت مدرسه‌ی عالی شهید مطهری منصوب شد. وی در مجلس اول شورای اسلامی به عنوان نماینده‌ی مردم کاشان انتخاب شد و سپس به ریاست دیوان عدالت اداری منصوب شد. مدتی بعد، به عضویت شورای نگهبان درآمد و تا 1378 در آن سمت بود. او در دوره‌های اول تا چهارم مجلس خبرگان رهبری، نمایندگی مردم استان تهران را بر عهده داشت. آیت‌الله امامی کاشانی مدتی هم دبیر جامعه‌ی روحانیت مبارز تهران بود و هم‌اکنون از ائمه‌ی جمعه‌ی موقت تهران می‌باشد. علاوه بر آن از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام هم هستند.
2. حجت‌الاسلام جواد مناقبی، فرزند محمد در سال 1310 ﻫ ش در تهران متولد شد. پس از طی دروس جدید، فقه، اصول و فلسفه را نزد اساتید بزرگ تهران آموخت و سپس جهت ادامه تحصیل به قم عزیمت کرد و از محضر عالمانی چون آیات محقق داماد، شیخ محمدعلی عراقی، طباطبایی قمی و آیت‌الله بروجردی استفاده برد. وی سپس به تهران مراجعت نمود و موفق به اخذ دکترا شد و در دانشکده الهیات به تدریس پرداخت. مناقبی با جریان نهضت امام خمینی (ره) همراهی نداشت و پیش از انقلاب علاوه براینکه با ساواک همکاری و همراهی داشت با اعضاء سفارت آمریکا نیز ملاقات‌هایی داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در جریان افشاء توطئه شریعتمداری و صادق قطب‌زاده در سال 1361 به همراه برخی افراد دیگر دستگیر و به دنبال آن خلع لباس شد. وی در سال 1380 درگذشت.
3. آیت‌الله ابوالقاسم خزعلى، فرزند غلامرضا در سال 1304ﻫ ش در بروجرد متولد شد. تا ده سالگى در همان شهرستان به فراگیرى دروس پرداخت، سپس با خانواده راهى مشهد مقدس گردید و پس از طى دوره متوسطه، در سال 1321، در مدرسه نواب و مدرسه حاج حسن، ادبیات عرب و فقه را آموخت. سپس به قم مهاجرت کرد و مدت دوازده سال، محضر حضرت آیت‌الله‌ بروجردى و دو سال محضر حضرت امام خمینی(ره) را درک کرد. آیت‌الله خزعلى در درس آیت‌الله‌ محقق داماد تلمذ و از محضر مرحوم آیت‌الله‌ علامه طباطبایى درک فیض کرد. ایشان در کنار تحصیل، به تدریس و تبلیغ مشغول گردید.
در خطابه و منبر، شهرت ویژه‌اى داشت و چون حافظ قرآن کریم و نهج‌البلاغه امیرمؤمنان بود بر محتواى و غناى منبرشان افزوده مى‌شد. حضور در صحنه سیاسى، مبارزه با رژیم ستم‌شاهى، تحمل زندان و رنج تبعید، وی را بیش از پیش مشهور کرد. در سال 1349 به جرم امضای اعلامیه تأیید مرجعیت آیت‌الله‌ خمینى به سه سال تبعید محکوم شد که شش ماه آن را تحمل کرد. سال 52 به بندر گناوه تبعید شد که پس از شش ماه مجدداً او را به دامغان تبعید کردند. در سال 1354 او را از مسجد الجواد تهران ربوده به زندان قزل قلعه منتقل کردند که 48 روز آن در انفرادى بود. در اردیبهشت سال 57 فرزندش حسین خزعلى در قم توسط نیروهاى گارد رژیم پهلوى به شهادت رسید.
ایشان که یکی از فرزندانش در جریان اوج‌گیری انقلاب اسلامی در قم به شهادت رسید، در این دوران و پس از پیروزی یکى از فقهاى والامقام بود که حضور مؤثر وی در شورای نگهبان، نمونه‌ی بارز آن است.
آیت‌الله خزعلی که نماینده مردم خراسان در مجلس خبرگان بود و دبیرکلی بنیاد بین‌المللی غدیر را نیز به عهده داشت، در بیست و پنجم شهریورماه سال 1394ش از دنیا رحلت کرد.
از آثار ایشان: تفسیر سوره فاتحۀ‌الکتاب و تدوین و تألیف یک دوره کامل تفسیر قرآن به زبان عربى می‌باشد.
4. محمودرضا مرتضایی‌فر معروف به وزیر شعار در سال 1313 ﻫ ش به دنیا آمد. وی از پیشکسوتان نماز جمعه تهران و بنیانگذار تکبیر بعد از انقلاب بود. مرتضایی‌فر برای اولین بار با شعار الله‌‌اکبر به جای کف ‌زدن هنگام سخنرانی امام(ره) در 12 بهمن 1357 این روش را مرسوم کرد. وی به خاطر حضورش در تریبون نماز جمعه تا سال 1386 که با سردادن شعار توسط ایشان همراه بود به وزیر شعار معروف شد. آقای مرتضایی‌فر در 21 اردیبهشت ماه 1392 درگذشت.
5. مسجد سیدعزیزالله از بناهای دوره فتحعلی شاه قاجار، مربوط به سده ۱۳ ﻫ ق و در بازار تهران واقع شده و در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۳۴ش با شماره ثبت ۴۱۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
6. شیخ عباس مهاجرانى، فرزند حسین در سال 1306 ﻫ ش در همدان متولد شد. علوم حوزوى را در مدارس آخوند در همدان و حوزه علمیه قم و مدرسه مروى تهران طی کرد و موفق به اخذ دکتراى فلسفه و معقول و منقول گردید. شیخ عباس مهاجرانى در سال 1339 از طرفداران آیت‌الله‌ کاشانى بود و در بیشتر جلسات منزل وی و مظفر بقایى شرکت و از اوضاع کشور و دولت‌هاى وقت انتقاد مى‌کرد.
ساواک در سال 1339 اقدام به تحبیب او نمود، که متعاقب آن نامبرده در سخنرانی‌هاى خود مواضع ملایمى را نسبت به دولت اتخاذ کرد و در سال 1340 به ساواک احضار و در مصاحبه اى اظهار داشت: «آرزوى سیاسى من بقاى قانون اساسى است و معتقدم که دو مقام ارجمند باید محفوظ بماند: شاه و مرجع تقلید»
ساواک در همان سال اعلام داشت: «مهاجرانى از وعاظ متبحر تهران بوده که در گذشته انتقاداتى مى‌نموده و پس از روى کار آمدن دولت دکتر امینى مورد توجه امینى بوده و در تمام مجالس مذهبى که از طرف دولت و سازمان‌هاى دولتى تشکیل مى‌شده، بنابر دستور امینى از یادشده دعوت به عمل مى‌آمده و از آن زمان بر طبق آموزش ساواک علاوه بر اینکه در جلسات مخالف شرکت مى‌نماید، با ساواک هم همکارى دارد و حسب‌الامر تیمسار ریاست ساواک تحبیب گردیده است.»
شیخ عباس مهاجرانى در اسفند 1342 در یک سخنرانی از آزادى زنان ایران و انطباق آن با موازین شرع دفاع کرد و در سال 1343 در مجلس ترحیم حسنعلى منصور شرکت و در مدح و ثناى او سخنرانی و براى سلامتى شاه دعا کرد.
وی در سال 1350 به دنبال انتشار فتواى امام خمینى (ره) مبنى بر کمک به خانواده زندانیان، در صدد طرحى به منظور خنثى نمودن این فتوا بود. وى از وعاظ موافق رژیم و در سال 1357 مدیر کل سپاه دین در سازمان اوقاف بود.
(اسناد ساواک ـ پرونده‌ انفرادى)
7. سیدابوالفضل کمالی سبزواری، فرزند محمدرضا در سال 1282 ﻫ ش در سبزوار متولد شد. پدرش معروف به میرزاآقا و دارای «خانقاه» بود. سیدابوالفضل در رشته فلسفه و حکمت تحصیل کرد و دارای تألیفاتی نیز می‌باشد. وی برای مجلات و روزنامه‌ها مقاله می‌فرستاد‌. از هجده سالگی برای تحصیل به مشهد رفت و در سال 1310 به تهران آمد و در مدرسه بزازها حجره‌ای گرفت و برای برخی طلاب دروس فلسفه و منطق تدریس می‌کرد. وی شخصیتی درویش‌مسلک داشت و بیشتر رفقایش نیز از این دسته بودند.
8. ناصر اولیایی شیرازی فرزند علی اصغر در سال 1312 ش در تهران به دنیا آمد. تا سال سوم دبیرستان درس خواند و سپس در بازار تهران در سرای امیر، به پارچه فروشی اشتغال یافت. به علت ارتباط تنگاتنگ با رئیس اصناف حزب ایران نوین (امیرحسین شیخ بهایی) رشد کرد. مدتی نماینده انجمن شهر بود و سپس نماینده مجلس شورای ملی شد. حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک، ج 4، ص 179
9. در گزارشی که در تاریخ 19 /7 /51 پیرامون این خبر در اداره کل سوم تهیه گردید، نوشته شد: «به ساواک تهران اعلام شود ضمن تماس با ناصر اولیایی نماینده مجلس شورای ملی ترتیبی داده شود در درجه اول شیخ باقر نهاوندی و در ثانی دکتر جواد مناقبی یا کمال سبزواری برای سخنرانی در ماه مبارک رمضان در مسجد سیدعزیزاله انتخاب گردند.» بخش ضمائم

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک - کتاب اول صفحه 533

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.