صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

بازجوئی از : محمد صادق گیلانی اسلامی1

تاریخ سند: 4 شهریور 1357


بازجوئی از : محمد صادق گیلانی اسلامی1


متن سند:

س ـ آیا شما شخصی بنام سید علی اندرزگو (نام مستعار جوادی) را می شناسید در صورت مثبت نحوه و چگونگی آشنائی خودتان را با وی از بدو شروع توضیح دهید.
ج ـ در سالهای 42 تا 43 که در مؤتلفه فعالیت میکردیم جوانی را در مسجد لر زاده دیده بودم که بمن اظهار محبت میکرد ولی من اسم او را بلد نبودم بعد از آنکه از زندان آزاد شدم شنیدم که یکی از همکاران صادق امانی متواری است ولی نمیدانستم در کجا است و چه کسی میباشد و بعدها نام او را در بازار شنیدم که سید علی اندرزگو است مدتها گذشت تا آنکه در سال قبل در خیابان شخصی آمد در مقابل من و سلام و علیک کرد قیافه همان جوان مسجد لر زاده بود و خودش گفت که من سید علی اندرزگو هستم ـ چون من خیلی کار داشتم ضمنا تمایلی هم نداشتم که بیشتر با او باشم خداحافظی کردم که سفته دارم باید زود برسم بپردازم با اصرار شماره تلفن بنده را گرفت که بعدا تماس بگیرد و گفت با نام جوادی تلفن می کنم.
ولی دیگر من حاضر به پذیرفتن او نشدم.
اسلامی س ـ آیا اندرزگوی متواری تلفنی با شما تماس گرفت یا خیر؟ و چه مطالبی مطرح شد.
و اصولاً علّت بچه تمایل داشت با شما ارتباط برقرار نماید؟ یکی دو بار تلفنی تقاضای ملاقات کرد ولی نگفت چه کار دارد من چون با کارهای خرابکاری موافق نبودم و احتمال میدادم این شخص بخواهد من را باین راهها بکشاند حاضر به ملاقات با او نشدم.
اسلامی س ـ سر کار که می دانستید علی اندرزگو از اعضاء یک گروه خرابکار متواریست و در قتل حسنعلی منصور نخست وزیر سابق شرکت داشته و از همان تاریخ ضمن شروع فعالیتهای خرابکارانه و تروریستی زندگی مخفی را آغاز نموده بچه علّت ویرا بدستگاههای انتظامی کشور معرفی نکردید توضیح دهید.
ج ـ اینکه نوشتم احتمالاً کارهای خرابکاری دارد برای اینست که من از جریانات کارهای او جز به جز خبر نداشته ام و علت متواری بودن هم بعلت سابقه همکاری با صادق امانی بوده که آنهم جزئیاتش برای من معلوم نبود تا اقدام به معرفی او نمایم و تازه اگر میخواستم معرفی کنم شخص پشت تلفن را چگونه معرفی کنم.
اسلامی س ـ بطوریکه از نوشته های سرکار و اعترافاتتان معلوم است شما کاملاً اطلاع داشته اید که اندرزگو بعلت همکاری با امانی معدوم و شرکت در ترور حسنعلی منصور متواریست در اینمورد چه توضیحی دارید؟ ج ـ چنانچه قبلاً توضیح دادم بعد از آزادی از زندان شنیدم یکی از همکاران امانی بنام سید علی اندرزگو متواری است اما اینکه همکاری او در چه موردی بوده نمیدانستم.
اسلامی س ـ آیا شما میدانستید که امانی بعلت شرکت در ترور منصور دستگیر و پس معدوم گردید؟ ج ـ بله میدانم اسلامی س ـ پس کسیکه با امانی همکاری داشته و متواری شده نیز بعلت شرکت در ترور منصور متواری شده است بچه علّت سرکار میگوئید علّت متواری شدن ویرا نمیدانستم؟ ج ـ خود ما هم با امانی کار میکردیم و ما راهم بهمان دلیل دستگیر کردند بعد معلوم شد که همکاری ما فقط در سطح اعلامیه و کارهای ساده بوده است چنانچه یکی دیگر از افراد بنام آقای بهادران سالها متواری بود بعد که دستگیر شد.
یکسال زندان کشید و آزاد شد و معلوم شد همکاری او هم ربطی به ترور نداشته است ما هم فرض کردیم که شاید اندرزگو هم مانند بهادران است.
س ـ سر کار بهر صورت میدانستید و اطلاع داشتید که اندرزگو متواریست پس بچه علت با وی ارتباط بر قرار کردید؟ ج ـ توضیح دادم که بنده با ایشان ارتباط بر قرار نکردم و او با اصرار شماره تلفن از من گرفت و من هم برای اینکه از دستش خلاص شوم شماره تلفن را دادم و رفتم و بعد هم حاضر نشدم با او ارتباط بر قرار کنم.
اسلامی س ـ شما می توانستید اگر واقعا میخواستید از دست وی خلاص شوید شماره تلفن اشتباهی بوی میدادید.
ج ـ بله صحیح است اما عجله ایکه داشتم باعث شد که این فکر به مغزم نیاید خودم هم بعدا فکر کردم که بهتر بود شماره را نمیدادم اما دیگر کار گذشته بود.
اسلامی س ـ در بازرسی از منزل سر کار تعداد بسیار زیادی اعلامیه مضره با مضاء شخصی بنام خمینی که همگی خلاف مصالح ملی و مملکتی و توهین آمیز نسبت به مقامات ملی و مملکتی و مقام شامخ سلطنت می باشد کشف شده در اینمورد چه توضیحی دارید؟ ج ـ قبلاً توضیح دادم که من از آیت اله خمینی تقلید میکنم و ایشان مرجع تقلیدیست که اکثریت علما ایشان را قبول دارند و اینکه چرا ایشان اینگونه اعلامیه میدهد خودشان باید جواب دهند کار از دست بنده ساخته نیست.
اسلامی س ـ سرکار بچه علّت اعلامیه های اهانت آمیز ایشان را در مساجد و اماکن عمومی توزیع مینمودید.
ج ـ اینکه بدیهی است یک فرد مذهی تابع مراجع تقلید است و در فوق متذکر شدم عوام نمیتوانند با مراجع بحث کنند.
اسلامی

توضیحات سند:

1 ـ بازجوئی دیگری مشابه این بازجوئی بدینشرح می باشد: بازجوئی از : صادق اسلامی گیلانی فرزند محمد باقر س ـ هویت شما محرز است (محمد صادق اسلامی گیلانی فرزند محمد باقر) بنابراین لازم است مشروح اطلاعاتی را که از سید علی اندرزگو بنام مستعار جوادی دارید مرقوم فرمائید؟ در سالهای 42 و 43 که ما در جمعیت مؤتلفه کار میکردیم ایشان در مسجد لر زاده از من اعلامیه میگرفت و میرفت ولی من کاملاً او را نمی شناختم بعدا هم که خود من توقیف شدم و بعد که آزاد شدم در بازار گفته میشد که یکی از همکاران صادق امانی متواری شده است که نام او سید علی اندرزگو است.
و دیگر خبری درباره او نشنیدم تا اینکه در سال گذشته یکروز در خیابان نزدیک ظهر که برای پرداخت پول یک سفته به بانک میرفتم شخصی مرا از پشت سر صدا زد ابتدا متوجه نشدم و نشناختم خودش را بنام سید علی اندرزگو معرفی کرد و یادی از ایام گذشته و مسجدلرزاده نمود تازه متوجه شدم او کیست بعد همینکه خواست سر صحبت را باز کند گفتم نزدیک تعطیل شدن بانک است و اگر من به بانک نرسم سفته واخواست میشود با معذرت فراوان اجازه خوستم که به بانک برسم.
همینکه خواستم خداحافظی کنم گفت شماره تلفن خودت را بده بعد تماس بگیرم منهم با عجله شماره را گفتم و رفتم ضمنا یادآوری کرد که در تلفن با نام جوادی با شما صحبت میکنم من بعلت عجله ایکه برای سفته داشتم که معمولاً بانکها ساعت 11 واخواست می کنند فرصت تأمل و تعمق در این برخورد را نداشتم بعدا متوجه شدم که تماس با این بسیار خطرناک خواهد بود این بود که هر بار تماس گرفت به بهانه ای خود را از چنگالش خلاص میکردم.
این بود مجموع تماس و برخورد من با نامبرده.
اسلامی س ـ اظهارات خود را بچه نحو گواهی مینمائید؟ ج ـ بوسیله امضاء گواهی میکنم.
اسلامی خط خوردگی از طرف اینجانب است.

منبع:

کتاب شهید حجت‌الاسلام سید علی اندرزگو به روایت اسناد ساواک صفحه 426



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.