صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

[موضوع:] فعالیت مشکوک

تاریخ سند: 3 اردیبهشت 1345


[موضوع:] فعالیت مشکوک


متن سند:

رونوشت اطلاعیه شماره 4595 /20ﻫ ساواک تهران
[تاریخ:]3 /2 /1345
[موضوع:] فعالیت مشکوک

شب 31 /2 /45 یکی از طلبه‌های ‌های نجف به نام شیخ مختار میانه که در مدرسه شیخ انصاری در نجف که خمینی هم در آن مدرسه تدریس می‌نماید تحصیل می‌کند در مدرسه آقا محمود با منبع این ساواک تماس گرفته گویا نامبرده سالیانه چندین مرتبه به طور قاچاق بین ایران و عراق رفت و آمد می‌نماید و ضمن صحبت با مأمور از حزب ملل اسلامی1تعریف می‌کند که حزب ملل اسلامی دامنه فعالیت خود را در عراق و ایران توسط اشخاصی که به طور قاچاق مسافر بین ایران و عراق می‌برند ادامه داده مثلاً در فلکه خرمشهر شخصی معروف به سیده می‌باشد که این شخص از راه نهر یوسف و سیبه مسافر رد می‌کند به این ترتیب که طلاب و مخالفین ایرانی را که قصد فرار یا اقامت در عراق را دارند ابتدا به مدرسه شیخ عبدالرسول قائمی در آبادان و یا مدرسه علمیه رضویه در خرمشهر که ناصر مکارم و سید جعفر سبحانی از قم و حاج محمدعلی یاسائی مقیم خرمشهر و مفتح محقق دبیر دبیرستان قم آن را اداره می‌کنند می‌روند تا ترتیب حرکتشان به طور قاچاق داده شود. مسافرین قاچاق در عراق وسیله نامبردگان بالا به شیخ حسین راستی کاشانی و شیخ کاظم تبریزی و شیخ جواد تبریزی و شیخ مسلم سرابی و شیخ محمدعلی علمی اردبیلی و شیخ محمد مدرسی و سید اسدالله [مدنی] آذرشهری مقیم نجف که جزو حزب ملل اسلامی و از وفاداران خمینی می‌باشد معرفی می‌گردند. همچنین آنهائی که به تازگی به نجف رفته‌اند وسیله سید مصطفی خمینی و شیخ نصرالله خلخالی2و شیخ حسن صانعی و سید اسدالله مدنی3در مدرسه بروجردی و مدرسه شیخ انصاری و حسینیه کربلا سکونت داده‌اند. ضمناً شیخ نصرالله خلخالی در عراق صرافی دارد و با بیشتر کشورهای خاورمیانه و تجار اروپا مبادله تجاری و نامه‌نگاری دارد و بیشتر وجوهات مربوط به خمینی از ایران به کشورهای اروپایی حواله و از طریق آن کشورها به عراق ارسال می‌گردد4 شیخ مختار اشخاصی که جزو حزب ملل اسلامی بوده و از ایران برای خمینی پول می‌فرستند تا تحویل شیخ صادقی و یا شیخ نصرالله خلخالی گردد به شرح زیر نام برده:
1ـ سید جواد موسوی بجنوردی 2ـ شیخ ناصحی و شیخ طاهری مقیم مدرسه محمودیه تهران ـ سید عیسی جزائری5 معروف در خرم‌آباد ـ حسن مصطفوی کتابفروش و شیخ کاظم کنی ـ شیخ محمود جواد کنی و در سنندج بنگاه مطبوعات غریقی که نامبرده اوراق و نامه‌های مربوط به خمینی را از طریق مرز رد و بدل می‌کند و برای اینکه مأمورین ایران و عراق مسافرین قاچاق را نشناسند ابتدا عکس آنان را به عراق می‌برند و پس از تهیه اوراق هویه جعلی و تعیین آدرس آنان در عراق اوراق تهیه شده را در آبادان یا خرمشهر تحویل می‌دهند و به طوری که شایع است در نجف به خمینی پیشنهاد ریاست افتخاری حزب ملل اسلامی شده و نامبرده هم پذیرفته است و با افرادی که قصد ورود به حزب را دارند این نکته تفهیم می‌شود که رئیس مرجع تقلید است تا بدینوسیله بتوانند اشخاص مورد نظر را به عضویت حزب ملل اسلامی منظور نمایند. شیخ مختار به مأمور اظهار داشته چون کار دارم برای چند روزی به آبادان خواهم رفت و اگر مراجعت کردم باز هم به دیدن شما خواهم آمد.
ملاحظات: چون برای اولین مرتبه این ملاقات در مدرسه آقا محمود صورت گرفته و مأمور بیش از آنچه را که شخص مورد نظر تعریف نموده نتوانسته سئوال دیگری نماید لذا به مأمور آموزش داده شد که چنانچه مشارالیه مراجعت کرد اطلاعات بیشتری کسب و گزارش نماید.
اصل در پرونده 499 بایگانی است.

توضیحات سند:

1. حزب ملل اسلامی: در اوایل سال 1340 حزب ملل اسلامی به وسیله کاظم بجنوردی، فرزند آیت‌الله بجنوردی، مقیم نجف در تهران شکل گرفت‌. تأکید بر اسلام‌، استناد به قرآن و تأکید بر همبستگی ملل و سرزمین‌های اسلامی و اعتقاد به انقلاب از اهداف این حزب بود. موسسین این حزب که فعالیت زیرزمینی داشتند، در سال 1344 دستگیر و به حبس ابد محکوم شدند.
فرسیو، دادستان ارتش، در ادعانامه خود درباره چگونگی دستگیری افراد حزب می‌گوید: «از مدتی قبل فعالیت و رفت و آمدهای گروهی جوان سوء ظن مامورین را برانگیخت در 23 مهر 1343 یکی از جوانان مظنون بازرسی و در کیف او تعدادی اعلامیه به دست آمد پس از تحقیق مامورین اطلاعات به محل کمیته مرکزی این حزب راهنمایی شدند بعضی از افراد گروه دستگیر و جمعی به کوههای شمال شمیران پناهنده شدند پناهگاه آنان کشف گردید. افراد دستگیر شده 69 نفرند که 64 نفر آنها آزاد شدند. از جمله معروفترین اعضای دستگیر شده: شیخ محمدجواد حجتی کرمانی و سید محمدکاظم بجنوردی بودند. رهبری این گروه که عنوان جالب و بزرگی را به خود اختصاص داده بود ظرفیت و کارائی متناسب را فاقد بود. بدنبال قیام 15 خرداد تمایلات قهرآمیز در این گروه بالا گرفت و شروع به عضوگیری کرد و سن اعضای آن زیر 20 سال بود و غالباً فاقد سابقه سیاسی بودند. مرام حزب تأکید بر اسلام و استناد به قرآن با همبستگی ملتهای اسلامی از طریق انقلاب بود. طی سالهای 48 تا 49 عده‌ای از آزاد شدگان این گروه همراه عناصر دیگر در تشکیل یک گروه با تمایلات اسلامی و مشی مسلحانه زیر عنوان «حزب الله» شرکت کردند.»
تاریخ سیاسی معاصر ایران. ج 2، دکتر سید جلال‌الدین مدنی، ص60 / قربانیان باور و احزاب سیاسی ایران، محمود تربتی سنجابی، ص 297.
2. حجت‌الاسلام شیخ نصراللّه‌ صدقى حسنى: معروف به خلخالى، در سال 1286 در شهر مقدس نجف اشرف به دنیا آمد. پدرش حاج میرزاحسن خلخالى از اهالى ماسوله بود که به عراق مهاجرت کرده بود و در آنجا به برنج فروشى اشتغال داشت و به واسطه تدینش مورد اعتماد و علاقه مردم و علما واقع گردید. شیخ نصراللّه‌ همزمان با تحصیل علوم دینى در حوزه نجف کنار پدر به تجارت نیز پرداخت و از متمولین شهر گردید. وى که داراى تابعیت عراقى بود سالیان متمادى امور مالى مراجع بزرگى همچون آیات عظام سید ابوالحسن اصفهانى، سید محمدحسین بروجردى، سیدمحسن حکیم و سیداحمد خوانسارى را عهده‌دار بود. شیخ نصراللّه‌ خلخالى همین نقش را نیز بعدها براى امام خمینى (ره) ایفا کرد. وى وکیل امام در امور مالی بود و اموال شرعى رسیده از ایران با سرپرستى او به مصارف آموزشى و عمرانى مى‌رسید. کلیه تحرکات وى توسط مأموران امنیتى شاه در عراق کنترل مى‌شد. رژیم عراق براى مدت کوتاهى وى را بازداشت نمود. اداره دو مدرسه آیت‌الله بروجردی در نجف و کربلا به‌عهده وى بود. حجت‌الاسلام خلخالى سرانجام در سال 1356 ش در سوریه دار فانى را وداع گفت و پس از انتقال به عراق در نجف‌ اشرف به خاک سپرده شد.
3. شهید آیت‌الله‌ سید اسدالله‌ مدنى: فرزند آقا میرعلى، در سال 1293ﻫ‌ ش در دهخوارقان (آذرشهر) دیده به جهان گشود. در چهارده‌سالگى مادر و در شانزده‌سالگى پدر خود را از دست داد. در عنفوان جوانى به قصد کسب علم و کمال به شهر مقدس قم عزیمت نمود. پس از گذراندن مراحل مقدماتى از محضر استادانى چون آیت‌الله‌ حجت کمره‌اى و آیت‌الله‌ سید محمدتقى خوانسارى بهره‌مند شد. مدت چهار سال نیز در محضر امام خمینى (قدس سره) حضور یافت و از دروس فلسفه، عرفان و اخلاق ایشان بهره‌مند گردید. شهید مدنى پس از مدتى به نجف اشرف هجرت کرده و از محضر استادان بزرگ آن زمان نظیر آیت‌الله‌ سید عبدالهادى شیرازى، آیت‌الله‌ حکیم و آیت‌الله‌ خویى استفاده کرد. وى از غالب آیات مزبور اجازه اجتهاد دریافت کرد. ایشان مبارزات سیاسى، اجتماعى خود علیه رژیم و سایر مفاسد اجتماعى و سیاسى را از دوران تحصیل در قم شروع نمود و تا سال 57 ادامه داد. طى این دوران بارها دستگیر و به حبس و تبعید محکوم گردید. با پیروزى انقلاب اسـلامى در انتخـابـات خبرگان قانـون اسـاسى، از طـرف مـردم همـدان به نمایندگـى انتخاب شد و سپس در کوران مشکلات و آشفتگى اوضاع همدان، از سوى امام با اختیارات تامه به امامت جمعه منصوب و روانه این شهر شد. در جریان فتنه حزب خلق مسلمان در تبریز با حکمى از سوى امام خمینى (ره) روانه تبریز و پس از شهادت شهید قاضى به امامت جمعه آنجا منصوب گردید. آیت‌الله‌ مدنى در بیستم شهریور 1360 پس از اتمام نماز جمعه در جایگاه نماز توسط منافقین کوردل به شهادت رسید.
ر.ک: یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت‌الله‌ سید اسدالله‌ مدنى، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
4. رژیم شاه و دستگاه جاسوسى ساواک با تمام قدرت مى‌خواستند قدرت اقتصادی حضرت امام (ره) را هر چه بیشتر محدود کنند به همین جهت دو راه در پیش گرفتند:
الف ـ تلاش گسترده در جهت شناسایى افراد و منابعى که وجوهات در اختیار حضرت امام (ره) قرار مى‌دادند که بسیارى از افراد متعهد و فداکارى را که احتمال مى‌دادند، وجوهات براى ایشان مى‌فرستند تحت شدیدترین فشارها قرار داده و روانه زندان‌ها مى‌کردند.
ب ـ تلاش در جهت شناسایى افراد و منابعى که در حوزه‌ها و... به صرف این وجوهات از طرف حضرت امام (ره) مى‌پرداختند.
ولى با وجود این تلاش‌ها تا روزهاى آخر سلطنت شاه، هرگز موفق به کشف این شبکه عظیم مردمى نشدند.
5. آیت‌الله سید عیسى جزایرى: فرزند مرحوم حاج سید جعفر، در سال 1313 ه‍ ق در خرم‌آباد متولّد گردید. مقدمات اولیه علوم دینى را نزد پدر آموخت و تحصیلات تکمیلى را در اصفهان و اراک نزد آیات عظام درچه‌اى و حاج شیخ عبدالکریم حائرى به پایان رسانید. به گواهى اسناد ساواک: وى در تاریخ 26 /3 /1342 تلگرافى براى حضرت امام ارسال و در پى مهاجرت علماء به تهران براى آزادى ایشان به تهران سفر مى‌کند. در سال 1346 براى کمک به مسلمانان در جنگ اعراب و اسرائیل اقدام به جمع‌آورى کمک نموده و در موضوع قانون حمایت خانواده، طرف مشورت آیت‌الله میلانى واقع مى‌شود. در ماجراى کشتار شیعیان لبنان در سال 1356 با ارسال مبلغى به کمک آنان شتافته و از جمله کسانى بوده که براى امام وجوهات جمع‌آورى مى‌کرد. او در سفر فرح پهلوى به خرم‌آباد، در پاسخ دعوت مقامات شهر جهت استقبال، تمارض مى‌کند و در فرودگاه حاضر نمى‌شود. در ماجراى چاپ مقاله روزنامه اطلاعات مورخ 17 دى 1356 با نام جعلى احمد رشیدى مطلق، به اتفاق علماى خرم‌آباد نسبت به این موضوع اعتراض مى‌کند و نامه‌اى خطاب به آیت‌الله مرعشى نجفى به قم ارسال مى‌نماید. او در مراسم 15 بهمن 1356 نیز شرکت نکرد. مرحوم آیت‌الله جزایرى در سال 1359 شمسى به رحمت حق پیوست و مسجد و مدرسه علمیه‌اى به نام «امام خمینى» از خود به یادگار گذاشت.
(مشاهیر لُر، تألیف ایرج کاظمى، صص 192 ـ 193)
(اسناد ساواک، پرونده‌هاى انفرادى)

منبع:

کتاب آیت‌الله عبدالرسول قائمی به روایت اسناد ساواک صفحه 157

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.