صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 19 دی 1357


متن سند:

گزارش هیئت اعزامی باصفهان و نجف آباد مقدمه مقدمه لازم بیادآوری است.
اصفهان شهری است سنتی و مذهبی صرفنظر از عده قلیلی ـ اکثر اهالی این شهر اعم از تاجر و کاسب.
کشاورز و کارگر بطور قشری و با تعصب زیاد خود را پایبند باصول و مبادی مذهبی میدانند یا هستند مذهبی، سنتی بودن مردم اصفهان و احیانا شهرهای اطراف آن سابقه تاریخی طولانی دارد این طرز تفکر و اندیشه همبستگی محکم و منسجمی بین طبقات مردم به نحوه ای ممتاز و متمایز از سایر نقاط کشور ایجاد و از این حیث حرکات و جنبش ها در هر مسیر شکل خاصی بخود میگیرد آثار و شواهد موجود و حضور و وجود صدها روحانی و حوزه های درسی متعدد در ثبوت این نکته تردیدی باقی نمی گذارد بعلاوه اصفهان از لحاظ صنعتی و اقتصادی و محیط کارگری و کشاورزی در موضع خاصی جایگرفته؛ در زمان حاضر علاوه بر کارهای دستی و هنری چرخ چند واحد عظیم صنعتی کشور، در این شهر در گردش است.
صنایع نساجی، ذوب آهن و هلی کوپترسازی و مطالعات انرژی اتمی و حضور متخصصان خارجی که جمعیت متنابهی هستند تأثیر بسزائی در وضع منطقه دارد.
عاملهای قابل توجه دیگر دانشگاههای اصفهان و صنعتی آریامهر و دو دانشگاه معتبر پایگاه هوائی خاتمی، و واحدهای توپخانه و هوانیروز هستند.
در چنین شهری با این موقعیت خاص و ممتاز، در برخورد اندیشه ها خاصه در شرایط غیرعادی فعلی و مشکلات و معضلات فراوانی بظهور میرسد، که چاره اندیشی درباره آنها مستلزم آنستکه مامورین محلی اعم انتظامی و کشوری از درایت و کفایت قابل توجهی برخوردار باشند و در مسئله آرامش و امنیت که سرلوحه سیاست دولت است در نهایت حزم و احتیاط تدابیری بکار برند تا عمل آنان خدای نخواسته دامن زدن بآتش نباشد.
مواجهه بودن با صدها هزار انسان برانگیخته و احیانا ملهم از تحریکات دیگران تدابیر کافی لازم دارد.
خشونت توام با کشتار بیمورد عکس العمل بسیار شدید گاه در مقابل اعمال کودکانه نه تنها دردی دوا نمیکند بلکه تند و تیزی حربه مخالف را موجب میشود و ناآگاهانه بر اهمیت آن می افزاید تا آنجا پیش میرود که گفته شود «تیر و توپ بلااثر است» برعهده زعمای مملکت است که با کنکاش و با تبادل اندیشه بمقتضای موقع و موضع، آنچه بصلاح ملت است از قوه به فعل در آوردند و به نکات و مطالبی که از ته قلب با خیرخواهی محض و با اندیشه وطن پرستی عاری از پرده پوشی و مداهنه بیان میشود عنایت خاص مبذول دارند با ذکر این مقدمه مختصر که امید است ملال خاطری فراهم نکند، هیئت بازرسی مامور در اصفهان و نجف آباد مرکب از نمایندگان: نخست وزیری، وزارت دادگستری، وزارت کشور، دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی مسائل مورد نظر را در اصفهان و نجف آباد برمبنای اوامر و اعلامات مرجوعه مورد بررسی قرار داده و اینک چگونگی بازرسی و نتیجه آنرا بشرح آتی باستحضار عالی میرساند: شرح وقایع الف ـ اصفهان در تعقیب دستگیری روحانی آقای طاهری در منزلش1 و تحصن عده ای از طرفداران وی در منزل آیت اله خادمی2 و برخورد مامورین با آنها و کشته شدن عده ای و حوادثی نظیر آن اصفهان اولین شهری بود که در آن حکومت نظامی اعلام گردید و باتوجه باینکه پس از سالها اجرای مقررات حکومت نظامی هم برای مقامات انتظامی و هم برای مردم نخستین تجربه بود حوادثی ببار آورد که اهم آنها بشرح زیر میباشد: از تاریخ 15 مهر ماه مقارن با افتتاح دانشگاهها، نهضت گسترده اسلامی و فعالیت سایر گروههای سیاسی در سطح دو دانشگاه بزرگ اصفهان بوجود آمد و با شروع فضای باز سیاسی دانشگاهها قابلیت و انعطاف بیشتری نشان داده اند که در نتیجه یک پارچگی کامل میان کادر رهبری (استادان) و دانشجویان در انتقاد از سیاست های دولت و برگزاری تظاهرات مخالف بوجود آمد.
پس از واقعه دانشگاه تهران دانشگاههای اصفهان نیز مانند سایر دانشگاههای ایران تعطیل گردید ولی کماکان دانشگاههای این شهر محل برخورد و تجمع مخالفین حتی غیر دانشگاهی مثل معلمین و بازاریها و سایر طبقات شهر بوده و تظاهرات وسیعی از جمله برگزاری نماز جماعت و بزرگداشت شهادت کشته شدگان حوادث مختلف در سطح مملکت ـ انجام میگرفت.
تا اینکه پس از اعلام حکومت نظامی دانشگاهها نیز تحت نظارت قوای انتظامی درآمده و از تجمع در آنها جلوگیری بعمل آمد و بدنبال آن مدارس نیز بلحاظ تظاهرات دانش آموزان تعطیل گردید.
طبقات مختلف مردم و بخصوص کسبه بعنوان اعتراض به اعمال دولت بخصوص دستگیری آیت الله طاهری و اجرای مقررات حکومت نظامی و تعطیل دانشگاهها و مدارس، بازار و مغازه های خود را تقریبا بصورت تعطیل درآورده و در ادارات دولتی نیز اعتصابات و کم کاریها شروع گردید و شهر بصورت نیمه تعطیل درآمده و این وضع ادامه داشت تا منجر بحوادث روزهای تاسوعا و عاشورا دو روز بعد از آن گردیده است.
باتوجه باینکه روزهای تاسوعا و عاشورا1 بمنظور احترام به شعائر دینی برگزاری مراسم مذهبی و براه انداختن دسته های عزاداری از طرف دولت آزاد اعلام گردیده بود عده ای از مخالفین (در حدود 200 تا 300 هزار نفر) از این فرصت استفاده نموده بمنظور پیشبرد اهداف سیاسی خود دست به راه پیمائی و تظاهرات مسالمت آمیز زده اند و باتوجه باوامر مؤکد دولت مبنی بر دور نگاهداشتن مامورین فرماندار نظامی از مسیر تظاهرکنندگان راه پیمائی تحقیقا بدون برخورد و حادثه ای خاتمه پذیرفته است.
در روز عاشورا که مجددا مخالفین دست به راه پیمائی زده اند برعکس روز قبل دو حادثه مهم و اسف انگیز اتفاق افتاده که در نتیجه حادثه دوم منجر به برخورد مامورین حکومت نظامی و مردم گردیده است.
1ـ در ساعتی نزدیک 3 بعدازظهر پیکره اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر و در ساعتی نزدیک 5 بعدازظهر پیکره رضاشاه کبیر توسط عده ای قلیل پائین آورده شد.
4 2ـ در حدود ساعت 5 بعدازظهر عده ای در حدود پانصد نفر پس از پائین آوردن پیکره رضاشاه کبیر به محل ساواک اصفهان که در نزدیکی همان میدان واقع است عزیمت و بنا به اظهار تیمسار تقوی رئیس ساواک با بالا رفتن از دیوار و گذاشتن کپسول گاز و فتیله جلو درب ورودی آن سعی نموده اند وارد شوند ولی برابر اظهارات تیمسار سرلشکر ناجی فرماندار نظامی پس از مدت کوتاهی که صرف کسب تکلیف از مقامات مرکز گردیده است مامورین فرماندار نظامی وارد عملیات گردیده و حمله کنندگان بساواک را متفرق کرده اند.
برابر اطلاعات بدست آمده در این عملیات سه نفر زخمی و عده ای دستگیر و بدادگاههای فرمانداری نظامی تحویل گردیده اند.
عصر همان روز تیمسار سرلشکر ناجی فرماندار نظامی در رادیو و تلویزیون اصفهان طی یک سخنرانی اعمال فوق را محکوم و اجرای دقیق مقررات حکومت نظامی را بمردم گوشزد میدارد.
برابر اظهارنظر وی سخنرانی وی در براه افتادن تظاهرات موافقینی که در روز بعد انجام گرفته است تأثیر بسزائی داشته است.
5 در روزهای 11 و 12 محرم (برابر 21 و 22 آذر ماه) عده ای از اهالی اصفهان و شهرستانهای اطراف که تعداد آنها برابر تحقیقات انجام شده از چند هزار نفر تجاوز نمی نموده است با در دست داشتن تمثالهای اعلیحضرت و دادن شعارهای موافق در خیابانهای اصفهان تظاهراتی نموده اند.
ضمنا این عده که با مامورین نیز همراه بوده اند در سرچهارراهها اتومبیل ها را متوقف نموده و راننده و سرنشینان آنها را مجبور به دادن شعارهای موافق (زنده بادشاه) و الصاق تمثال اعلیحضرت بجلو اتومبیل مینموده اند و چنانچه کسی امتناع یا حتی درنگ میکرده با چوبهائی که در دست داشته اند شیشه اتومبیلها را خورد [خرد] و سرنشینان آنها را مصدوم میکرده اند.
در تظاهراتی که توسط ایندسته در میدان شهر برگزار گردیده است تیمسار سرلشکر ناجی فرماندار نظامی نیز حضور یافته و سخنرانی نیز ایراد نموده است.
ضمنا عده ای از افراد مخرب نیز وارد صف تظاهرکنندگان گردیده و شیشه های مغازه ها را شکسته و اموال موجود در آنها را غارت نموده اند تا اینکه بدوا تیمسار ارتشبد اویسی و سپس شخص جناب آقای نخست وزیر6 با فرماندار نظامی تلفنی تماس و دستور میدهند که تظاهرات موافقین نیز مانند مخالفین ممنوع و از برخورد دو گروه با یکدیگر جلوگیری بعمل آید و بالاخره فرماندار نظامی اعلامیه ای برگزاری هرگونه تظاهراتی را چه از طرف موافقین و چه از ناحیه مخالفین ممنوع اعلام میدارد.
این تظاهرات دو روز تلفات و ضایعاتی ببار آورده است که متعاقبا در تجزیه و تحلیل وقایع و نتیجه تحقیقات خواهد آمد.
ضمنا در زمان حکومت نظامی دو حادثه دیگر بشرح زیر بوقوع پیوست است.
1ـ بفرماندار نظامی اطلاع میرسد که در مسجد مصلی عده ای اجتماع نموده اند ـ فرماندار نظامی به کلانتری محل دستور میدهد که عده ای مأمور جهت بررسی و احیانا متفرق نمودن افراد بمحل اعزام دارند.
در اجرای این دستور پنج نفر درجه دار پلیس و یکنفر افسر بمحل اعزام میگردند.
این مسجد در کوچه باریکی واقع و دارای دربهای متعدد میباشد ـ مأمورین که به پشت یکی از دربهای بسته مسجد میرسند یا بی سیم اطلاع میدهند که درب مسجد بسته و کسی در آن نیست ولی پس از ادامه راه توسط عده ای غافلگیر و تعدادی از بالای بامها بآنها سنگ پرتاب نموده و عده ای هم از داخل کوچه بآنها حمله مینمایند و سه نفر از مأمورین موفق بفرار گردیده و دو نفر از پاسبان توسط مهاجمین دستگیر و خلع سلاح شده و براثر ضرب و جرح (برابر اظهارات ریاست شهربانی) و یا بوسیله شلیک دو تیر (برابر اظهارات فرماندار نظامی) شهید میگردند.
ریاست شهربانی کشور شاهنشاهی در جلسه مورخ شورای امنیت ملی اعلام نموده اند که در اینمورد مأمورین حکومت نظامی همکاری لازم را ننموده و بموقع بکمک پاسبانان نشتافته اند.
ولی برابر اعلام فرماندار نظامی بمنظور جلوگیری از غافلگیری و از دست رفتن جان و اسلحه مأمورین دستور داده شده است که از ورود بداخل کوچه های شهر خودداری گردد.
چون تحقیقات بمنظور پیدا کردن مقصرین اصلی به نتیجه نمیرسد بدستور فرماندار نظامی شب هنگام منع عبور و مرور محل مورد محاصره و عده ای از ساکنین دستگیر میگردند که بایستی دادگاههای فرماندار نظامی درباره آنها تعیین تکلیف نماید.
2ـ هم چنین در محل پل خواجو یک افسر ژاندارمری که عبور مینموده مورد حمله قرار گرفته و خلع سلاح میگردد.
پس از این واقعه نیز شبانه 13 نفر توسط فرماندار نظامی دستگیر گردیده اند که هنوز بعضی زندانی هستند و درباره آنها نیز دادگاههای فرماندار نظامی تصمیم خواهد گرفت.
تجزیه و تحلیل وقایع و اظهار نظر هیئت: همانطوریکه در شرح وقایع اصفهان گفته شد ساعت تقریبی پائین آوردن پیکره اعلیحضرت ساعت 3 بعدازظهر و پیکره اعلیحضرت رضاشاه کبیر در ساعت 5 بعدازظهر و حمله بساواک بعد از این ساعت بوده است ولی راهپیمائی عمومی قبل از این ساعت خاتمه یافته و کسانیکه در راه پیمائی شرکت داشته اند متفرق گردیده اند.
بنابراین پائین آوردن مجسمه ها و حمله بساواک توسط دسته های افراطی غیر مذهبی و خارج از راهپیمائی عمومی انجام گرفته است و این امر حتی مورد تأیید بعضی از مقامات دولتی و رسمی قرار گرفته است.
در تماسهائی که با بعضی از رهبران مخالفین گرفته شد بعضا از این پیش آمد ابراز تأسف کرده اند7 و ضمنا معلوم گردید که آقای آیت اله خادمی در سخنرانی مذهبی قبل از راهپیمائی بمردم توصیه نموده است که از این قبیل اعمال جدا خودداری گردد.
در اصفهان بطور جدی شایع است که مجسمه رضاشاه کبیر بسیار ساده و توسط عده قلیلی با طناب پائین آورده شده است و بنابراین این شبهه را بوجود آورده است که شب قبل عوامل دولتی پایه های مجسمه را آزاد نموده اند تا با توطئه عده ای دیگر روز بعد پائین آورده شود و وسیله ای بدست عوامل حکومت نظامی برای منکوب نمودن مخالفین بدهد.
تأیید یا تکذیب این شایعات باتوجه به فنی بودن مسئله از قدرت این هیئت خارج است ولی آنچه میتواند مورد تأیید قرار گیرد اینستکه این اعمال خواسته و مورد تأیید مخالفین مذهبی نبود و حتی اعتراض مینمایند که چرا مأمورین حکومت نظامی در جلوگیری و شناسائی این عوامل بموقع اقدام ننموده اند.
2ـ گروههای مخالف و قاطبه مردم معتقدند که گروههای موافق دولت که روز بعد بشهر آورده شد و مغازه ها را تخریب و غارت نموده اند بوسیله قوای انتظامی و بوسیله خودروهای ارتشی بوده است و حتی آیت اله خادمی اظهار داشت که تیمسار سرلشکر ناجی چکی بمبلغ سی هزار تومان در وجه یکی از کدخدایان دهات اطراف اصفهان داده است که مأمور بانک ملی که مطلع میشود که پرداخت این چک در مقابل فرستادن عده ای از اهالی بمنظور شرکت در تظاهرات است از پرداخت آن خودداری و جریان را باطلاع رسانیده است.
چون امکان تحقیق و کشف حقیقت در اینمورد نبود تأیید یا تکذیب پرداخت این وجه برای هیئت ممکن نیست.
تیمسار سرلشگر ناجی فرماندار نظامی از چگونگی براه افتادن این تظاهرات اظهار بی اطلاعی نموده است و در مقابل این سئوال که آیا برای برگزاری این تظاهرات کسب اجازه گردیده بود یا نه اعلام داشته است که همان روز توسط مأمورین بوی اطلاع داده شده است که عده ای با در دست داشتن تمثالهای اعلیحضرت مبادرت به تظاهرات ملی نموده اند.
ولی باتوجه باینکه شخص فرماندار نظامی شب قبل طی یک سخنرانی از شبکه رادیو و تلویزیون اجرای صحیح و دقیق مقررات حکومت نظامی را بمردم گوشزد نموده است بعید بنظر میرسد که برگزاری تظاهرات روز بعد بدون اطلاع و اجازه فرمانداری نظامی بوده باشد (بخصوص که شخص تیمسار ناجی بعدا در این تظاهرات سخنرانی نموده و مخبرین رادیو و تلویزیون نیز جریان را فیلمبرداری نموده اند) ضمنا تیمسار سرتیپ شیروانی قائم مقام شهربانی اصفهان که بطورکلی بی خبر از کلیه وقایعی است که در اصفهان گذشته و میگذرد (و یا بنا بمصلحت شخصی اظهار بی اطلاعی مینماید) معهذا اظهار داشته که روز قبل عده ای برای برگزاری تظاهرات روز بعد به فرماندار نظامی مراجعه و بآنها اجازه داده شد و تمثالهای اعلیحضرت بین آنها تقسیم گردید.
تیمسار تقوی ریاست ساواک اصفهان در مقابل این سئوال که آیا شما از جریان تظاهرات موافقین خبر داشتند یا خیر؟ اعلام داشتند که ایشان ساعت 10 صبح روز بعد بوسیله کلفت خود که بمنزل برمیگردد مطلع گردیده است! ولی با وجود عوامل اطلاعاتی ساواک در شهر بعید بنظر میرسد که ایشان قبلاً از این جریان بی اطلاع بوده باشند نظر قطعی این هیئت براینستکه ولو اینکه مقامات انتظامی در براه انداختن این تظاهرات دخالتی نداشته اند ولی در تمام 48 ساعت مدت تظاهرات مأمورین انتظامی همکاری و همگامی کامل با تظاهرکنندگان داشته و آنها را اسکورت مینموده اند.
عده ای از اشخاص معتمد از جمله ریاست دانشگاه اصفهان اعلام داشته اند که تظاهرکنندگان را در خودروهای ارتشی دیده اند.
همچنین در اغلب تخریب و آتش سوزیها مأمورین دور و نزدیک مراقب بوده و حتی در بسیاری از موارد شرکت داشته اند.
دلیل این دخالت اثرات گلوله های متعدد باقیمانده در مغازه ها آتش گرفته است که فقط میتواند از اسلحه های مأمورین شلیک شده باشد و اصولاً قفل برخی از مغازه ها بوسیله گلوله مأمورین باز گردیده است که آثار آن باقی است.
از طرف دیگر مأمورین که روز قبل از پائین آوردن مجسمه ها عصبانی و ناراحت بوده اند و روزهای بعد نهایت شدت عمل را نشان داده اند و پس از براه افتادن تظاهرات موافقین مأمورین در سر چهارراهها جلوی کلیه اتومبیل ها را گرفته و آنها را وادار به الصاق تمثال اعلیحضرت و در صورت نداشتن الصاق یک قطعه اسکناس ـ روشن نمودن چراغها و گذاشتن دو کلینکس روی برف پاکن ها بعلامت شادمانی میکرده اند.
کمتر اصفهانی است که در آن دو روز مواجه با این صحنه نشده باشد حتی اتومبیل اشخاص سرشناسی چون آقای استاندار، رئیس دانشگاه و رئیس دادگستری و حتی دادستان دادگاه نظامی که خود ایشان با یونیفرم ارتشی در آن بوده اند متوقف و وادار به اعمال فوق میگردیده اند، بدیهی است که با کوچکترین مقاومت یا اهمالی سرنشینان اتومبیل مورد ضرب و شتم مأمورین قرار میگرفته اند و حوادثی باین شرح اتفاق افتاده است : 1ـ برابر اعلام دادستان استان در روز 21 /9 /1357 یک اتومبیل که در خیابان مدرسی با چهار سرنشین در حال عبور بوده توسط مأمورین متوقف و وادار به دادن شعار زنده باد شاه میگردند و پس از دور شدن چون یکی از سرنشینان اتومبیل بنام ارفعی که پیرمرد 70 ساله و مبتلا بصرع بوده از دادن شعار خودداری نموده است اتومبیل از عقب مورد شلیک گلوله قرار میگیرد.
در این واقعه پیرمرد کشته و سه نفر زخمی میگردند، این واقعه توسط سرکار سرگرد فروغی افسر گروه توپخانه اصفهان نیز تأیید و اعلام نمود که یکی از سرنشینان اتومبیل مذکور دیپلم وظیفه صانعی فر بوده و مسئول تیراندازی مأمور فرماندار نظامی سرگرد صابونی باتفاق چند سرباز بوده اند.
2ـ براثر شایعات یک پیکان کرمی رنگ با دو سرنشین با لباس سویل اعمالی بشرح زیر انجام داده اند : اولاً ـ پیکان مذکور بعضی از مخالفین فعال را مورد شناسائی و آنها را در مواقع مناسب ترور نموده است ـ این اشخاص جزء افرادی هستند که بعدا تحت عنوان تلفات حوادث اخیر اصفهان از آنها نام برده خواهد شد ولی تأیید و تکذیب این امر قبل از انجام تحقیقات دقیق قضائی ممکن نیست فعلاً مطلب در حد شایعه است.
ثانیا ـ برابر اظهارات عده ای و نیز آقای دکتر طوسی ریاست دانشگاه اصفهان پس از آنکه براثر حوادث روز 21 آذر ماه عده ای مجروح در بیمارستان بستری میشوند تعداد زیادی از مردم برای اهداء خون به بانک خون مراجعه مینمایند باتوجه باینکه گنجایش کوچه و بانک خون محدود بوده است از مردم خواسته میشود که به نوبت و با نظم مراجعه نمایند در ساعت 5 /9 صبح روز 22 /9 /1357 پیکان مورد بحث در جلوی صف مراجعین اهداء خون متوقف و دو نفر از آن خارج شده و مردم را بمسلسل بسته و سپس از محل دور میشوند در این حادثه برابر اظهارات ایشان مجموعا دو نفر بستری و جراحی و 8 نفر دیگر سرپائی مداوا شده اند.
3ـ در پنجاه قدمی بیمارستان: مسلسل مامورین یکنفر را که بالای بام شعار میداده مورد اصابت گلوله قرار میدهند که از بالا به پائین میافتد و پرسنل بیمارستان که شاهد آن بوده اند تحت تأثیر قرار گرفته و قصد خارج شدن و احیانا حمله بمامورین را داشته اند که ریاست بیمارستان از خروج آنها جلوگیری بعمل میاورد.
آمار تلفات و مجروحین : یکی از ماموریت های مشکل این هیئت جمع آوری اطلاعات دقیق و صحیح از آمار تلفات و مجروحین این حوادث بوده است.
علت این امر این است که بیمارستانها قانونا موظف هستند آمار اسامی کسانیکه در حوادث مقتول و مجروح میگردند به مامورین انتظامی گزارش نمایند.
بنابراین کسانیکه براثر تیراندازیها مجروح گردیده اند بمنظور عدم شناسائی و مزاحمت های بعدی ناشی از آن بلافاصله شخصا یا بوسیله دیگران از صحنه خارج و اغلب از مراجعه به بیمارستان شهر خودداری نموده و به پزشکان خصوصی مورد اطمینان مراجعه مینموده اند همچنین شایع است بعضی از کشته شدگان بدون اعلام به پزشکی قانونی و اخذ جواز دفن بوسیله نزدیکان در منازل و مساجد و باغات اطراف شهر مدفون گردیده اند.
از نظر مقامات انتظامی آمار تلفات در این روز از چند نفر تجاوز نمی نماید (برابر اظهارات فرماندار نظامی یک یا دو نفر)! پزشکی قانونی و دادگستری اصفهان در 19 مورد جواز دفن صادر و پرونده تشکیل داده است برابر اعلام سازمان منطقه ای بهداری و بهزیستی استان اصفهان آمار تلفات و مجروحین حوادث اخیر ناشی از تیر خوردگی بیمارستانهای استان اصفهان بشرح زیر است : نام بیمارستان ـ تلفات ـ مجروحین ثریا 6 نفر 112 نفر (برابر اظهارنظر دکتر طوسی 128 نفر) عسکریه 12 نفر 92 نفر حجتیه 2 نفر 8 نفر مسیحی 2 نفر جرجانی 1 نفر 3 نفر فروغی ابرین 3 نفر رضا پهلوی 4 نفر 13 نفر ــــــــــــــــــــــــــــــ 25 نفر 223 نفر نکته ای که در اینجا لازم به توضیح است که با بررسی صورتجلسات معاینه جسد تنظیم شده از طرف پزشکی قانونی اصفهان ملاحظه میگردد که در بعضی موارد محل ورود گلوله به بدن یا جمجمه مقتولین از پشت بوده است و از نظر پزشکی قانونی برخورد گلوله باینصورت می تواند دلیل این حقیقت باشد که مقتول پشت به مامورین و احتمالاً در حال فرار و دور شدن از آنها بوده و نه حمله و تعرض بآنها.
قبل از اتمام گزارش مربوط به حوادث اخیر اصفهان و علل ناشی از آن و ارائه پیشنهادات هیئت خود را موظف به دو توضیح دیگر میداند.
1ـ آنچه مورد تایید و تاسف هیئت قرار گرفته عدم هم آهنگی و همکاری و تبادل اطلاعات و سوابق میان ادارات و مقامات دولتی و انتظامی است بطوریکه هریک از این مقامات دارای اطلاعات و سوابقی درباره حوادث و علل ناشی از آنها میباشند که مقامات مسئول ادارات دیگر از وجود آن بی اطلاع هستند.
2ـ بطوریکه از طرف طبقات مختلف شهر و هم چنین بعضی از مقامات مسئول باین هیئت اعلام نموده اند رفتار غیرانسانی بعضی از مامورین ساواک در سالهای گذشته هنگام بازجوئی ها و گرفتن افراد و اعمال انواع شکنجه ها جسمی و روحی که این هیئت از انعکاس آنها در گزارش رسمی خود شرم دارد یکی از علل عمده نارضایتی های مردم اصفهان و حوادث ناشی از آن بوده است.
بعضی از مقامات مسئول چندین مورد شکنجه منتهی به نقض دائمی عضو (کوری مطلق ـ شکستن اعضاء بدن ـ در آوردن بیضه و غیره) را باین هیئت اعلام داشته اند.
بقرار اطلاع مسئول اصلی این نوع شکنجه ها شخصی بنام نادریان و پنج مامور دیگر هستند.
آیت اله خادمی رهبر مخالفین اظهار داشت به تیمسار ارتشبد ازهاری از جانب من بگوئید «اگر تیمسار نصیری را عوض کردید ولی عوامل او هنوز اینجا هستند» تائید این اعمال غیرانسانی مستلزم تحقیقات بوسیله مقامات قضائی میباشد.
پیشنهادات و ارائه راه حل : 1ـ لغو حکومت نظامی در اصفهان تابع سیاست کلی مملکت و صلاحدید دولت است ولی مقامات محلی معتقدند که لغو آن در اصفهان نمی تواند تأثیر زیادی در آرامی و یا ناآرامی شهر داشته باشد.
معذالک چون مردم اصفهان با حوادثیکه در زمان حکومت نظامی در اصفهان رخ داده و نیز خشونتهائیکه در بعضی مواقع اعمال و مقدمتا بآنها اشاره شده اصولاً نسبت به حکومت نظامی حساس شده اند و بعلاوه ایجاد امنیت و آرامش وسیله مامورین شهربانی و ژاندارمری با استعانت از عوامل نظامی میسر است و در استانهائی از قبیل کرمانشاهان و کردستان از همین رویه استفاده میشود لذا هیئت معتقد است که در صورت تصویب نسبت به لغو حکومت نظامی اقدام لازم بعمل آورند.
2ـ آزادی روحانی طاهری که در شهر اصفهان از احترام خاص برخوردار است می تواند بزرگترین عامل در آرام نمودن مردم و نشان دادن حسن نیت دولت باشد بخصوص که طرفداران وی حاضر به تعهد هستند که وی را دور از اجتماع و حتی خارج از شهر اصفهان نگهداری نمایند تا مزاحمتی از آزادی وی برای دولت بوجود نیاید.
3ـ تغییر سمت تیمسار سرلشکر ناجی که اهالی اصفهان ویرا مسئول کلیه حوادث بعد از اعلام حکومت نظامی میدانند موردنظر و توجه هیئت بوده که با عمل شدن تغییر سمت موضوع منتفی است.
4ـ تیمسار تقوی که مدت چهارده سال است سمت ریاست ساواک اصفهان را عهده دار است و مردم ویرا مسئول کلیه شکنجه های اعمال شده از طرف ساواک در اینمدت میدانند تعویض وی نیز می تواند وسیله ای برای جلب رضایت مردم قرار گیرد.
بعلاوه طول خدمت هر مامور در هر مقام در محلی مشکلات و معضلاتی پی آمد دارد و از این جهت مصلحت است و تعدادی از عوامل امنیتی وی تعویض گردند ضمنا مقامات قضائی ذیصلاح نسبت به اعمال مامورینی که در مظان اتهام هستند رسیدگی و اظهارنظر نمایند.
1 5ـ شهربانی اصفهان در حال حاضر بدون ریاست است و تیمسار سرتیپ شیرانی در سمت قائم مقامی امور مربوط بشهربانی اصفهان را انجام میدهد، پیشنهاد میگردد که هر چه زودتر ضمن تقویت کادر شهربانی یک ریاست شهربانی انتخاب و اعزام گردد.
مردم نسبت به تیمسار مصطفائی رئیس شهربانی سابق این شهر اعتماد و اطمینان خاص دارند و حتی مخالفین اظهارنظر نمودند که اگر تیمسار مصطفائی در اثر مریضی از اصفهان نرفته بود حوادث اصفهان بوجود نیامده و در این شهر و در تعقیب آن در سایر شهرهای ایران حکومت نظامی اعلام نمیشد.
6ـ پیشنهاد میگردد که از طرف دولت به کلیه فرمانداران نظامی ابلاغ گردد که مامورین را موظف سازند در هر مورد که برخوردی با مردم دارند و منجر به کشته یا زخمی شدن عده ای میگردد.
نسبت به چگونگی حادثه و شرایط آن صورتجلسه تنظیم و پرونده قضائی تشکیل دهند تا مامورین قضائی بعدا بتوانند نسبت با اعمال مامورین و بی گناهی یا تخلف آنها اظهارنظر قضائی بنمایند.
7ـ باتوجه باینکه عده ای در اصفهان و نجف آباد زخمی هستند و از ترس مزاحمتهای بعدی در منازل نگهداری میشوند ضرورت دارد با دور نگهداشتن سازمانهای پزشکی و درمانی از مسئولیت مداوا و درمان تیرخوردگان موجبات معالجه این عده فراهم گردد و به اولیاء امور و متصدیان ذیربط در اینخصوص دستور لازم داده شود.
ضمنا اضافه مینماید که چون بازداشت دو نفر بنام دکتر ایزدی صاحب داروخانه معاون اداره آموزش و پروش و بانو موحدی (ناظمه فنی بیمارستان شیروخورشید این شهر) آثار نامطلوبی در جامعه پزشکی اصفهان گذاشته بود و موجب گردهم آئی و اعلام قطعنامه ای از طرف آنها گردیده بود این هیئت در محل با تماس با مامورین قضائی موجبات تبدیل قرار تامین و در نتیجه استخلاص فوری و موقت آنها را فراهم نمود و این امر در آرام نمودن کادر پزشکی و پرسنل بیمارستانها و حتی در سطح مردم اصفهان تاثیر و انعکاس بسزائی داشت.
8ـ آندسته از مامورین فرماندار نظامی که روزهای بعد از عاشورا مرتکب قتل و ضرب و جرح و تجریب برخلاف ضوابط قانونی شده اند و در تلگرام جناب آقای نواب صفا نماینده مجلس باین موضوع اشاره شد تحت تعقیب قرار گیرند.
ب ـ گزارش هیئت اعزامی درباره حوادث نجف آباد 1ـ شرح وقایع مقدمه باید اشاره کرد که طبق اظهارات مامورین و مطلعین محلی شهر مذهبی نجف آباد اصولاً ستاد عملیات طرفداران حضرت آیت اله خمینی شناخته شده 75% مردم طرفدار این آیت اله و به اعتبار دیگر مقلدند سه هزار نفر بهائی در نجف آباد زندگی میکنند گفته میشود عداد قلیلی کمونیست در نجف آباد وجود دارند که قبل از وقایع اخیر حتی با پرچم سرخ تظاهراتی انجام داده اند.
قبل از روزهای تاسوعا و عاشورا حادثه مهمی در نجف آباد با وجود تمام تعصبات رخ نداده فقط یک دختر بچه و یک جوان در تظاهرات کشته شدند.
مجسمه را قبل از ظهر عاشورا1 تقریبا حدود ساعت 30 /10 پائین کشیده اند.
پس از آنکه مجسمه پائین آورده شد شهود عینی حدود 70 یا 80 نفر جوان در سنین 20 تا 30 سال در اطراف مجسمه مشاهده کرده اند در این موقع اهالی نجف آباد حدود سی هزار نفر بمنظور برگزاری نماز روز عاشورا در مزار (قبر آقا) بوده اند و با برنامه معین قاعدتا بایستی ساعت 5 /3 بعدازظهر مراجعت میکردند.
مامورین شهربانی از برداشتن مجسمه تا پایان وقوع حادثه اظهار بی اطلاعی میکرده اند.
غیر از برداشتن مجسمه در روز عاشورا حادثه دیگری بوقوع نپیوسته.
روزهای 21 و 22 سه شنبه و چهارشنبه آتش سوزیها و قتلها که بعدا به آنها اشاره میشود صورت گرفته.
آقای درگاهی فرماندار نجف آباد غروب روز 22 /9 /1357 باصرار اهالی و مراجعین که شهر و مردم را در معرض نابودی می دیده اند، خود را بشهربانی رسانده و از جناب سرگرد حسن زاده تقاضا کرده است که تیراندازی را قطع نمایند تا مردم بتوانند جنازه ها را جمع آوری و آتش را خاموش نمایند در مدت 48 ساعت موقعیت و وضعیت طوری بوده که قدرت حرکت و انجام وظیفه عادی برای فرمانداری و سایر مامورین وجود نداشته تنها یک فقره گزارش بسیار مجمل چند خطی در تاریخ 26 /9 /1357 از شهربانی به فرمانداری داده شده، شهرداری نجف آباد [به علت ]خرابی آمبولانس و آتش نشانی قادر باطفاء حریق نبوده از کشیک استانداری هم استمداد شده پاسخ داده اند که وسیله ای برای خاموش کردن آتش وجود ندارد که به نجف آباد فرستاده شود.
از معاینه محلهای آتش گرفته و آثار باقیمانده چنین برمیآید که مغازه ها و دکاکین تا زمان حضور مامورین انتظامی تحت فرماندهی سرکار سرگرد حسن زاده و سرکار سرگرد ذوالفقاری در معابر و کوچه ها در حال سوختن بوده است آقایان حسن زاده و ذوالفقاری در روزهای 21 و 22 مشترکا و متفقا شهربانی نجف آباد را اداره کرده اند.
سرکار سرگرد حسن زاده توضیح میدهد که «بدستور تیمسار معاون شهربانی ساعت 12 روز 21 /9 /1357 در معیت سرکار سرهنگ بهی معاون اداره شهربانی و سرکار سرگرد ظهیری رئیس اطلاعات و 15 نفر مامور مسلح به نجف آباد رفته.
پس از ورود بشهربانی نجف آباد مشاهده شد که مامورین شهربانی نجف آباد در حیاط جمع و گریه میکنند و رئیس شهربانی سرگرد ذوالفقاری در بالا خوابیده است قبلاً منزل رئیس شهربانی و منزل استوار جمشیدیان را آتش زده بودند، خانم یکی از مامورین کتک خورده بود و پایش شکسته است.
مامورین میگفتند ما تامین نداریم در این ضمن صدای مردم از خیابان میرسید و شعارهای ضد ملی میدادند.
سرهنگ بهی دستور داد با واحد اعزامی از اصفهان از اغتشاش جلوگیری شود.
اهالی وسط میدان نزدیک شهربانی در خیابان شاه و مسجد داخل میدان شعار میدادند و به تذکرات بلندگو اعتنا نکردند و در عوض فحش دادند، از روی پشت بامها حدود پانزده بطری آتش زا بطرف مامورین پرتاب گردید.
از پس و پیش مامورین در محاصره قرار گرفتند.
مردم شروع کردند به کتک زدن و حلقه محاصره را تنگ نمودن چون صدرصد یقین بوده که قصد کشتن مامورین و گرفتن اسلحه در بین است اجبارا تیراندازی هوائی صورت گرفت از ساعت 2 تا 5 بعدازظهر درگیری وجود داشت شلوغی و ازدحام تا ساعت 11 بطول انجامید در اینموقع برقها خاموش بود و دو سه مغازه آتش زده شد، آتش سوزیها بمنظور ارعاب موافقین و غافلگیری مامورین انجام پذیرفت.
ساعت 9 صبح روز بعد که باز تظاهرات مردم شروع شده مامورین برای ایجاد آرامش از محل استقرار خارج شدند و در این موقع خبر دادند که حدود 20 هزار نفر از دهات بالای نجف آباد شهرستان داران دهات امیرآباد، یزدان شهر فیروزآبادکرون در حالیکه تمثال شاهنشاه را در دست دارند بطرف نجف آباد میآیند و میخواهند شعارهای میهنی بدهند این عده وقتی که بداخل شهر رسیدند مواجه شدند با پرتاب موزائیک شکسته و بطری آتش زا از طرف مخالفین بین مخالفین و موافقین درگیری شدیدی ایجاد شد چند نفر از موافقین زخمی شده و تعدادی از اتومبیلهای آنان به آتش کشیده شد تعدادی مغازه را مخالفین برای متهم ساختن موافقین آتش زدند.
مامورین دیدند وضع بدتر میشود.
موافقین را راهنمائی کردند که از شهر خارج شوند.
شایع است چهار نفر نوجوانان از دسته موافقین که عقب مانده اند یکی کشته و سه نفر مفقودالاثر شدند.
در روز 23 /9 /1357 برابر اعلامیه نخست وزیری تصمیم گرفته شد مخالفین دستگیر شوند در این روز آقای نواب صفا نماینده مجلس در منزل آقای حسن رضوی مسئول تهیه مینوت شعارهای مضره دیده شده و در خیابان در مقابل جماعت مطالب تحریک آمیز بیان نموده است.
تعداد مقتولین و مصدومین از جهت غیرعادی بودن وضع مشخص نمیباشد.
تیر خورده ها وسیله بستگانشان از معرکه خارج شدند.
موضوع بازداشت آقای متین دفتری و آقای کاشف معاون بازرسی دادگستری و سایر همراهان صحت ندارد همانروز که بشهربانی تشریف آوردند اطلاع داده بودند که آقایان بنی احمد و دکتر سنجابی و پزشکپور محرمانه برای بازدید نجف آباد و مصاحبه با مخالفین وارد شهر شده و نوار ضبط مینمایند ساعت 3 بعدازظهر خبر دادند که چند نفر در بیمارستان شیروخورشید سرخ مشغول بازدید و مصاحبه با شخاصی هستند باین تصور که آقایان مخالفان هستند.
به سرپاسبان طاهری و یک مامور دیگر دستور داده شد به بیمارستان بروند و موضوع را بررسی نمایند که این دو مأمور با چهار نفر که یکی خارجی بود مراجعت کردند آقایان نیمساعت در شهربانی نشسته و چائی خوردند و باتفاق آنها بدادگاه بخش رفتیم مسئله بازداشت واقعیت ندارد و همچنین مسائل ورود مامورین بداخل منازل اشخاص و شرکت آنان در تظاهرات صحیح نمیباشد.
» خلاصه اظهارات آقای نیلی پور رئیس دادگاه بخش نجف آباد این است که «انجام وظیفه سرکار سرگرد ذوالفقاری با خشونت توام بوده مردم نجف آباد نسبت به آقای ذوالفقاری کینه شدیدی پیدا کرده اند.
چنانچه اتومبیل و خانه سرگرد ذوالفقاری مورد تخریب و آتش سوزی واقع شده در این خصوص بلحاظ عدم شکایت پرونده ای در دادگاه بخش تشکیل نگردیده است.
تخریب و آتش سوزی و قتل و جرح بعد از عاشورا عکس العمل هائی از گذشته و ناشی از وجود خصومت فیمابین بوده.
نجف آباد تنها شهری است که تخریب و آتش سوزی بوسیله مامورین انتظامی صورت گرفته است.
روز سه شنبه صدای تیر بلند شده تحقیق کردم گفتند رئیس شهربانی لباس نظامی پوشیده و مشغول کشتار و تخریب و آتش زدن است بخود رئیس دادگاه روز پنجشنبه 23 /9 /1357 تلفنی گفته دادگاه را بآتش میکشیم و شما را هم میکشیم.
آقای کاشف معاون بازرسی دادگستری را مامورین به شهربانی برده و بازداشت کردند.
از حوادث فقط قتل راننده شهرداری به دادگاه اعلام شد.
در امتناع و خودداری از شکایت استدلال مردم این است که تعقیب مشکلات دیگری پی آمد دارد در روزهای 21 و 22 /9 صدای تیر و انفجار بقدری بود که مجال تفکر و تعمق برای کسی باقی نمیگذارد.
خشونت و دنباله روی سرگرد حسن زاده کمتر از اولی نبوده ایشان هم در مدت بسیار کوتاهی تغییر ماموریت داده طبق اعلام جمعیت شیروخورشید سرخ بشرح فهرستهای ضمیمه در شهر نجف آباد قبل از عاشورا 3 نفر و بعد از عاشورا 33 نفر بقتل رسیده اند 9 نفر بعلت جراحات شدید تحت عمل جراحی قرار گرفتند، 6 نفر که ضربات بسیار شدیدی داشته اند باصفهان اعزام و 56 نفر زخمی سرپائی معالجه شده اند.
مطابق اظهارات مطلعین و معایناتی که انجام گرفته حدود 135 مغازه و موسسه و 19 خانه مسکونی غارت و به آتش کشیده شده و بعضی ها بکلی منهدم گردیده است.
خلاصه اظهارات خانم موحدی ناظمه فنی بیمارستان شیروخورشید را که واجد اهمیت است و بروشن شدن حوادث کمک میکند بشرح آتی انعکاس میدهد: «یکسال است در این بیمارستان کار میکنم قبلاً بیمارستان سروسامانی نداشت بطوریکه بیشتر بطویله شبیه بود.
سعی شده که بکمک آقای سنجابی مدیرعامل شیروخورشید و دیگران بهبودی در وضع بیمارستان ایجاد شود از کم کاری و دزدی جلوگیری بعمل آید به من تهمت زدند و قصد داشتند حیثیت مرا لکه دار نمایند.
خانم دکتر زندی که پزشک است کم کاری را بحد اعلا رسانده بود در یکسال 9 ماه آنرا کار نمیکرد.
خانم فریدنی بهیار که شوهرش گروهبان است از زیر کار در میرفت روز عاشورا یک مریض سوختگی که قبلاً در بیمارستان رضا پهلوی بستری بوده در بیمارستان خواباندیم در آنروز مریض سوختگی دیگری هم در بیمارستان تحت مداوا قرار گرفت.
روز بعد تیراندازی شروع شد.
مرتب تیر خورده به بیمارستان میآوردند یک درجه دار و چند پاسبان به بیمارستان آمدند خواستم به مقتضای وظیفه مخالفت بعمل آورم با فحاشی آنها مواجه شدم.
خانم دیگری بنام ربانی که شوهرش افسر ارتش است در بیمارستان بهیار است غیبتش را و کتک کاری بچه ای را تذکر دادم جواب داد شوهرم گفته نجف آبادیها خائن هستند به آنها کمک نکنید.
بعلت زیادی تیر خورده به جراح نیازمند بودیم از دکترهای شهر کمک خواستیم.
شخصا بدنبال دکتر ابوترابی به مطبش رفتم مشغول معالجه مریضی بود که گفتند میمیرد.
دکتر را به بیمارستان آوردم در ساعت 9 شب بیمارستان مورد حمله قرار گرفت هرکس بگوشه ای فرار میکرد.
سرگرد حسن زاده به سردستگی عده ای وارد بیمارستان شدند عده ای بر اثر تیراندازی و ممانعت مامورین از معالجه و بعلت خونریزی شدید مردند.
صحنه را در عالم رویا فرض میکردم.
داد زدم چه دستگاهی است که برای معالجه آزادی نیست سرگرد گفت دستور از بالا دارم! مردم مرتب کمک میخواستند با آقای دکتر ابوترابی بکمک شتافتیم و چند زخمی در شهر جمع کردیم بعده ای کمک فوری میشد.
فردا تلفن تهدیدآمیزی بمن شد گفتند خانه ات را آتش میزنیم جانت در مخاطره است.
خدایا دستگاهی و مرجعی برای کمک نداشتم.
وقتیکه با دکتر ابوترابی بخانه اش رفتم دیدم خانه اش را خراب کردند.
فردا بعدازظهر به بیمارستان رفتم باز هم تیراندازی ادامه داشت.
چند زخمی از اهالی قریه تیران جمع آوری شد.
همه اش در تکاپوی نجات مصدومین و مجروحین (از هر دسته) بودیم.
روز جمعه که به بیمارستان رفتم تا وضع بیمارستان را چک کنم دیدم سرگرد حسن زاده آنجا است گفت به شهربانی میبرمت و بتو تجاوز میکنم اتهاماتی بمن زد گفت اعلامیه پخش کرده ای در پائین آوردن مجسمه دخالت داشته ای گفت فاحشه، پرونده ای برایت بسازم که تا ابد در زندان باشی، بخدا متوسل شدم.
مطلبی نوشت گفت امضاء کنم جواب دادم امضاء نمیکنم مرا بدیوار چسباند و بمن نزدیک شده و گفت بتو تجاوز میکنم، سرپاسبان طاهری که آنجا بود اظهار داشت بعد هم نوبت من است ترسیدم و جواب دادم هر چه میخواهی امضاء میکنم.
نمیدانم چه نوشته اند بسیار ناراحت بودم گفتم حیف این لباس که بر تن شما است شب را تا صبح در شهربانی گذراندم.
فردا صبح سرپاسبان چند نفر افراد آبرومند که میگفتند دکتر متین دفتری و رفقایش هستند بشهربانی آورد به آنها بی حرمتی و فحاشی زیاد کردند اگر دستگاهی باشد و باین جنایات برسد جای امیدواری است.
واقعا این وضع درست و پسندیده است فکری بحال مردم بکنند.
» در موقع مراجعه هیئت به بیمارستان شیروخورشید پزشکی بنام آقای دکتر صابرعلی اظهار نمود نمیدانم مصونیت دارم مطالبی در اختیارتان بگذارم: «نرسی بنام خانم موحدی بازداشت گردید که علت بازداشت او معلوم نیست این خانم نقطه ضعفی ندارد جز اینکه فعال و وظیفه شناس است.
کارمندان بیمارستان و اطباء از این موضوع ناراحت هستند در شهر نجف آباد دو روز تیراندازی بود.
حوادث در حدی بود که امکان انجام وظیفه عادی و تهیه آمار وجود نداشت.
براثر هجوم مامورین پلیس به بیمارستان، مجروحین و مصدومین زیاد بودند مامورین انتظامی با لباس و بی لباس فرم وارد بیمارستان شدند یکی از مصدومین را که تیر خورده بود زیر لگد انداختند، به آنها تذکر داده شد اینجا بیمارستان است اسلحه نشان دادند در همانروز یک مصدوم را در بیمارستان بگلوله بستند و کشتند.
یکی از مامورین در بیمارستان عربده میکشید و میگفت کدام پزشک زن قحبه است که قدرت داشته باشد تیر خورده خائن را معالجه کند.
صبح روز چهارشنبه باز هم بیمارستان در محاصره پلیس قرار گرفت و حوادثی بوقوع پیوست که دیگران بموقع اعلام کرده اند.
» از نظر وقوف به کنه مطلب و کیفیت تخریب و آتش سوزی تعدادی از مغازه ها و خانه ها که در محل های گوناگون و مشخص و دور از یکدیگر به آتش کشیده و یا تخریب شده است مورد بازدید هیئت قرار گرفت که چگونگی تخریب و آتش سوزی بعضی از خانه ها اجمالاً منعکس میشود.
ضمنا لازم به توضیح است که از وضعیت و پراکندگی محل های ویران شده چنین استنباط میشود که این اقدام با برنامه پیش بینی شده انجام گرفته است.
منزل دکتر ابوترابی جراح : درآهنی این خانه گلوله باران شده آثار 5 گلوله روی قفل و درب مشاهده گردید.
در اطاق پانسمان لوازم جراحی و پزشکی خراب شده روی تخت عمل لباس و کفش خون آلود بچشم میخورد روی دیوار این شعار نوشته بود «این است قدردانی مامورین مزدور از طبیبان وظیفه شناس» شعارهای تند و زننده دیگری هم بر درودیوار خانه نوشته بودند.
اموال و اثاثیه این خانه بکلی منهدم و تقریبا در تمام اطاق آثار گلوله وجود دارد.
در تخریب و انهدام چنان دقتی بکار رفته که یک شیئی سالم در خانه باقی نمانده هیچ جای خانه از تخریب مصون نمانده شعار جالب در این خانه این بود «به نچ نچ اکتفا نکنید بپاخیزید» (قاتلو ائمه الکفر) در حضور هیئت جوانی نوشت «اینست فضای گشاد سیاسی» خانه آقای حاج یداله اسمعیلی: در و پنجره و وسائل و اثاثیه خانه بکلی منهدم شده است.
بر در و دیوار این خانه شعارهای بسیار تند مشاهده میشود از این قبیل «وارد تمدن بزرگ، کورش بخواب، در راه تمدن با قتل عام مردم، نابود با این تمدن از پول ملت برای قتل عام» در این خانه آثار دهها گلوله مشاهده میشود.
خانه حاج محمد انتظاری : اموال و اثاثیه و اتومبیل در این خانه تخریب و به آتش کشیده شده است حاضرین و تماشاچیان میگفتند سرگرد ذوالفقاری و درجه داران طاهری، جمشیدی، قدیریان، کاظمی، نوری، توکلی، بنی الهی و باقری عامل آتش سوزی و تخریب بوده اند.
این خانه هم فعلاً بصورت نمایشگاه شعار دایر است.
خانه دکتر ایزدی معاون اداره آموزش و پرورش نجف آباد: تقریبا کلیه اثاثیه و لوازم خانه خراب و آتش زده شده، اتومبیل سوخته و از حیز انتفاع خارج است آقای حسن ایزدی و سایر طبیبان اظهار میدارند آقای محمد ذوالفقاری رئیس شهربانی در تخریب و انهدام لوازم این خانه سردسته مهاجمین بوده است.
انبوهی شعار مخالف بر درو دیوار این خانه وسیله تماشاگران نقش بسته است.
خانه حاج اکبر ایزدی خبرنگار کیهان: بر در آهنی نوشته شده «دروازه تمدن بزرگ» در این خانه شیئی از شعله آتش مصون نمانده خانه بطورکلی بآتش کشیده شده است.
تابلو و شعری بر روی کاغذ در مدح علی علیه السلام تنظیم و نوشته شده و بر دیوار آتش گرفته نصب است که طعمه حریف نشده و تماشاچیان بعنوان معجزه به آن مینگرند.
آقای ایزدی میگوید.
تفنگ اول را آقای سرگرد ذوالفقاری خالی کرده، باوجود دوستی فیمابین و داشتن روابط خانوادگی این تجاوز سبعانه مایه حیرت است.
ادعای خسارتی ندارد میخواهد بداند که یک دوست تحت چه شرایطی مبادرت باین کار نموده است.
منزل حاج عباس ایزدی واعظ هم از جمله خانه هائی است که مورد تخریب و آتش سوزی قرار گرفته داروخانه های صابری و ایزدی منفجر گردیده، نکته جالب این است که از خانه ها چیزی سرقت و غارت نشده تعدادی زیاد از مغازه ها مورد نهب و غارت قرار گرفته و خالی از کالا است در بعضی مغازه ها مقداری کالا سوخته و درهم ریخته بچشم میخورد.
تخریب و آتش سوزی با کیفیت و کمیت قابل توجه و بحدی زننده است که متاسفانه بجای آثار زیبای تاریخی اصفهان موجب جلب توریست شده میگویند فیلم خرابیها و آتش سوزیها در اروپا نمایش درآمد مقامات محلی نیز این نکته را تائید میکنند.
2ـ عوامل وقوع حوادث.
در مورد پائین آوردن مجسمه گرچه با شواهد و قرائن موجود این نکته ثابت است که افراد عادی و باصطلاح مخالفین در پائین آوردن مجسمه عاملیت داشته اند ولی باتوجه بتوضیحاتی از منابع مختلف اخذ شده چنین استنباط میشود که مامورین انتظامی با وجود دستور دولت مبنی بر مراقبت از مراکز و محلهای مهم و حساس و اولویتی که حفاظت مجسمه داشته در انجام وظیفه قانونی خود قصور ورزیده اند.
با این وصف دو عامل در بروز این حادثه تأثیر داشت طرز تلقی و قصد مخربین و وظیفه نشناسی مامورین انتظامی.
در مساله قتل و غارت و آتش سوزی روزهای 21 و 22 /9 /157 عوامل موثر عبارتند از : 1ـ تداوم تظاهراتی که در نجف آباد از مدتها قبل در مقام طرفداران از آیت اله خمینی وجود داشته و این تظاهرات بلاتردید توام با شعارهای تند علیه مقامات مملکت بوده و برخوردهائی هم با مامورین انتظامی در برداشته که متدرجا یک حالت خشم و عصبانیت در مامورین که گوششان با نواهای مخالف آزرده شد بوجود آورده تا حدی که آمادگی برای مقابله و خشونت پیدا کرده اند.
2ـ ایجاد خصومت و غرض شخصی در سرگرد ذوالفقاری براثر آتش گرفتن خانه و اتومبیل وی و تاثیر این کینه در افراد زیر دست و مرئوس.
3ـ برخورد و تصادم بین ساکنین امیرآباد، یزدان شهر، فیروزآباد و غیره که شعارهای ملی و میهنی میداده اند و طبیعی است که از حمایت مامورین برخوردار بوده اند از یکطرف و اهالی نجف آباد (طرفداران آیت اله خمینی) از طرف دیگر که لابدا در روزهای 21 و 22 /9 /1357 حالت تدافعی داشته اند.
4ـ خشونت بیمورد سرکاران سرگرد ذوالفقاری و سرگرد حسن زاده که در روزهای 21 و 22 /9 /1357 متفقا در نجف آباد انجام

توضیحات سند:

1ـ آیت الله طاهری در دهم مرداد 1357 دستگیر شد.
این حادثه پی آمدهای بزرگی در شهر اصفهان پدید آورد.
ر.ک: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب هشتم، ص 148 تا 157.
2ـ تحصن از همان روز دستگیری آیت الله طاهری یعنی دهم مرداد در خانه آیت الله خادمی شکل گرفت و ده روز ادامه داشت و در نهایت با تهدیدهای مکرر ساواک با شکل خونینی پایان یافت.
در پراکندن تحصن حداقل 5 تن شهید و هفت نفر دیگر زخمی شدند.
ر.ک: کتاب هشتم، ص 338.
3ـ 19 و 20 آذر ماه 1357.
4ـ ر.ک: کتاب نوزدهم، ص 440 تا 445.
5ـ سخنرانی ناجی به شدت تهدیدآمیز بود.
او وعید سرکوب داد.
(یادواره نهضت اسلامی یا چهره انقلاب در اصفهان، ج 3، ص 76) 6ـ منظور ارتشبد غلامرضا ازهاری است.
7ـ خط خوردگی مربوط به اصل سند است .
8ـ بندهای 2، 3 و 4 عملاً اجرا می شود.
1ـ بیستم آذر 1357 ر.ک: کتاب نوزدهم، ص 446.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 23 صفحه 429



















صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.