صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : جلسه جمعیت یاران

تاریخ سند: 16 اردیبهشت 1344


موضوع : جلسه جمعیت یاران


متن سند:

شماره :295 /322 بعدازظهر روز یکشنبه گذشته جلسه جمعیت یاران با شرکت عده ای در حدود 30 نفر از اعضاء و منجمله دکتر کاسمی.
دکتر شفیع امین1 نماینده مجلس شورا.
کشاورزیان معاون وزارت پست و تلگراف و تلفن.
معتمدی معاون وزارت کار.
دیده ور.
دکتر دفتری2 عضو حزب مردم.
دهستانی3 و مهدوی از نمایندگان پیشین مجلس شورا.
دکتر الموتی.
توسلی و زهتابفرد4 نمایندگان مجلس شورای ملی.
حسین معیری وکیل دادگستری.
سرلشگر علوی مقدم.
دکتر صدری استاد دانشگاه و دکتر ادیب وزیر پیشین بهداری و پرفسور مخبر فرهمند در منزل عباس شاهنده تشکیل گردید.
در این جلسه دکتر کاسمی دبیر جمعیت اظهار نمود که موضوع فعالیتها و تشکیل جمعیت توسط تیمسار سپهبد نصیری به شرف اعلیحضرت همایون شاهنشاه رسیده است.
زهتابفرد گفت در حال حاضر خطراتی مملکت و رژیم ما را تهدید می کند و ما باید برای رفع خطر خود را آماده هرگونه فداکاری نمائیم.
ـ بررسی گردید و در بولتن درج گردید در پرونده های مربوطه بایگانی شد اقدام دیگری ندارد این اطلاعیه در پرونده عباس شاهنده بایگانی شود.
رئیس بخش 322 رشیدی.
25 /2 طی شماره: 9326 /322 ـ 18 /2 /44 به بخش 321 ارسال شد.

توضیحات سند:

1ـ شفیع امین فرزند محسن معتمدالتجار در سال 1291 ه ش در تبریز متولد گردید.
نامبرده پس از سپری نمودن تحصیلات مقدماتی در تبریز در رشته طب از دانشگاه پزشکی ژنو دکتری گرفت.
مشارالیه در مناصب مهمی از جمله: رئیس بیمارستان بوعلی تبریز ـ رئیس بهداری کل آذربایجان ـ رئیس دانشکده پزشکی تبریز ـ رئیس دانشگاه تبریز ـ مشاورت وزیر بهداشت را عهده دار بود.
دکتر محمد شفیع امین طی 4 دوره با اعمال نفوذ به مجلس شورای ملی راه یافت و مدتی رئیس کمیسیون آموزش و پرورش و نایب رئیس مجلس بود.
نامبرده در احزاب ملیون و ایران نوین عضویت داشت و در حزب ایران نوین عضو شورای مرکزی بود.
مشارالیه در جمعیت یاران متحد اقبال عضویت داشت و از سردمداران فراماسونری در ایران بود و در لژهای آفتاب ـ مهر ـ ایران ـ صفا ـ شمس تبریزی ـ آریا عضویت داشت و استاد درجه 3 انجمن اخوت بود.
دکتر محمد شفیع امین با تبانی و باند بازی ثروت های زیادی بدست آورد و از محمدرضا پهلوی نشان درجه 4 تاج دریافت نمود.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 2ـ غلامحسین دفتری فرزند حسن متولد قزوین 1305، مشارالیه در سال 1333 به اتهام فعالیت های سیاسی و اقدام بر ضد امنیت کشور تحت تعقیب دادستانی ارتش قرار گرفت که به موجب رأی صادره از دادگاه عادی به زندان دائم با کار محکوم و رأی مزبور در دادگاه تجدیدنظر لغو و نامبرده به اعدام محکوم، ولی مقرر گردید که اجرای رأی اعدام به تأخیر افتد سپس محکومیت وی تبدیل به ده سال زندان که سرانجام در سال 1340 مورد عفو شاه واقع و در تاریخ 21 /9 /40 از زندان آزاد شد نامبرده با نوشتن عریضه های متعدد به شاه، نخست وزیر (علاء) فرمانداری نظامی ثریا پهلوی به مناسبت های مختلف، انزجار خود را از حزب منحله توده اعلام دانسته و اعضای حزب را عوامفریب، خائن می خوانده است.
3ـ عبدالعلی دهستانی فرزند یداله، در سال 1300 ه ش بدنیا آمد.
پدرش از ملاکین بزرگ کرج و سناتور بود.
وی که دوره تحصیلات ابتدائی و دبیرستان را در مدرسه شرف و دبیرستان کرج طی کرده بود، در سال 1319 دوره مقدماتی دانشکده کرج را طی کرد و در سال 1320 به دانشکده کشاورزی کرج رفت و پس از اخذ گواهینامه لیسانس در سال 1323 جهت طی یک دوره یکساله رهسپار امریکا شد و در قسمت ماشین آلات کشاورزی در کالیفرنیا دوره دید.
دهستانی که از سال 1319 به خدمت دولت درآمده بود، ابتداء در دانشکده کشاورزی کرج به عنوان کمک متخصص فنی کشاورزی شروع به کار کرد و در سال 1323 به استخدام وزارت کشور در آمد و معاون اداره امور کشاورزی شد.
دیگر مشاغل وی به این شرح است : الف ـ 1326، بازرس اداره نمایشات ب ـ 1328، مأمور از وزارت کشور به دربار ج ـ 1329، رئیس اداره ایلات (اداره املاک) دربار د ـ 1331، رئیس اداره عمران و اصلاحات ه ـ 1332، عضو هیأت مدیره بنگاه عمران و ـ 1334، بازرس دولت در هیأت مدیره بنگاه عمران دهستانی که در دوره نوزدهم مجلس شورای ملی از طرف حزب مردم کاندید شهریار و ساوجبلاغ شده بود، با کمک اوباش و چاقوکش ها به مجلس راه یافت و یکی از خدمت کاران خود را به علت فاش کردن اسرار انتخاباتی کشت و جسد او را در رودخانه کرج انداخت که هرگز پرونده این قتل پیگیری نشد.
عبدالعلی دهستانی که به عضویت «جبهه یاران متحد» در آمده بود و از اعضای لژ فراماسونری کوروش و لژ آفتاب و قائم مقام منطقه 354 باشگاه لاینز و عضو حزب رستاخیز و...
بود، در سال 1346 به استانداری سیستان و بلوچستان منصوب شد و در سال 1350 استاندار آذربایجان غربی گردید ولی به دلایل فساد اخلاقی شدید که غیر قابل ذکر است، در سال 1357 به استان مرکزی منتقل شد، که به علت کمک مقدم ـ (رئیس ساواک وقت) ـ به وی جهت تصدی این مقام از او تشکر کرد.
مشارالیه که از اسداله علم، منوچهر اقبال و قدس نخعی به عنوان معرفان خود نام برده است، نشان های مختلفی نیز از شاه دریافت کرد که از آن جمله است : 1ـ نشان درجه یک توسعه اقتصادی و آبادانی 2ـ نشان درجه اول آبادانی و پیشرفت.
ساواک در یکی از ارزیابی های خود، وی را چنین معرفی کرده است : «فردی عیاش، خوشگذران، عصبانی، تندخو، علاقمند به زن و مشروب» 4ـ رحیم زهتاب فرزند حسینقلی، در شب عید نوروز 1305 ه ش در شهر تبریز متولد شد.
پس از تحصیلات ابتدایی وارد مدرسه رشدیه شد و تحصیلات متوسطه را به اتمام رسانید.
وی فارغ التحصیل دوره روزنامه نگاری دانشکده حقوق می باشد و از سال 1328 به فعالیتهای مطبوعاتی پرداخت و سپس از تأسیس روزنامه هفتگی اداره آذربایجان مدیریت این روزنامه را به عهده گرفت و مدتی هم سردبیر روزنامه وظیفه بود.
او با سیدضیاء آشنا شد و سیدضیا او را به دبیری جمعیت نجات آذربایجان گمارد و آن دوران مدافع سیدضیاءالدین طباطبایی بود.
وی از مریدان خاص سیدضیاءالدین و مدافعان حزب اراده ملی در تبریز و تهران بود.
وی در سال 1328 مدیر هفته نامه سیاسی خبری «اراده آذربایجان» به صاحب امتیازی خانم شکوفه مهدی زاده بود.
روزنامه اراده آذربایجان از روزنامه های فعال و مدیر آن نسبت به روزنامه های دیگر خوشنام تر بود.
زهتاب فرد چند دوره نماینده مجلس بود و در زمان تشکیل حزب رستاخیز آذربایجان شرقی رئیس بود.
براساس اسناد لانه جاسوسی از زهتاب فرد به عنوان فردی قابل اطمینان، اصلاحگر و قابل ملاحظه نامبرده شده است.
اسناد لانه، ج 25، ص 81 و 5 14998/ م / سپاه 192 سوم عضو کمیته مرکزی لاینز ـ فراماسونر پس از انقلاب با سازمان دروفش کاویانی همراهی داشته است.

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - روزنامه فرمان به روایت اسناد ساواک صفحه 231

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.