صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : حبیب اله فروغیان پیرو 1196 ـ 24/4/46

تاریخ سند: 7 بهمن 1346


موضوع : حبیب اله فروغیان پیرو 1196 ـ 24/4/46


متن سند:

به : کل هشتم از : انگور شماره : 3795 ستوانیکم سابق توپخانه حبیب اله فروغیان قبل از فرار در باربری ارتش کار می کرد او به هنگام وقایع افسران خراسان به اتفاق ستوان یکم سابق توپخانه مجید مشهور که با او دوست بوده فرار می کند و متواری می شود و به افسران خراسان می پیوندند.
مدتی متواری بوده بعد به اتفاق آنها به شوروی فرار می کند و در باغ مردکان نزدیک باکو مخفی بوده و سپس در دوران حکومت دمکراتها به آذربایجان برمی گردد و در میاندوآب فرمانده واحد تانک می شود.
حبیب اله فروغیان پس از شکست دمکراتها با تانک فرار می کند و از مرز شوروی می گذرد.
پس از عبور از مرز فروغیان مدتی در ناحیه ژدائوف بود و بعد به باکو رفت و از سال 1947 در مدرسه حزبی به تحصیل پرداخت پس از پایان تحصیل دوره فوق لیسانس را در رشته فلسفه در دانشگاه آذربایجان گذراند و سپس به مسکو آمد و از رساله علمی خود دفاع کرد و از همان موقع تقریبا به تدریس زبان فارسی در دانشگاه مسکو پرداخت.
او ضمنا در چند موسسه دیگر از جمله در وزارت بازرگانی خارجی شوروی معلم زبان فارسی است.
احتمال می رود که با امنیت مسکو هم سروکار داشته باشد و در آنجا هم زبان فارسی تدریس کند.
به طورکلی فروغیان زمانی از نزدیکان و حتی یاران غلام یحیی بود ولی بعدها یعنی پس از آمدن به مسکو در زمره مخالفین او درآمده.
همسر فروغیان از اهالی باکو است برادر زنش افسر سازمان امنیت آذربایجان بوده و حالا در یکی از موسسات نفت آذربایجان مقام ریاست را داراست.
به طورکلی فروغیان شخصی است مرموز و احتمال می رود که با مقامات امنیت شوروی مربوط باشد.
موقعی که جلسه سازمان مهاجرین در مسکو تشکیل شد فروغیان هم به عنوان مخالف صحبت کرد و گفت شما این جلسه را می خواهید تشکیل بدهید برای مراجعت ایرانیان به وطن.
ولی اگر کسی میل بازگشت نداشته باشد تکلیف چیست؟ او این حرف را در حضور نماینده کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی گفت و خودش اظهار داشت که با گفتن این حرف گل ازگل آن نماینده شکفته شد.
فروغیان شخصی است بسیار زرنگ و حسابگر.
در جریان مخالفت با رهبری حزب با بنده و عده ای دیگر همکاری و نزدیکی داشته و اشخاصی که او را می شناختند مثل جودی که از او همدرد بوده و حتی اکتشافی به من می گفتند با او نزدیکی نکن او مامور امنیت در داخل شما است و تمام جریانات شما را به آنها گزارش می دهد.
فروغیان همیشه خیلی اصرار داشت که عده ای از افسران سابق را جمع کند و کار آنها شکل گروهی به خود بگیرد و اینها همه فوق العاده ایجاد شبهه نسبت به او می کند.
زنش نیمه آلمانی و نیمه آذربایجانی است یعنی پدرزنش که مرده آذربایجانی و مادرزنش آلمانی الاصل ولی مقیم شوروی است و برادر زنش هم در سازمان امنیت آذربایجان گویا سرگرد یا سرهنگ دوم بوده است.
دختری دارد به نام مینا دو پسر دارد یکی به نام مهران و دیگری را نمی دانم ولی او را میتیا MITIA خطاب می کند که ممکن است مخفف نام روسی دیمتری باشد و یا ممکن است نام فرزند سومش مهرداد باشد دقیق نمی دانم.
فروغیان به کامبخش و ایرج طبری و نوشین نزدیک است.

منبع:

کتاب چپ در ایران - کادرهای حزب توده به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 253


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.