صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جلسه هفتگی منزل آقای فتح اله فرود

تاریخ سند: 14 آبان 1340


موضوع: جلسه هفتگی منزل آقای فتح اله فرود


متن سند:

شماره: 356 ـ 311 د ـ 3 مطابق هفته های پیشین روز جمعه مورخه 12 /8 /40 از ساعت 800 الی 1100 صبح در منزل آقای فتح اله فرود شهردار اسبق تهران اجتماعی تشکیل شده بود در این اجتماع علاوه بر کارگران و اصناف و پیشه ور عده ای از کارمندان دولت مخصوصا فرهنگیان شرکت کرده بودند و عده ای از افسران بازنشسته شرکت داشتند که فقط سرهنگ بازنشسته شقاقی اهل آذربایجان شناخته شد اجتماع مردم به سه هزار نفر تخمین زده می شد سخنگوی جلسه آقای هاشمی شعارهایی راجع به انتخابات داده و سخنران ها را معرفی می کردند.
1ـ آقای سپهر اولین سخنران بودند ابتدا به احترام روان شهدای آزادی تاریخ ایران یک دقیقه سکوت اعلام کردند سپس در کلیات مربوط به آزادی و دموکراسی صحبت کرده و جملاتی به این شرح از سخنرانی ایشان یادداشت گردید (ملت ایران متجاوزین به قانون اساسی را نخواهد بخشید ما از مرگ نمی هراسیم مقاصد خود را به عالمیان اعلام می کنیم در این مبارزه خدا را شاهد می گیریم که یک دقیقه عقب نشینی نخواهم کرد سلاح ما ایمان است سلاح دشمن ما خدعه و فریب؛ دشمنان ملت می خواهند ما در منجلاب فساد غوطه ور باشیم در صورتی که خودشان فاسد هستند کشور ایران از لحاظ اقتصادی چیزی کم ندارد آن وقت دولت از آمریکا و دولت فدرال آلمان قرض می خواهد دولت گدایی باز کرده است آمریکا باید بداند که اگر در سیاست ما با آنها هماهنگی داریم این اراده ملت ایران است ولی با این وصف سیاست خارجی آمریکا منجر به بحران کنونی ایران شده است سیاست غلط نخست وزیر موجب تشدید بحران شده و کارخانجات یکی پس از دیگری تعطیل می شود اگر آمریکاییها به ایران علاقه دارند باید این زنجیره های اقتصادی را از دست و پای ملت ایران باز کنند آقای نخست وزیر آزادی را در اسارت ملت و تعطیل مجلس می داند آقای نخست وزیر شما باید به فرستاده پرزیدنت کندی1 بگویید که آمریکا باید وضع حساس ما را تشخیص دهد والا ممکن است ما تغییر سیاست بدهیم ما از ناسیونالیسم مثبت شاهنشاه الهام می گیریم آقای نخست وزیر راه نجات ملت یکی است آن هم شروع انتخابات آزادی و روی کار آمدن یک حکومت صددرصد ملی والا ملت ایران از تئوریهای روس و انگلیس و آمریکا تبعیت نخواهد کرد.
2ـ آقای هاشمی که اهل سراب می باشد دومین سخنران بوده و به عنوان نماینده آذربایجانیها صحبت کرده است (به طوری که شایع بوده این آقای هاشمی برادری دارد که عضو فرقه دموکرات2 و حزب توده بوده و حالیه نیز محکومیت داشته و در تبعید می باشد) آقای هاشمی در کلیات بحث کرده و خواهان اجرای قانون اساسی و انتخابات شده و به وضع بحرانی مملکت اشاره کرده و اظهار داشته است باید به وضع کارگران بیکار جدا رسیدگی شود.
3ـ ناطق سوم آقای اسداله رشیدیان بوده که ابراز احساسات عمومی مواجه شده نامبرده از دولت آقای دکتر امینی انتقاد کرده و اظهار داشتند که مجلس هر چه زودتر باید افتتاح شود در غیاب مجلس تمام قراردادهای دولت با خارجی ها از درجه اعتبار ساقط بوده و مورد قبول ملت نیست آقای رشیدیان اظهار داشتند که دولت مخالفین خود را تهدید می کند ولی ما از این تهدیدها نمی ترسیم و تا پای جان برای حفظ اصول مشروطیت ایستاده ایم ضمنا آقای رشیدیان وعده دادند که در جمعه آینده مطالب مهمی را افشاء خواهند کرد.
در خاتمه بنا به خواهش جمعیت مخصوصا کارگران آقای مهندس انزلچی پشت میکرفون قرار گرفتند.
4ـ آقای مهندس انزلچی با عصبانیت نسبت به روش دولت حمله کرد و سخت دولت و شخص آقای دکتر امینی را مورد انتقاد قرار دادند سپس به جمعیت حاضر اشاره کرده گفتند که همگی یک مشت خاک بردارند جمعیت از زمین یک مشت خاک برداشتند آن وقت اظهار داشت آقای دکتر امینی باید بداند که این خاک ما است موطن ما است و مدفن ما است این خاک ایران است و ما این را به اجانب نخواهیم داد و اجازه نمی دهیم که منابع طبیعی ما را کسی با خارجی ها معامله کند سپس اضافه نمود که دولت به همه و مخالفین خود توهین می کند همه را فاسد قلمداد می کند در صورتی که خودشان فاسد هستند و از ترس ملت حاضر نیستند درب خانه ملت یعنی مجلس شورایملی را باز کنند.
در خاتمه صحبت های خود خطاب به مردم گفت آقایان مجاهدین دستجمعی از این منزل خارج شوید و در خیابان صلوات بفرستید سپس مردم به حال اجتماع از منزل آقای فرود بیرون می رفتند و در مقابل در با صدای بلند صلوات فرستادند.
(ضمنا بین جمعیت شایع بود که عنقریب دولت آقای دکتر امینی سقوط خواهد کرد و دولت جدید به ریاست آقای فتح اله فرود تشکیل خواهد شد و قوانین کارگری در کشور اصلاح خواهد شد و ممکن است در قرارداد نفت نیز دولت آقای فرود تجدیدنظر به عمل آورد).
آقای شفارودی ملاحظه شود.
18 /8 /40

توضیحات سند:

1ـ جان کندی فرزند جوزف کندی که در سال 1917 میلادی در شهر بوستن ایالت ماساچوست به دنیا آمد.
پدرش یک بانکدار ثروتمند امریکائی بود که همواره جهت انتخابات ریاست جمهوری کمک مالی به حزب دمکرات می کرد و او در سال 1940 از دانشگاه هاروارد فارغ التحصیل شد و دو ماه پیش از حمله ژاپن به پول هاربر وارد نیروی دریائی امریکا شد و در حادثه ای که در نزدیکی جزایر سوهارن رخ داد موفق شد افرادش را نجات دهد.
پس از جنگ سه دوره نماینده کنگره امریکا بود.
در انتخابات ریاست جمهوری با ریچارد نیکسون به رقابت پرداخت و با اختلاف جزئی او را شکست داد و به عنوان اولین رئیس جمهور از میان کاتولیک ها و در عین حال جوانترین آنان به عنوان سی و پنجمین رئیس جمهور امریکا در سال 1960 برگزیده شد.
جانسون را به معاونت خود برگزید او به مدد دستگاههای تبلیغاتی امریکا محبوبترین رئیس جمهور امریکا درآمد و سیاستهائی را در پیش گرفت که از نظر تجاوزگری نسبت به سیاست جمهوری خواهان که مورد انتقاد حزب او بود بدتر بود.
سیاستهای او امریکا را سالها در باتلاق جنگ ویتنام فرو برد اما در بحران موشکی کوبا که در زمان خروشچف که رویاروئی دو ابر قدرت امریکا و شوروی بود، باعث موفقیت امریکا شد.
سیاست کندی در ایران بر این بود که نخبگان جدید را وارد حکومت کند به همین دلیل با آشنائی که از امینی داشت از نخست وزیری او حمایت کرد و با فشار زیاد بر شاه او را به نخست وزیری رساند شاه که می دید اوضاع از کنترلش خارج می شود اردشیر زاهدی را به امریکا فرستاد تا نظر آنها را بخود جلب کند و خود شاه نیز در سال 1341 به امریکا سفر کرد و قول انجام اصلاحات را به کندی داد و پس از بازگشت در 27 تیرماه 1341 پس از موافقت مقامات امریکا امینی را برکنار و علم را جهت انجام اصلاحات نخست وزیر کرد.
کندی در سال 1963 ضمن یک مسافرت تشریفاتی به شهر دالاس در ایالت تگزاس مورد اصابت گلوله های یک تیرانداز قرار گرفت و کشته شد.
غلام رضا علی بابائی، فرهنگ علوم سیاسی ، ص 177 2ـ فرقه دموکرات آذربایجان : این فرقه در سال 1324 ه .
ش توسط سید جعفر پیشه وری و با حمایت مالی و معنوی شوروی تشکیل گردید.
این حزب خواسته های خود را مبنی بر خودمختاری آذربایجان، به رسمیت شناختن زبان آذری و...
در یک بیانیه مشتمل بر یک مقدمه و 12 ماده اعلام کرد.
در آبان ماه 1324 حزب دموکرات توانست با قدرت اسلحه کنترل استان آذربایجان را به دست گیرد.
پیشه وری رهبر فرقه اگر چه از همان آغاز تشکیل آن مدعی بود که خواسته های فرقه را در چهارچوب سرحدات ایران مطرح و به «استقلال» ایران کاملاً علاقمند است، ولی در همان هنگام می نوشت که اگر حکومت تهران به فشارها و تهدیدات خود ادامه دهد آذربایجان راه خود را جدا خواهد کرد.
این فرقه در واقع زمانی شکل گرفت که دولت شوروی به همراه دولت های متفق، علیه متحدین در جنگ جهانی دوم وارد ایران شده بودند و طبق توافق کنفرانس پتسدام دولت های مذکور، متعهد شده بودند که 6 ماه پس از پایان جنگ، کلیه نیروهای نظامی خود را از خاک ایران خارج کنند.
علیرغم آن که انگلیس به قصد تعهد خود عمل نمود، استالین از خروج نیروهای خود از ایران امتناع کرد.
به هرحال دولت ایران با حمایت دولت های غربی موضوع را در سازمان ملل متحد مطرح کرد و شوروی نیز به خاطر وعده هایی که دولت قوام به آن ها داده بود و نیز نگرانی از دخالت دولت های غربی در جریان آذربایجان، مجبور به تخلیه آذربایجان گردید.
در واقع فرقه دموکرات آذربایجان از یک سو حمایت مردم آذربایجان را به همراه خود نداشت و از سوی دیگر به دستور شوروی و بر اساس مصالح و منافع این کشور بدون مقاومت عقب نشینی کرد و سران فرقه (پیشه وری و غلام یحیی دانشیان) به شوروی فرار کردند.
برای مطالعه بیشتر نگاه کنید به: الهه کولائی، استالینیسم و حزب توده ایران، ص 130 تا 142، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376

منبع:

کتاب رشیدیان‌ها به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 103


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.