صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جلسه منزل سپهبد بازنشسته کیا

تاریخ سند: 13 مهر 1342


موضوع: جلسه منزل سپهبد بازنشسته کیا


متن سند:

شماره: 86 /322 تاریخ: 13 /7 /1342
موضوع: جلسه منزل سپهبد بازنشسته کیا

بعدازظهر روز چهارشنبه 10 /7 /42 جلسه هفتگی منزل تیمسار سپهبد کیا تشکیل گردید و در حدود 40 نفر افراد مختلف و از جمله تیمسار سرلشگر بازنشسته طائرپور معاون سابق اداره دوم ستادکل. سرتیپ بازنشسته سرخوش افسر سابق ارتش (به اتفاق یک نفر دیگر). مهندس افراسیاب کیا نماینده مجلس شورای ملی . کیهان یغمایی نماینده جدید مجلس شورای ملی (از شهرستان مشهد). دکتر امیر کیا جراح. جمال اویسی. فضل‌الله منطقی رئیس انجمن محلی جنوب پارک شهر (به اتفاق دو نفر دیگر). روحی به اتفاق سه نفر دیگر و یکی از محترمین رضائیه که سابقاً دو دوره وکیل مجلس بوده که اسمش به دست نیامد و همچنین شهردار ایوان‌کی. اوحدی معاون شرکت فرش در آن شرکت کردند.
در این جلسه کیهان یغمایی به تیمسار کیا گفت روز گذشته برای تسلیم اعتبارنامه خود به دفتر مجلس شورای ملی از مشهد به تهران آمده‌ام و امروز هم حسب‌الوظیفه حضور شما شرفیاب شدم و تیمسار سپهبد امیر عزیزی استاندار خراسان چند روزی است انتظار شما را داشته‌اند که شاید برای زیارت و استراحت به مشهد تشریف ببرید و دائماً ذکر خیر و تعریف از شما نزد ایشان بود.
سپس نامبرده از خدمات نظامی و عمرانی و کشاورزی سپهبد کیا تعریف کردند و افزود مشارالیه برای خدمت به کشور مبالغ هنگفتی سرمایه (آن هم از راه دریافت وام) در یک منطقه شوره‌زار مصرف کرد و سپهبد کیا اظهار داشت من حتی روزهای جمعه که روز استراحت است، به جنت‌آباد می‌روم و کار می‌کنم؛ در حالی که ثروتمندان کشور عده‌ای در خارج از کشور مشغول خوش‌گذرانی هستند و عده‌ای هم که در ایران هستند، تمام هفته را به خوش‌گذرانی و قماربازی اشتغال دارند؛ مع‌الوصف همان اشخاص به زندگی من حسادت دارند و رشک می‌برند و علیه من حرف‌هایی می‌زنند، در حالی که من هیچ قدرتی ندارم، از من ترس و واهمه دارند.
کیهان یغمایی علاوه کرد همان موقعی که شما در جمشیدیه بازداشت بودید، باز هم دولت وقت از شما می‌ترسید. تیمسار سپهبد کیا پاسخ داد اکنون هم او (منظور دکتر علی امینی بوده) از من واهمه دارد و به من تازگی پیغام کرده بود که به منزل من بیاید و با من ملاقات کند و من یک پیغام کثیف و فحش برای او فرستادم و اجازه ملاقات به وی ندادم.
روحی گفت اکنون هم شما می‌توانید خیلی کارها را برای دوستانتان بفرمایید، ولی متأسفانه تا به حال برای من اقدامی نفرمودید. سپهبد کیا[گفت] شما از روی حسن نیت خیال می‌کنید که من قادر به انجام خدمتی به دوستانم می‌باشم، در حالی که کمترین امکانی ندارد و اضافه نمود چون من آقای اویسی را به خوبی می‌شناسم و به مراتب دوستی و شایستگی و شاهدوستی او آشنا می‌باشم و می‌دانم این جوان چقدر به این مملکت خدمت کرده واقعاً تأسف خوردم چرا ایشان در این دوره انتخاب نگردید؛ ولی به‌ هرحال هر کس که به شاهنشاه و کشور خدمت کند، برای بنده موفقیت است.
در مورد سناتورهای انتصابی صحبت شد. تیمسار کیا گفت هر کس بعد از 30 سال خدمت در دستگاه‌های دولتی بازنشسته می‌شود، ولی آقای علاء 64 شاغل بوده و اینک هم برای اینکه بیکار نماند، سناتورش کرده‌اند و در مورد دکتر شمس‌الملوک مصاحب1 گفت که خوب خانم دکتر منوچهریان2 15 سال سابقه وکالت داشته، ولی مصاحب را به چه جهت سناتور کرده‌اند. تیمسار طائرپور گفت او را هم راهی برایش پیدا کرده‌اند. امروز نام دو نفر سناتور دیگر هم اعلام شد. تیمسار کیا گفت خوب خیال همه راحت شده است. تیمسار طائرپور به منطقی گفت قربان ما از شهردارتان گله داریم . منطقی هم گفت که خود ما هم گله داریم. امروز که از جلوی بازار رد می‌شدم، دیدم فقط دو نفر عمله برای راهروی زیرزمینی و یا آنکه پل هوایی کار می‌کنند و من می‌خواهم فردا در آفتاب سوزان که این دو نفر کار می‌کنند، عکس بگیرم. برای چنین کاری باید هزار عمله در روز کار کنند. مردم را معطل می‌کنند و افزود شهرداری عمارت دوازده طبقه‌ای در یک ضلع پارک شهر جهت اداری ساختمان کرد و بعداً دیدیم یک طبقه آن را دوباره ورمی‌چیند، آخر هر آجری که در این ساختمان به کار رفته، حداقل ده تومان خرج برمی‌دارد؛ اگر به درد نمی‌خورد، چرا ساختید و حالا که ساختید، چرا خراب می‌کنید. طائرپور گفت حتماً سنگینی می‌کرده است که خراب کرده‌اند. جلسه فوق حدود ساعت 45 /19 ختم گردید.
گیرندگان. ساواک تهران . بخش انتظامی . دفتر بولتن
در پرونده مربوطه بایگانی شود. 20 /7 /42

توضیحات سند:

_
1. شمس‌الملوک مصاحب، فرزند على‌محمد سال 1300 ش در تهران متولد شد. تحصیلات خود را تا مقطع دکتری در رشته ادبیات فارسى ادامه داد. مدتى کارمند وزارت آموزش و پرورش بوده و در سازمان‌هاى اجتماعى و فرهنگى عضویت داشت. مدتى در دانشسرایعالى در رشته ادبیات فارسى به تدریس پرداخت و با بنیاد پهلوى همکارى و به ریاست قسمت فرهنگى آن بنیاد برگزیده شد. وی بیش از ده جلد کتاب را تالیف و ترجمه کرده است. مصاحب از سناتورهاى انتصابى بود و در هیئت مرکزى جمعیت شیروخورشید سرخ ایران عضویت داشت. وی در سال 1376 درگذشت.
اسناد ساواک . پرونده‌ انفرادى
2. مهرانگیز منوچهریان، فرزند منوچهر داراى لیسانس فلسفه و علوم تربیتى از دانشسراى عالى و دکتراى حقوق از دانشگاه تهران بود. وى موسس و رئیس اتحادیه‌ی زنان حقوقدان ایران، موسس سازمان داوطلبان حمایت خانواده، نایب رئیس اتحادیه‌ی بین‌المللى زنان، حقوقدان وابسته به سازمان ملل متحد و از سال 1327 شاغل در وکالت دادگسترى بود. وى در چهارمین دوره‌ی مجلس سنا به عنوان سناتور انتصابى از تهران به این مجلس راه یافت و در سال 1346 ش نیز به عنوان نماینده‌ی ایران در کنفرانس حقوق بشر که در تهران تشکیل شد، شرکت کرد. وی یک سال بعد جایزه‌ی صلح حقوق بشر را از سازمان ملل متحد دریافت کرد.
منوچهریان در دوره‌هاى 4، 5 و 6 به عنوان نماینده‌ی انتصابى تهران وارد مجلس سنا شد و از 1341 تا 1345 مشاور حقوقى و جرم‌شناسى و رئیس اتحادیه بین‌المللى ایران و عضو شوراى عالى داوطلبان شیر و خورشید سرخ ایران بود. او نخستین برنده‌ی جایزه‌ی صلح حقوق بشر از سازمان‌ملل متحد بود و کتاب‌هایى چند به رشته‌ی تحریر درآورد. طرح‌های ضداسلامی و ضداخلاقی وی در مجلس جای بررسی و دقت است. وی سرانجام در 14 تیرماه سال 1379 در تهران درگذشت.
اسناد ساواک . پرونده‌ انفرادى و روزنامه اطلاعات ش 11218 سال 42؛ زن روز سال 44؛ حقوق مردم ش 13 و 14 سال 47.

منبع:

کتاب سپهبد حاجعلی کیا و سازمان کوک - کتاب دوم صفحه 91


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.