صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره : مهدی فرزند حاج غلامعلی شهرت ابراهیم عراقی معروف به عراقی

تاریخ سند: 27 مهر 1348


درباره : مهدی فرزند حاج غلامعلی شهرت ابراهیم عراقی معروف به عراقی


متن سند:

از : اداره کل سوم (316) به : ریاست ساواک بنادر و جزایر شماره : 3816 /316 خلیج فارس (بوشهر) نامبرده بالا که یکی از شرکت کنندگان در جریان حوادث 15 خرداد ماه سال 42 و از جمله متهمین شرکت در توطئه قتل مرحوم منصور1 نخست وزیر فقید بوده که باعدام محکوم لکن بفرمان مطاع شاهانه مشمول یک درجه عفو قرار گرفته و محکومیت وی بحبس دائم با کار تبدیل شده است بعلت اخلال نظم و عدم تمکین از مقررات در تاریخ 29 /6 /48 بزندان برازجان منتقل گردیده است.
خواهشمند است دستور فرمائید بنحو مقتضی در جریان فعل و انفعالات احتمالی از ناحیه مشارالیه بوده و در صورت مشاهده فعالیت مضره و یا عمل خلافی از وی مراتب را بموقع باین اداره کل اعلام دارند.
مدیر کل اداره سوم مقدم از طرف 27 /7 /48 رهبر عملیات ـ صالحی 26 /7 /48 رئیس بخش 316 ـ ازغندی 26 /7 رئیس اداره یکم عملیات و بررسی ـ ثابتی

توضیحات سند:

1ـ حسنعلی منصور در اردیبهشت ماه 1302 در تهران به دنیا آمد.
پدر او رجبعلی منصور (منصورالملک) از اعضاء اولیه لژ «بیداری ایرانیان» بود که در دوران رضا شاه سالیان مدید در مشاغل حساس جای داشت و در آخرین ماه های سلطنت او به صدارت رسید و در دوران محمد رضا شاه پهلوی نیز مجددا در رأس دولت قرار گرفت.
ارتشبد فردوست می نویسد: «علی منصور [منصور الملک ]از مأموران انگلیس بود.
پسرش حسنعلی منصور مانند پدر پرورش یافته انگلیسی ها بود ولی از آن گروه بود که به آمریکائی ها وصل شدند.
او چه در اصل چهار و چه بعدها که نخست وزیر شد از طرف امریکا به شدت تقویت می شد.
» منصور از مهره هائی بود که توسط انگلیسی ها به امریکا معرفی شد و لذا حمایت هر دو قدرت را به حد کافی پشت سر داشت.
منصور برنامه های مهمی به سود غرب داشت که یکی از آنها کاپیتولاسیون بود که با مقاومت جدّی امام خمینی مواجه شد مخالفت های ایشان با نفوذ امریکا و غرب و اقدامات محمدرضا در دوران دولت منصور شدت گرفت و بالاخره به تبعید ایشان به ترکیه (13 آبان 43) منجر گردید.
ساواک در تاریخ 19 /4 /1337 که حسنعلی منصور در دولت منوچهر اقبال معاونت نخست وزیر را عهده دار بود بیوگرافی او را چنین ثبت کرده است: بسیار خوشگل، صورتی سفید، چشمانی میشی و خیلی قشنگ، قدی متوسط، خوش قامت، پدرش بی اندازه متموّل که در حدود 50 میلیون تومان ثروت دارد.
دارای لیسانس ازدانشکده حقوق تهران رشته سیاسی در سال 1324 می باشد فرانسه خوب میداند و به انگلیسی به اندازه رفع احتیاج آشنائی دارد.
وی تمام روزنامه ها و مجلات عادی و تا اندازه ای کتب اقتصادی را مطالعه می کند.
به زن و مقام علاقمند است، تحصیلات متوسطه را در دبیرستان ایرانشهر گذرانده، لیاقت و شایستگی ندارد، حتی به علت ترقی بی جهتی که نموده (به علت نفوذ پدرش و اینکه دکتر اقبال به پدر او مدیون بود او را به این سمت منصوب کرد) مورد تنفر قاطبه جوانان قرار گرفت.
ابتدا در وزارت امور خارجه در لندن بود بعد منشی وزیر خارجه و سپس رئیس اداره چهارم سیاسی شده است.
به علت نفوذ پدر، نشان تاج دریافت نمود.
پدرش از عمّال درجه اول سیاست انگلیس است.
عضو جمعیت یاران دبیرستانی بوده، متواضع ولی بی شخصیت است، افکار عالی به هیچوجه ندارد و تمام ترقی او روی نفوذ پدرش می باشد.
کم مغز، بی تجربه و عزیز بی جهت است.
مشارالیه در اردیبهشت سال 1340 زمانی که نماینده مجلس بوده است کانون مترقی را متشکل از عده ای روشنفکران و کارشناسان مسائل اقتصادی و اجتماعی تشکیل می دهد که تعداد کثیری از اعضای آن در انتخابات مجلس شورای ملی (تابستان 1342) به نمایندگی مجلس انتخاب میگردند.
این نمایندگان به رهبری حسنعلی منصور بدوا به تأسیس حزب ایران نوین (آذر 1342) اقدام کرده و چون در مجلس شورای ملی اکثریت داشته اند در اسفند 1342 بفرمان ملوکانه حزب ایران نوین مأمور تشکیل دولت حزبی می گردند.
حسنعلی منصور 3 ماه بعد از تبعید حضرت امام خمینی «ره» ترور گردید.
ر.ک : ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ج 2 ص 365 ـ 355

منبع:

کتاب شهید حاج مهدی عراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 179

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.