صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

یکسونگری به تشیع

یکسونگری به تشیع


متن سند:

یکسونگری به تشیع
سخنرانی‌ها، مقاله‌ها و درس‌های مهدی‌هاشمی، واژه‌های انقلابی‌که انتخاب می‌کرد و برهه‌ای از تاریخ اسلام که وی بدان می‌پرداخت. گویای ‌این واقعیت است که برداشت او از اسلام کاملاً یک بُعدی است. از دیدگاه مهدی‌ هاشمی اسلام و مکتب تشیع، تنها، مکتب‌ستیز است، تعلیم و تربیت، زهد و عرفان و آرامش و امنیت در ‌این مکتب جایی ندارد. وی هنگامی که به تاریخ اسلام می‌پردازد و به ابعادی از زندگی اهل بیت(ع) چون یاری رساندن به مستمندان، عدالتخواهی، زهدگرایی و سایر صفات والای اخلاقی ‌ایشان می‌رسد، سعی دارد تا ‌این مفاهیم را نیز از جنبه انقلابی‌و سیاسی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.‌ این در حالی است که اسلام و تشیع، مکتب جامعی است که به همه ابعاد وجودی انسان دقت دارد و نیازهای آن را به صورت همه جانبه مورد توجه قرار داده است. از دیدگاه تشیع، ائمه اطهار(ع) همه، شخصیتی واحدند که شجاعتشان در علی(ع) و حسین(ع)، صبر و بردباری‌شان در حسن(ع) عبادتشان در سجاد(ع)، علمشان در باقر(ع) و صادق(ع)، مقاومتشان در کاظم(ع)، سیاستشان در رضا(ع)، زمان‌شناسی و هوشمندی‌شان در على النقی(ع)، محمد تقی(ع) و حسن عسگری(ع) بروز کرده است . از دیدگاه تشیع نه شجاعت امام صادق(ع) کمتر از شجاعت حسین‌بن علی(ع) است و نه منصب ولایتعهدی امام رضا(ع) خوشتر از زندان برای امام موسی کاظم(ع). تنها اقتضای زمان و مکان، مصالح اسلام و مسلمین، نوع سیاست‌های روز سردمداران بنی‌امیه و بنی‌عباس و جریان‌های فکری و یا سیاسی هر دوره موجب می‌شد تا ائمه اطهار(ع) خط مشی خود را بر طبق آن سازماندهی کنند. نگاه به شیعه از زاویه دید نویسندگانی که تا حدودی بنیانگذار حرکت یک‌سونگری به مذهب در بعد «سیاست و ستیز» بودند. موجب شد تا مهدی‌ هاشمی نیز تفکری را بپذیرد که در آن مفهوم زندگی و هدف آن، چیزی جز «سیاست» و «ستیز» نیست. وی در ‌این راه تا بدآنجا رسید که مسجد و کلیسا، مسلم بن عقیل و گالیله و زینب(س) و ژاندارک را کنار هم قرار می‌داد و هر یک را نماینده زمان و مکانی خاص قلمداد می‌کرد. وی حرکت الهی حضرت زینب(س) را تا حد ژاندارک فرانسوی تنزل داده و گالیله را تا مقام رفیع مسلم بن عقیل(س) بالا برده است. مهدی‌ هاشمی در تاریخ 29 /1 /1355 در نامه‌ای خطاب به همسرش می‌نویسد:
«تاریخ با همه فراموشکاری‌ها که دارد، داستان گالیله و مسلم بن عقیل [را] که آن یکی در غرب و‌ این در شرق قربانی وسوسه‌های کلیسا و مسجد شدند، بیاد دارد. در ‌این میان نقش زنانی شیردل هم چون ژاندارک فرانسوی و زینب قهرمان که سیمای کبود شرق و غرب را به دلاوریهای خود آراسته‌اند از همه گویاتر است. آنان دور از اسارت عواطف زنانه و غرایز و احساسات مردانه ‌ایستادند و شکیبایی و تحمل کردند.»

منبع:

کتاب بن‌بست - جلد اول / مهدی هاشمی ریشه‌های انحراف صفحه 34
صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.