صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: دستغیب و مصباحی

تاریخ سند: 28 آبان 1357


موضوع: دستغیب و مصباحی


متن سند:

از : 21 ه به : 312 شماره : 12390 / 21 پیرو 12359 /21 ه ـ 26 /8 /57 آیت الله سید عبدالحسین دستغیب شیرازی و آقای مجدالدین مصباحی شیرازی خطیب که زندانی بودند پس از آزادی به قم آمدند و چند روزی در منزل آقای مهری داماد دستغیب و مقسم آیت الله خوئی سکونت دارندروز26 /8 /57دستغیب ضمن یک مذاکره خصوصی گفت تصمیم داشتم پس از آزادی بلافاصله به شیراز بروم ولی چون تلفنها و تماسها حاکی از این بود که هزاران نفر در دروازه قرآن شیراز به استقبال من می آیند و احتمال بروز تظاهرات خشونت آمیزی می رفت که منجر به کشتار گردد لذا مصلحت را در این دیدم که چند روزی در قم بمانم و سپس دور از چشم مردم و مخفیانه به شیراز بروم.
دستغیب به اتفاق مصباحی ضمن ملاقاتی با آیت الله گلپایگانی و به مناسبت فوت پسرش1 به ایشان تسلیت و مذاکراتی بشرح زیر نمودند: دستغیب رو به گلپایگانی گفت: آقا خوبست اعتصاب کارکنان شرکت نفت را تأیید و بدینوسیله کارگران را تقویت می نمودید؟ گلپایگانی در جواب چنین گفت: ما غیر مستقیم از کارگران شرکت نفت پشتیبانی کرده و آنان را تائید کرده ایم ولی مستقیما به اسم کارگران شرکت نفت اعلامیه ای نداده ایم و در این مورد صلاح نیست که با صراحت آنها را تأیید کنیم حتی از شرکت مخابرات مکرر به من تلفن کردند و گفتند آقا چکار کنیم، اعتصاب بکنیم یا نه؟ من گفتم چون اعتصابات مربوط به علماء نبوده و مردم خودشان برای اسلام چنین مبارزه ای را شروع کرده اند به هر نحوی که خودتان صلاح میدانید عمل کنید.
مصباحی رو به گلپایگانی گفت: آقا درست است مردم اعتصاب می کنند و تا جان دارند ایستادگی می نمایند ولی تشویق شما موجب دلگرمی آنها خواهد شد.
گلپایگانی در جواب گفت: ما همیشه از اعتصابات و مبارزات بطورکلی پشتیبانی کرده و خواهیم کرد ولی اعلامیه ای که به امضاء ما سه نفر آیات ثلاثه رسیده حکایت از همه چیز می کند و مطلبی را فروگذار نکردیم دولت از این اعلامیه خیلی ناراحت شده بود و حق هم داشت چون دولت نظامی توقع داشت که ما او را تأیید کنیم و یا لااقل نمایندگانی بفرستیم که با او همکاری کنند و ما علی رغم انتظار او این دولت را محکوم و مردود نمودیم و هنگامیکه شریف امامی برای من تسلیت نوشت درجوابش نوشتم که جنایات شما مصیبتش بیشتر از مرگ فرزندم می باشد به هر حال ما تا می توانیم از اعتصابات و مبارزه پشتیبانی می کنیم.
مصباحی رو به گلپایگانی گفت: آقا شنیده ام از طرف بازاریان تهران به قم آمدند و گفتند مغازه ها را باز نکنید و به اصناف قم گفتند هر چه ضرر و خسارت به شما وارد شده تأمین می کنیم.
گلپایگانی در جواب چنین گفت بلی ما هم اجازه داده ایم که از سهم امام تأمین بشوند.
آقای مهری گفت شنیده شده که از طرف آقای خمینی مبلغ چهار میلیون تومان بین کارگران شرکت نفت تقسیم کرده اند و آنهائی که امکانات مالی بهتری داشته اند پول نگرفتند و گفته اند ما خانه های شرکت نفت را تخلیه می کنیم و تا پای جان ایستادگی خواهیم کرد.
مصباحی به گلپایگانی گفت آقای شیخ بهاءالدین محلاتی می خواستند نمایندگانی خدمت جنابعالی بفرستند و سپس تصمیم گرفتند خودشان بیایند و هدفشان این بود که با شما مشورت و راهنمائی بگیرند که بمردم چه بگوئیم (بر کناری 66 [محمدرضا پهلوی] قانون اساسی، رفتن دولت نظامی) و بالاخره هر چه میگوئید با هم بگوئیم تا وحدت کلمه حفظ گردد.
گلپایگانی گفت بلی همین روزها بنا بود بیاید ولی هنوز نیامده است.
گلپایگانی در پایان سخنان خود گفت: چند نفر از طلبه های کرد و عشایر پیش من آمده بودند و می گفتند که شما راجع به حمله کولیها و عشایر اعلامیه ای بدهید و آنان را محکوم کنید من گفتم شما بعنوان عشایر و روستانشین از من سؤال کتبی بکنید تا من جواب بدهم و از این طریق اثر بهتری خواهد داشت آنها گفتند این سؤال به امضاء چه کسی باشد من گفتم بنویسید از طرف متدینین عشایر و روستانشین پس از آن نوشتند و من هم جواب تندی دادم.
سپس مصباحی از گلپایگانی سؤال کرد شما چرا از این اعلامیه ها کم چاپ می کنید و در نتیجه به همه شهرستانها نمی رسد.
گلپایگانی جواب داد چاپ اعلامیه ها در دست من نیست و این کار در چاپخانه دارالتبلیغ اسلامی بوسیله شریعتمداری انجام می گیرد و این اعلامیه اخیر در 6000 نسخه چاپ و توزیع شد.
در خاتمه حدود 200 برگ از اعلامیه مزبور را آقای مصباحی از گلپایگانی گرفت و گفت امروز ظهر کسی بنا است از تهران به قم بیاید و به شیراز برود و من بوسیله او این اعلامیه ها را می فرستم.
ضمنا گفته شده که امکان دارد پسندیده هم در امر کمک به اصناف دست داشته باشد.
نظریه شنبه : بطورکلی درست است که آیت الله گلپایگانی چنین مطالبی را عنوان نموده ولی بعید بنظر می رسد که باطنا اعتصابات و تظاهرات منجر به کشت و کشتار را تأیید نماید.
نظریه سه شنبه : بطوریکه زنجانی یکی از میهمانداران دستغیب اظهار نموده اصولاً آقای دستغیب قصد دارد بطور غیر آشکار به شیراز مسافرت نماید.
ضمنا با توجه به دسترسی و صداقت شنبه طرح مسائل فوق صحیح بنظر می رسد.
کیاوش نظریه 21 ه : نظریه سه شنبه مورد تائید است.
آقای مجتبوی 29 /8 /57 در پرونده کلاسه 37145 بنام عبدالحسین دستغیب بایگانی شود زمانی 14 /9 /57

توضیحات سند:

1 ـ حجه الاسلام حاج سید مهدی گلپایگانی فرزند [آیت الله ] حاج سید محمدرضا گلپایگانی از قم، در اثر تصادف اتومبیل در تاریخ 22 سپتامبر [31 /6 /57 ] در راه عزیمت به محل زلزله زدگان طبس درگذشت.
اتومبیل وی با یک تانکر نفتکش تصادم نمود و او و پنج نفر دیگر کشته شدند.
نکته حایز اهمیت این است که نخست وزیر، شریف امامی پیام تسلیتی برای آیت الله گلپایگانی فرستاد، و چندین هزار نفر در یزد و در تاریخ 23 سپتامبر در تشییع جنازه متوفی به آرامی شرکت نمودند.
سولیوان ( روز شمار انقلاب اسلامی - اسناد لانه جاسوسی آمریکا ج 9 ص 267) آیت الله گلپایگانی در پاسخ شریف امامی به تاریخ 4 /7 /1357 تلگرامی ارسال نمود که در بخشی از آن چنین آمده است: تسلای خاطر اینجانب وقتی فراهم می شود که مصائب وارده بر اسلام و قرآن مجید که قلب مبارک حضرت ولی عصر ارواح العالمین له الفدا را جریحه دار ساخته جبران و نظام کامل اسلامی در مملکت برقرار گردد.
ایشان با اشاره به حرکت ضد اسلامی رژیم یادآور می شود که از این وضعیت...
بیشتر از مرگ فرزندشان متأسف می باشند (ر.ک: اسناد انقلاب اسلامی ج 1 ص 417)

منبع:

کتاب شهید آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب به روایت اسناد ساواک صفحه 634


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.