صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش اطلاعات داخلی

تاریخ سند: 30 آذر 1343


گزارش اطلاعات داخلی


متن سند:

شماره : 6183 طبق اطلاع واصله صبح روز 27 /9 به مناسبت درگذشت شیخ عبدالهادی فقیهی رضائی از طرف آیت اله گلپایگانی و بعد از ظهر همان روز از طرف بستگان آن مرحوم و سایر روحانیون مجلس ختمی در مسجد اعظم قم برگزار شده و چون اطلاع می رسد که طلاب طرفدار خمینی قصد تظاهراتی له نامبرده دارند لذا از طرف شهربانی محل پیش بینیهای لازم به عمل آمده و عده ای مأمور با لباس سویل در داخل و چند نفر پاسبان جلو دربهای خروجی مسجد گمارده می شود.
در حین انعقاد مجلس شخصی به نام ابوالفضل حسینی اظهار داشته به سلامتی آقای خمینی صلوات ختم کنید.
که نامبرده به وسائل مقتضی به خارج از مسجد هدایت و وسیله مأمورین دستگیر و پس از خاتمه مجلس ختم نیز یک نفر طلبه به نام شیخ محمد حسین املائی1 ـ و شخصی به نام ابوالقاسم کلّو شعار صلوات به سلامتی خمینی داده که نامبردگان نیز وسیله مأمورین دستگیر می گردد در این هنگام شیخ دیگری به نام مرتضی فهیم با صدای بلند اظهار می دارد.
مگر فرستادن صلوات برای آقای خمینی جرم است که ما را می گیرند.
که نامبرده با سه نفر دیگر دستگیر شده دیگر به شهربانی هدایت و با پرونده متشکله به ساواک قم تحویل می گردند.
اصل در پرونده فقیهی بایگانی است این نسخه در پرونده گلپایگانی بایگانی شود 25 /11

توضیحات سند:

1ـ شیخ محمد حسین املائی خوزانی فرزند رمضانعلی به سال 1325 در محله خوزان خمینی شهر اصفهان متولد شد.
وی دارای تحصیلات حوزوی است و از سال 1340 ساکن قم شده است.
درباره زندگی و تحصیل خود گفته است: «شش ساله بودم که به اصفهان آمدم و به تشویق پدرم که خود از مدرسان علوم دینی مدرسه جده بزرگ بود به تحصیل مشغول شدم به طور جدی درس را از نه سالگی شروع کردم.
در پانزده سالگی پس از شش سال تحصیل در آن مدرسه، برای ادامه تحصیل به قم آمدم ظرف مدت سه سال خود را به رسائل و مکاسب رساندم و هم اکنون (سال 43) نزد شیخ نعمت اللّه صالحی نجف آبادی رسائل می خوانم».
در سال 1343 در مجلس ختمی با صدای بلند فریاد می کند : «برای سلامتی حضرت آیت الله خمینی صلوات» بلافاصله دستگیر و مورد بازجویی واقع می شود.
او در بازجویی اعلام می کند.
«از فرط عشق به ایشان این کار را کردم و چون مقلد ایشان هستم وظیفه دارم هم برای ایشان دعا کنم و هم مردم را به این کار ترغیب کنم.
» در 9 /2 /44 آزاد می شود و کشور را به قصد عراق ترک می کند.
در 24 /11 /46 به اتهام جعل مهر گذرنامه احضار و بازداشت و پس از یک ماه آزاد می شود.
ساواک او را یکی از عوامل مؤثر در پخش اعلامیه های حضرت امام (ره) معرفی می کند.
در سال 51 به لبنان می رود و ماهیانه مبلغ پنجاه لیره لبنانی از امام موسی صدر شهریه می گیرد.
در سال 53 به دلیل نامعلومی به روایت اسناد ساواک از سلک روحانی خارج می شود و لباس شخصی به تن می کند...
او در تاریخ 10 /9 /56 به دلیل توقیف گذرنامه اش در سفارت ایران در بغداد با گذرنامه جعلی به فرانسه رفته و در اعتصاب ایرانیان شرکت کرده است.
وی در سال 1358 در یک حادثه رانندگی در اتوبان تهران و قم جان به جان آفرین سپرد.

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 154

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.