صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : اظهارات آیت الله خمینی و نجفی در قم

تاریخ سند: 11 آبان 1343


موضوع : اظهارات آیت الله خمینی و نجفی در قم


متن سند:

شماره : 261 /314 محمد حسین نوذری گیلانی که یکی از معممین ساکن شهرستان قم می باشد و شبهای جمعه هر هفته تحت عنوان روضه خوانی به تهران می آید ضمن مذاکرات دیگری به مأمور اظهار داشته : از ساعت 9 روز دوشنبه 4 /8 /43 الی ساعت 10 آیت الله نجفی1 و از ساعت 10 الی ساعت 11 همان روز آیت الله خمینی و از ساعت 11 الی 12 روز مزبور آیت الله شریعتمداری2 در منازلشان و بعد از نماز شب همان روز آقای حائری3 در مسجد امام در اطراف تصویب لوایح مصونیت مستشاران امریکایی و دویست میلیون دلار وام برای تقویت نیروی دفاعی سخنرانیهایی نموده اند.
نامبرده اضافه کرده که جمعیتی بیش از ده هزار نفر که اغلب از تهران آمده بودند در یکی دو کوچه مانده به منزل آقایان داخل کوچه نشسته و سخنرانی را از بلند گو استماع می کردند و خیلی متأثر بودند خاصه هنگامی که آیت الله خمینی صحبت می کرد چون خودش خیلی ناراحت و متأثر بود مردم به گریه افتادند.
مشارالیه همچنین گفته است که خمینی در سخنرانی خود این طور اظهار می داشت : «این قوانینی که مجلس گذشته تمامی بی اعتبار است زیرا یک نفر وکیل نخست وزیر انتخاباتی نداریم و عموما سفارشی می باشند.
قانون مصونیت افراد خارجی شرعا و عرفا به ضرر این مملکت است.
اگر یک ملتی فقیر شد باید هر قانونی که یک دولت قوی مثل آمریکا بخواهد در آن کشور اجرا شود عملی گردد؟ اگر یک امریکایی خدا نکرده شاه را زیر اتومبیل بگیرد و یا در خیابان به نوامیس شما (خطاب به جمعیت) بی احترامی کند ما ملت چکار می توانیم بکنیم؟ به کدام مرجع مراجعه نماییم؟ خمینی سپس اضافه کرده، اولین قدمی که رضا شاه برداشت الغای کاپیتولاسیون بود.
رئیس جمهور آمریکا می گوید حال که این ملت فقیر است باید اسیر شود.
ملت ایران با کدام کشور بیگانه سرجنگ دارد که مرتب پول از آمریکا برای نیروی دفاعی قرض می گیرد؟» هنگامی که از محمد حسین نوذری پرسیده می شود که شما هم از سخنان خمینی متأثر شده و آن را تصدیق می نمایید؟ پاسخ می دهد البته چون مورد تصدیق تمام مردم است من هم تصدیق می کنم زیرا آقای خمینی محققا از وضع دنیا بی خبر نیست؟ توضیح : هرگونه تماس مستقیم با محمدحسین نوذری موجب شناسایی منبع خواهد شد.
به استحضار ریاست بخش 321 برسد.
13 /8 /43

توضیحات سند:

1ـ مرحوم آیت الله نجفی مرعشی در روز 4 آبان سخنانی علیه تصویب قانون کاپیتولاسیون ایراد کردند و در قسمتی از آن فرمودند : «...
اخیرا تصویبی که مصونیت داشته باشد اتباع آنها، شخصیت بزرگ مملکت را از حیث روحانیت و از هر حیث بخواهد صدمه ای بزند به هیچ قسم مسئولیت نداشته باشد.
مبلغین مسیحی در کمال آزادی...
مبلغین فرقه ضاله در کمال آزادی...
چه بکند انسان؟...
همین چند روز قبل که حالت قلبی حقیر بهم خورده بود، خدا شاهد است در همان حال من خوشحال بودم که دارم از این نشئه می روم، چون خیلی سخت است که انسان در محیطی گرفتار شود و دائما ببیند که حملاتی است علیه روحانیت و دیانت نتواند کاری بکند، قلم بسته، زبان بسته، تکلیف چیست؟...
» ]مرحوم آیت الله نجفی مرعشی چون احتمال می داد که بخاطر تأثیر و تألم شدید مجددا حالشان بهم بخورد بعضی از مطالب را قبلاً نوشته بودند، بعد از این سخنان حالت مزاجی ایشان تغییر کرد و سید حسن نبوی بیانیه ایشان را قرائت کرد در قسمتی از این بیانیه چنین آمده بود:]«...
من نمی دانم به کدام یک از مصیبتها گریه کنم؟ به مخالفت با صریح احکام اسلام و قرآن گریه کنم...
آقایان وکلای بی موکل که در خانه ملت گرد آمده اید! آیا شما برای دفاع از حقوق مسلمین و حفظ استقلال ملت و مملکت جمع شده اید؟ یا برای اینکه با دست خود سند اسارت و بردگی یک مشت ملت ایران را امضا کنید...
بر افرادی که در این جنایت بزرگ و قانون تحمیلی مخالفت کرده اند لازم است که از دین مقدس اسلام و مصالح کشور دفاع کنند و نگذارند که بیش از این به نوامیس دینی و ملی تجاوز شود و آنهایی را که در مجلسین با تصویب این قانون موافقت کرده اند به ملت غیور ایران و مراجع عظام معرفی کنند...
» (ر.ک : نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، جلد چهارم، صفحات 328 تا 334) 2ـ آقای شریعتمداری نیز در مخالفت با کاپیتولاسیون سخنانی ایراد کردند که بخشی از آن چنین است : «یکی از مهمترین مسایلی که اسلام برای آن اهمیت فراوان قایل شده است، استقلال کشور اسلام است...
اما با نهایت تأسف اخیرا قانونی از مجلس گذشت که به استقلال مملکت ما لطمه زیادی وارد ساخت و آن مصونیت مستشاران نظامی یک کشور خارجی (یعنی آمریکا) بود...
معلوم نیست به چه دلیل چنین طرحی را به مجلس داده اند و چگونه مجلس آن را تصویب کرد، در حالی که با دین ما، با قانون اساسی ما مباینت دارد و امنیت و استقلال ما را به خطر می اندازد.
این ذلت بزرگی برای ما است.
به طوری که از صورت مذاکرات مجلس که به چاپ رسیده بر می آید، دولت با عجله زیاد در یک جلسه طولانی (یک جلسه 8 ساعته) این طرح را به تصویب رسانیده است.
این قانون بر خلاف موازین اسلام است...
این قانون بر خلاف مواد متعددی از قانون اساسی است...
بنابراین نه شرعا و نه قانونا چنین مطلبی ارزش نخواهد داشت...
اگر دولت آمریکا که خود را مدافع آزادی و استقلال ممالک دیگر معرفی می کند چنین تقاضایی را کرده، این با ادعای مزبور ابدا سازش ندارد.
و اگر مجلس ایران چنین حاتم بخشی کرده است بسیار عمل خلافی انجام داده است...
مزایایی که دولتهای دنیا به یکدیگر می دهند باید بر اساس احترام متقابل باشد.
آیا ما که چنین مصونیتی را به چندین هزار خارجی داده ایم، آنها حاضرند نسبت به یک نفر از ایرانیان مقیم آمریکا چنین مصونیتی بدهند...
اگر این اقدام، اقدام خوبی بوده، چرا ملت ایران را در جریان نگذاشتند؟...
مصلحت ایجاب می کند مجلس ایران هر چه زودتر این قانون خطرناک را فسخ کند و به فرض این که فسخ نکند از نظر مردم ایران و قانون اسلام و قانون اساسی کوچکترین ارزش قانونی نخواهد داشت...
» (ر.ک : همان، صفحات 325 تا 328) 3ـ آیت الله شیخ مرتضی حائری (فرزند مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم) نیز بعد از نماز مغرب و عشا سخنرانی نمود قسمتی از بیانات ایشان را از قول آیت الله طاهری خرم آبادی نقل می کنیم.
«...
از جمله قرار شد که یک شب حاج آقا مرتضی حائری بعد از نماز مغرب و عشا در مسجد امام صحبت بکنند.
مردم را خبر کردند که ایشان می خواهند صحبت کنند.
من خودم در آن سخنرانی حضور داشتم و یکی از حرفهایی که ایشان آن شب گفت این بود که فرمود : «اسلام دینش و عبادتش عین سیاست است و سیاستش عین عبادت است و این دو از هم جدا نیست.
» مرحوم حائری اشاره کرد به نماز جمعه که هم عبادت است و هم سیاست.
انتشار این سخن که دین از سیاست جدا نیست از آقای حائری خیلی خوب بود، چرا که در آن زمان در اذهان بسیاری این مطلب وجود داشت که دین از سیاست جدا است و سخنرانیها و موضع گیریهای امام را در مورد کاپیتولاسیون یک مسئله سیاسی محض می دانستند.
عده ای بودند که اصلاً می گفتند ما نباید با هیچ چیزی کاری داشته باشیم...
وجود این تفکرات بود که به نظر من به صحبتهای مرحوم آقای حائری خیلی اهمیت می داد.
جالب این بود که ایشان از مردم برای سخنانش تأیید می گرفت.
ایشان فرمود: «کسانی که با این حرفهای من موافق هستند و این صحبتها را قبول دارند، بگویند صحیح است.
» بعد مرحوم آقای حائری یک نیشتری به رژیم زد و گفت: «معلوم نیست کسانی که در مجلس به این قانون رأی دادند، خودشان به اندازه این جمعیت، آرای واقعی مردم را داشته باشند.
» آن وقتها معلوم بود که رأی گیری در انتخابات آزادانه و واقعی نیست.
یک عده ای به پای صندوقها رأی می رفتند، ولی هر کس را که دلشان می خواست از صندوق بیرون می آورند.
» (ر.
ک : خاطرات آیت الله طاهری خرم آبادی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صفحات 314 تا 316)

منبع:

کتاب قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 6 صفحه 448


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.