صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

مکالماتی که بین سناتور عباس مسعودی (صاحب امتیاز روزنامه اطلاعات) با سناتور مصباح‌زاده (صاحب امتیاز روزنامه کیهان) در تاریخ 10/11/46 صورت گرفته است:

تاریخ سند: 10 بهمن 1346


مکالماتی که بین سناتور عباس مسعودی (صاحب امتیاز روزنامه اطلاعات) با سناتور مصباح‌زاده (صاحب امتیاز روزنامه کیهان) در تاریخ 10/11/46 صورت گرفته است:


متن سند:

مسعودی: "عرض کنم گرفتاری¬هایی که شما برای ما درست کردید ما را می¬اندازید توی اشکال...
" مصباح¬زاده: "چی شده" مسعودی: "دیروز که بنده رفتم آن جا فکر نمی‌کردم که این طوری بشه...
چه اخمی کرده بودند و اصلاً به من لبخندی نزدند...
دیشب هم رفتم آن جا ...
محل سگ به ما نگذاشت خلاصه خیلی افتضاح و این محصول جریانی بود که ایجاد کردیم...
مصباح¬زاده: "اصلاً هیچی نگفت؟" مسعودی: "نه اصلاً نگاه هم نکرد" مصباح¬زاده: "عجیب...
عجیب...
خیلی عجیب است...
" مسعودی: "فکر می¬کنم که ساواکی¬ها و دولتی¬ها برای ما طوری زدند که تمام گناه¬ها را انداختند گردن ما" مصباح¬زاده: "عجیب است" مسعودی: "باید بنشینیم صحبت کنیم و برایش بنویسیم، من همه چیزها را برایشون برده بودم گزارش¬ها و کاریکاتورها و همه چیزها را ولی اصلاً نشد با این برنامه...
باید طبق همان برنامه برایشون بنویسیم...
" مصباح¬زاده: "حالا در ملاقاتی که با نخست وزیر می-کند...
مفصل این جریان را می¬آره" مسعودی: "به این بگوییم، یا اونو واسطه قرار بدیم؟" مصباح¬زاده: "نه معتقدم که یا اونو یا علم را" مسعودی: "بله...
یک وقت می¬بینی علم گرفتاره...
اعلیحضرت شنبه می‌ره و پنج روز می‌ماند" مصباح¬زاده: "قرار بود برنگرده" مسعودی: "نه برمی¬گردند اینجا و دوباره می¬روند...
ما باید در غیاب ایشان با علم صحبت کنیم، علم هم با هویدا بده اختلاف داره...
بهتره...
بهش می¬گوییم، من قبلاً با علم خیلی صحبت کردم و همه جریان را گفتم...
هم راجع به تختی و هم درباره بحرین و طییب [طیّب] حسین و این اوضاعی که پیدا شده و باعث ناراحتی شده، گفتم باید به عرض برسانی و فکر می¬کنم این کارو بکنه، چون خودش می‌گفت که دولتی¬ها بی‌عرضه هستند" مصباح¬زاده: "می¬دانی عین چی شده؟ عین اون دفعه که علیاحضرت گفت ها...
مال نظام وظیفه بود" مسعودی: "بله، یک دفعه هم مال طیب بود و دفعه سومش هم این بود که اتفاق افتاد" مصباح¬زاده: "بله من روی علم خیلی امیدوارم...
می-خواهید منم باهاش صحبت کنم" مسعودی: "یادت باشه که با هم برویم پیش او" به آقایان گفته شد چون سناتور انتصابی هستند یا استعفا دهید تا روزنامه را طبق روشی که داشته¬اید بتوانید ادامه دهید والا باید روزنامه در کنترل باشد و من غیرمستقیم کمونیست¬ها را تقویت نکنید و مطالب دیگر که شروع به گریه و التماس نمودند و به وسیله وزارت اطلاعات تمام مقالات که تاکنون جنبه تبلیغات بر له کمونیست بوده کنترل شود این¬ها در ظاهر تضرع و التماس می¬کنند و در خفا خیلی مذاکره می-کنند.
قسمت دوم در ساعت 0930 روز 17 /11 به استحضار جناب آقای مدیر وزیر اطلاعات رسید.
17 /11

منبع:

کتاب مسعودی‌ها به روایت اسناد ساواک صفحه 200



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.