صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

خاخام باشی

خاخام باشی


متن سند:

خاخام باشی

صهیونیسم بین‌الملل، برای تشکیل کشوری صهیونیستی برپایه آئین تحریف شده‌ی دین یهود، در سرزمین فلسطین، بر یهودیان متکی است و هر یهودی در خارج و داخل سرزمین اشغالی فلسطین، وسیله‌ای است برای نیلِ صهیونیسم به اهداف خود. صهیونیسم در داخل فلسطین برای تبدیل «یهودی قدیم» به «اسرائیلی جدید» تلاش می‌کند تا احساس همبستگی و وابستگی به رژیم اسرائیل را در درون او تعمیق بخشد.
اما در خارج از فلسطین، از آنجا که صهیونیسم، همه یهودیان را اتباع و شهروندان احتمالی اسرائیل در آینده به شمار می‌آورد، برای ترغیب آنها به مهاجرت و سفر به فلسطین، یا حداقل پشتیبانی مادی و معنوی از اسرائیل، فعالیت می‌کند. از این‌رو تلاش گسترده‌ای در میان یهودیان خارج از فلسطین (یهود یا سپورا)1 به عمل می‌آورد تا آنها را برای مهاجرت به اسرائیل آماده سازد.
صهیونیست‌ها برای عملی شدن این هدف، برنامه‌های گسترده‌ی فرهنگی و آموزشی را به مرحله اجرا گذاشته‌اند. آنها برای تعلیم و تربیت یهودیان، هزینه‌های زیادی متحمل شده‌اند و با ایجاد مدارس یهودی در کشورهای جهان، به آموزش آنها و براساس تعالیم و آموزه‌های خود می‌پردازند، به‌طوری که در سال 1972م، 8 درصد دانش‌آموزان یهودی را تحت تعلیم و تربیت آموزه‌های مورد نظر خود قرار دادند.
به غیر از مدارس، صهیونیسم بین‌الملل از طریق سازمان‌ها و کانون‌های فرهنگی نیز به تربیت جوانان یهودی در اقصی نقاط عالم می‌پردازد. آنها حتی برای جلوگیری از تداخل برنامه‌های فرهنگی در محیط‌های غیریهودی با برنامه‌های مورد نظر خود، از رسانه‌های گروهی به‌عنوان ابزار تربیتی بهره می‌برند.2صهیونیست‌ها در جهت عملی شدن برنامه‌هایشان در منطقه خاورمیانه، از جمله ایران، دست به اقدامات متعددی زده‌اند. ایران در زمان حکومت پهلوی، پایگاه مهمی برای صهیونیست‌ها محسوب می‌شد تا از طریق آن، تعداد زیادی از یهودیان کشورهای منطقه به اسرائیل کوچ داده شوند. آژانس‌های صهیونیستی از اوایل روی کارآمدن رضاخان، اقدام به کوچ یهودیان به سرزمین‌های اشغالی کردند؛ زمانی که جمعیت یهود فلسطین بسیار محدود بود. سابقه‌ی این نوع از مهاجرت‌ها که نزد یهودیان با نام عبری (Aliyah) معروف است، بالاخص در اروپا به سال188م می‌رسد و تأسیس مدارس آلیانس در ایران ـ در زمان ناصرالدین‌شاه ـ با هدف ایجاد انگیزه مهاجرت یهودیان صورت پذیرفت. از طرفی در دوره رضاخان، به مأمورین سیاسی بریتانیا در ایران اجازه داده شد تا وارد عمل شوند و اجازه‌ی خروج کلیمیان از ایران و ورود به سرزمین‌های اشغالی را رأساً صادر کنند. اگرچه در ابتدا دولت انگلیس برای کلیمیان اتباع بیگانه در ایران روادید عبور صادر می‌کرد، اما همراهی دولتمردان پهلوی اول باعث شد در سال131ش، حتی در مورد گزارش‌های اداره گمرک، در جریان قاچاق مواد مخدر در حاشیه‌ی مرزها توسط عده‌ای از کلیمیان، دولت رضاخان همان مواضع انفعالی را در پیش گیرد. در حقیقت این واکنش، از طرفی شبهه‌ی مسأله‌دار بودن وجود کلیمیان را در کشور تقویت می‌کرد و از سوی دیگر فرصت بهتری را در اختیار آژانس یهود قرار می‌داد تا به واسطه عدم رسیدگی به یهودیان ایران، انگیزه و فضای مهاجرت را بیش از پیش تصریح و تسریع کند. از سال 1316 و همچنین با شروع جنگ جهانی دوم و ازدیاد مهاجرت یهودیان اروپایی به فلسطین از طرق زمین و دریا و سفر گروهی از آنان به ایران و اسکانشان، زمینه مساعد دیگری بود که بعدها یهودیان به تدریج به فلسطین اشغالی مهاجرت کنند.3
تسهیل موج مهاجرت یهودیان از شوروی و جمهوری‌های اقماری آن، از جمله جمهوری‌های آسیای مرکزی، شهرهایی مانند: بخارا،4 تاشکند،5سمرقند،6 ترکمنستان،7 افغانستان و عراق به ایران و سپس انتقال به سرزمین‌های اشغالی، به زودی بافت جمعیت فلسطین اشغالی را به نفع صهیونیست‌ها تغییر داد، به نوعی که در سال 1955 ساکنین رژیم صهیونیستی بالغ بر 1745 نفر شدند که از جمله 155 آنها یهودی صهیونیست بودند.
بی‌شک، بدون هماهنگی و ارتباط نزدیک رژیم پهلوی با صهیونیسم بین‌الملل، عملی کردنِ این مهم، غیرممکن بود و رژیم صهیونیستی موفق به جذب نیروی لازم برای تشکیل دولت و نیروی نظامی نمی‌شد. به همین علت است که در ششم فروردین سال 13ش، حدود 33 روز بعد از کودتا، تشکیلات صهیونیست ایران، اعلام موجودیت کرد9 و مورد حمایت قرار گرفت، تا جایی که فرح پهلوی که لقب شهبانویی ایران را یدک می‌کشید، آرزو داشت تا در کشور اسرائیل راننده‌ی آمبولانس باشد.1
هدف از این مدخل کوتاه، سندی چند از دربار پهلوی است که حکایت از تشکر و قدردانی خاخام‌ها، بن‌صهیون میرحای ازویل و دیشون لزیون از محمدرضا پهلوی جهت مساعدت در مهاجرت یهودیان اروپایی و آسیایی به سرزمین‌های اشغالی است:
سند شماره ( 23 )
شماره: 1753 تاریخ: 13 /4 /1322
وزارت امورخارجه
خاخام فلسطین، عریضه‌ای مبنی بر شکرگزاری از طرف هیئت یهود، به پیشگاه مبارک تقدیم داشته است. با ارسال عین عریضه، قدغن فرمایید چنانچه مقتضی و صلاح باشد، به وسیله کنسولگری شاهنشاهی در فلسطین مراتب خشنودی خاطر مبارک را به مشارالیه ابلاغ نمایند.

سند شماره ( 24)
تاریخ: 21 /2 /22
پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاهی
گزارش
با نهایت فدویت، مفتخراً معروض می‌دارد: برحسب اجازه مرحمتی، در جهت معالجه به فلسطین قید بوده با خاخام‌باشی، که او را رئیس و پیشوای کل کلیمی‌های عالم خطاب می‌کردند، تصادفاً ملاقاتی حاصل و دو روز بعد که کلیمی‌های ایرانی در هیئتی... مهمانی به افتخار فدوی داده، ایشان هم حاضر، به علاوه معاون حکومت فلسطین که آن هم کلیمی و چند نفر دیگر از محترمین آنها هم حاضر و در ضمن خطابه‌هایی که از طرف خاخام‌باشی و چند نفر معروضه که کلیه آنها حاکی از تشکر از مراحم ملوکانه بوده ایراد و پس از مختصر جوابی که از طرف فدوی ایراد گردید، کلیه آنها مروری به زبان عبری قرائت و به دعای ذات مقدس شاهنشاهی خاتمه و ضمناً خاخام‌باشی عریضه به پیشگاه همایونی وسیله فدوی تقدیم داشت که عیناً تقدیم می‌دارد.
آقای شکرائی نامه خاخام را ترجمه کنند به عرض برسد 22 /2 /22

سند شماره ( 25 )
شماره: 931 تاریخ: 6 /4 /1322
اداره دفتر وزارت دربار شاهنشاهی
پاسخ‌نامه شماره 144 مورخ 17 /3 /22 با اعاده عین عریضه خاخام فلسطین به پیشگاه ملوکانه به طوری که خواسته بودند ترجمه فارسی نامه مزبور تهیه و به پیوست فرستاده می‌شود.
رئیس دفتر وزارتی قریب

سند شماره ( 26 )
تاریخ: 3 /3 /22
اداره اطلاعات و مطبوعات و ترجمه
بن زیون‌میرهادی
اوزیل
خاخام بزرگ بیت‌المقدس
اورشلیم 21 /4 /1943
اعلیحضرت همایون محمدرضاشاه پهلوی پادشاه ایران
در این موقع که رئیس کل پلیس اعلیحضرت همایونی از فلسطین گذر نموده است، فرصت را مغتنم شمرده وظیفه خود می‌داند که از طرف خود و از طرف تمام اتباع آن اعلیحضرت و از طرف برادران و فرزندان و ملت من که از ایران آمده‌اند و در این سرزمین مقدس اقامت جسته‌اند و پیوسته مطیع آن اعلیحضرت می‌باشند، مراتب ادعیه و سپاسگزاری خود را به پیشگاه ملوکانه تقدیم دارم و سعادت و عظمت و آسایش ایران و ایرانیان را در زیر سایه آن اعلیحضرت از خداوند مسئلت نمایم.
ملت بنی‌اسرائیل از مراتب مهمان‌نوازی و پذیرایی‌هایی که دولت و ملت ایران از فراریان یهود نموده‌اند، بی‌اندازه سپاسگزار می‌باشد و این جانب نیز از طرف یتیمان و بیوه‌زنان و برادران و خواهران ستمدیده که از چنگال مرگ و قحطی و دشمنان انسانیت و آزادی، جان در برده و به اراضی مقدس وارد شدند، از دولت خیرخواه آن اعلیحضرت و ملت نجیب ایران تشکر دارم.
این نیکوکاری ایران هرگز فراموش نمی‌شود و البته خدای بزرگ به اعلیحضرت همایونی و خاندان بزرگ سلطنتی و کلیه افراد ملت نجیب و مهمان‌نواز ایران عوض خواهد داد.
خادم فرمانبردار آن اعلیحضرت
بن صهیون‌میرحا اوزیل
ریشون لزیون خاخام بزرگ ارضی مقدس

توضیحات سند:

1. Diaspora، در لغت به معنای پراکندگی است. اصطلاحی عبری که معمولاً برای مستقر شدن مهاجرنشینان پراکنده یهودی خارج از فلسطین، بعد از تبعید به بابل که در 536 م پایان‌ پذیرفت اطلاق می‌شود.
2. علیمردانی، علیاکبر: فصلنامه مطالعات تاریخی، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، عنوان مقاله: مروری بر فعالیت‌های مطبوعاتی سفارت اسرائیل در تهران، سال دوم، شماره هشتم، تابستان 1384، صص 209 و 210
3. یزدانی، مرضیه: اسناد مهاجرت یهودیان ایران به فلسطین، 1330 ـ 1300، سازمان اسناد ملی ایران، صص 25 تا 41
4 . همان، ص 27
5 . همان، ص 25
6 . همان، ص 31
7 . همان، ص 50
8 . فردوست، حسین: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، مؤسسه اطلاعات، ص 552
9 . روزشمار تاریخ معاصر ایران، جلد اول، ص 71
10. زنان دربار به روایت اسناد ساواک، فرح پهلوی، جلد اول، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص 35


منبع:

کتاب اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 31




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.