صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 20 شهریور 1347


متن سند:

تیمسار معظم پیرو مذاکره حضوری با ارسال عین نوشته 4 صفحه ای عباس عباس زاده و خلاصه آنچه از آن در مجله چاپ شده و توضیح و جوابیکه در مقدمه و مؤخره بآن داده ایم، بطوریکه ملاحظه میفرمائید مثل اینکه مسئولان کار گزارش امر را بتفصیل بعرض نرسانیده و یا اطلاع نداشته اند که برسانند.
بنده در سنگری که دارم فقط بخاطر خدمت بشاه مملکتم پیوسته خود را موظف میدانم آتش هر نوع نارضائی و ناروائی و عصیان مربوط بهر فرد اگر چه دیوانه و منحرف بود و بقیمت سوختن خودم هم باشد در نطفه فرو نشانم این بار اول نیست که اینها شکایت میکنند.
آخرین نامه آنها که دارای 45 امضاء از جمله امضای همین شخص میباشد بتاریخ چهل روز قبل است که عینا تقدیم میگردد.
فرض جنون نویسنده بنظر بنده هم رسید ولی آیا میتوان تمام این 45 نفر را دیوانه بحساب آورد؟ بنظر بنده آنها عاصی هستند و عاصی گاهی بدتر از دیوانه است.
آخر من چطور میتوانم نامه ایکه در آن مرا بروح پاک رضاشاه کبیر قسم داده اند نادیده گرفته در سبد باطله بیندازم؟ مگر شما که یک فرد فدائی واقعی شاه هستید اینکار را میکنید که از بنده توقع دارید؟ شما را بخدا خدمتگزار شاه آنهائی هستند که بقول نویسنده نامه : انسانی را تبدیل بحیوان کرده اند و یا آنکه بقیمت زخمی شدن خودش این سگ هار را بانسانی ملایم و مطیع تبدیل کرده است؟ طبق اصول مسلم روانی هر نوع نارضائی در سرازیری زندگی مانند یک گلوله کوچک برف است اگر در همان ابتدا و بملایمت جلو آن گرفته نشود هر آن بر حجم و مقدار آن افزوده شده تا وقتیکه بصورت بهمنی خراب کننده در میآید، شما بنده را سرزنش میکنید که چرا با سپر قرار دادن آبرو و حیثیت خودم جلو آنرا گرفته ام! این است نوع تشویقی که از یک سرباز فداکار میکنید؟ سربازیکه بارها در همین سنگر بقیمت بازی با موجودیتش امتحان شاه پرستی خود را داده و عنداللزوم هزار بار دیگر هم خواهد داد؟! ما مطمئنیم که بر اثر مبارزات دامنه دار در راه شاه و مردم مخالفان فزون از شمار شب و روز برایمان میزنند جزئی خطائی را می بینند و صدها خدمت را نادیده میگیرند ولی چون بحسن نیت و هدف مقدس خود ایمان دارم هر نوع سرزنش و عدم تشویق در اینمورد را بحساب عدم اطلاع گذاشته با بردباری معتقدیم : هرچه از دوست میرسد خوب است گر همه سنگ و گر همه چوب است! بنده هرچه در مجله نوشته و یا مینویسم بقصد خدمت است اگر جنابعالی هم مانند نویسنده نامه آنرا خیانت میدانید این سر بی موی ما و آنهم شمشیر شما.
ارادتمند ع ـ امیرانی

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - مجله خواندنی‌ها به روایت اسناد ساواک صفحه 174


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.