صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

ریاست محترم شهربانی اصطهبانات

تاریخ سند: 17 آذر 1346


ریاست محترم شهربانی اصطهبانات


متن سند:

تاریخ:17 /9 /1346
ریاست محترم شهربانی اصطهبانات

محترماً به عرض عالی می‌رساند فدوی سرپاسبان یکم امیر میرغیاثی مسئول اطلاعات مبنی بر این‌که ساعت 19 مورخه 16 /9 /46 در مسجد محله میری مجلسی منعقد و عده‌ای تقریباً در حدود پانصد نفر از طبقات مختلف شهر در آن‌جا تجمع، ابتدا تلاوت چند آیه قرآن به وسیله کمال کشفی و سپس آقای نعیمی فارغ‌التحصیل بنای سخنرانی نمود. متن سخنرانی وی در مورد اقتصاد اسلام و خارجه و برده‌فروشی بوده و اظهار داشت یک سوم از مردم ثروتمند و دارای آپارتمان و بهداشت و وسایل عالی می‌باشند و دو سوم دیگر فقیر و معیل و بیچاره‌اند و در زمان محمد شاه مسئله بردگی رواج داشت و چون عده از مردم به مالکیت عده دیگر تفریت [تفریط] نموده‌اند ممالک غرب به مذهب ما حمله کرده‌اند و نیز بیان داشت ارسطو که به عنوان معلم خلق شده گفته است خدا عده‌ای را خلق کرده که مالک باشند و عده‌ای ملک نداشته باشند و رعیتی کنند بعد از آن سرکار ستواندوم[وظیفه] اکبر پرورش فرمانده پاسگاه ژاندارمری با لباس سویل نیز نشسته و سخنرانی به دست گرفته و در مورد صله رحم و کمک کردن به بستگان بی بضاعت خود سخنرانی و ضمن سخنرانی اظهار داشت در یک روزنامه خوانده‌ام که زنی به شوهر خود تلفن کرد که زودتر بیا به خانه. گفت چه خبر است؟ با تندی به او گفت من می‌گویم زودتر بیا خانه. ظهر که آمد گفت من می‌خواهم تو را طلاق بدهم. [مرد] گفت زن، ما بچه داریم چه طور می‌توانی دوری بچه‌های خود را ببینی. گفت همین که می‌گویم و طبق قانون جدید1 می‌روم تو را در دادگاه طلاق می‌دهم. اسباب خود را برداشته و از خانه خارج شد و مدتی گذشت شوهرش به خانه مادر عیالش تلفن کرد که بیا به عیال من بگو برگردد؛ بیاید سر خانواده‌ات و [ما] بچه داریم. مادرش گفت برو گم شو دخترم با شوهر جدیدش به اروپا رفته است. تا یک روز طلاقنامه وی به وسیله دادگاه به من ابلاغ شد و روز مادر رسید. هر بچه‌ای به قدر سن خود برای مادر خود هدیه می‌خرید تا این‌که یک دختر به دختر من گفته بود چه برای مادر خود هدیه خریده‌ای؟ دختر دیگر گفت چه می‌گویی مادرش یک سال است که ول کرده و رفته آناً دختر من حالت غشوه [غش] بهش رخ داده و به من تلفن کردند که بیایید دخترت حالت غشوه دارد و تا این‌که دکتر به من گفت مواظب دختر خود باش ممکن است از بین برود من رفتم به یکی از رفقایم گفتم سویچ موتور خود را به من بدهید که قضیه از این قرار است. درب منزل رفتم گفت بیا داخل که یک تکّه خوب به طور زدم وقتی که من رفتم داخل دیدم زن خودم می‌باشد. داخل نرفتم تا یک روز رفتم درب مدرسه که سری به دختر خودم بزنم دیدم دخترم خوشحال است گفتم چه طور شده گفت مادرم آمده و یک جعبه شیرینی برایم آورده و یک جعبه هم داده که بدهم به برادرم گفتم این زن کثیف می‌خواهد چه بر سر اولادهای من بیاورد. فردا رفتم در مدرسه وقتی که آمد گفتم اگر سر وقت فرزندان من آمدی تو را تکه تکه می‌کنم و حالیه هر روز می‌آید می‌گوید من را به منزلت برای کلفتی فرزندان خود ببر من بر سر دوراهی گیر آمدم. نمی‌دانم چه بکنم و از این‌گونه سخنان و ساعت 21:30 خاتمه و مجلس با کمال نظم و آرامش متفرق. اتفاق قابل عرضی نبوده. مراتب جهت اطلاع گزارشاً عرض شد.2 سرپاسبان یکم میر غیاثی
رونوشت برابر اصل است.

توضیحات سند:

1. منظور قانون حمایت از خانواده می‌باشد. این لایحه برای اولین بار از طرف گروه مرموزی که وابسته به عوامل صهیونیزم در ایران بودند در تاریخ 4 /3 /43 مطرح شد. در مجله اطلاعات بانوان آن روز چنین آمد: «به مناسبت دهمین سال تأسیس جمعیت راه نو هفته گذشته مراسمی در محل جمعیت برپا بود، در این مراسم خانم فریده دیبا مادر گرامی شهبانوی ایران و اداره‌کننده جمعیت و عده‌ای از رجال سرشناس و رجال معروف حضور داشتند و از کیک(تولد جمعیت) که 9 شمع روی آن بود نوش جان کردند. در این جمعیت صحبت از این بود که جمعیت راه‌نو طرحی را که برای حفظ حقوق زن تهیه کرده است تصمیم دارد به امضای عده‌ای از نمایندگان زن و آقایان وکلای مجلس برساند و تقدیم مجلس کند. احتمال زیاد داده می‌شود که در این دوره مجلس در زمینه حقوق زن و خانواده قانونی به تصویب برسد ... » رژیم شاه پس از آنکه مدتی از طریق مطبوعات روی این طرح رسوا تبلیغ کرد و به گمان خویش افکار ملت مسلمان ایران را برای پذیرش آن آماده ساخت، برآن شد که آن را به مجلس به اصطلاح شورای ملی بفرستد و به آن جنبه قانونی بدهد. از این رو در تاریخ 11 اسفند ماه 1345، روزنامه‌ها اعلام کردند که: «لایحه حمایت خانواده امروز از طرف دولت به مجلس تقدیم شد» این طرح که در ظاهر داعیه حمایت از زنان را داشت با برخی از اصول مسلم فقهی در تناقض بود.
ر.ک: نهضت امام خمینی، سیدحمید روحانی، ج2، صص 198 ـ 192.
2. استاد پرورش این سخنان را به مقتضای فهم شنوندگان بیان نموده است و برای انتقال مطلب از داستان فوق بهره گرفته است. بهره‌گیری از قصص قرآن و اتفاقات تاریخی، یکی از شیوه‌هایی بود که استاد پرورش با استفاده از آن، سیاست‌های دول استعماری و وابستگان آنها را مطرح و مورد نقد و بررسی قرار می‌دادند.

منبع:

کتاب استاد سید علی اکبر پرورش به روایت اسناد ساواک صفحه 8

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.