موضوع : بیانات شیخ عباسعلی اسلامی
تاریخ سند: 25 بهمن 1338
موضوع : بیانات شیخ عباسعلی اسلامی
متن سند:
شماره : 2 ـ 3 ـ 4949 از ساعت 18 روز 22 /11 /38 پس از آنکه نماز جماعت مغرب و عشاء در مسجد لاله زار برگذار گردید.ابتدا قصائدی به مناسبت شب تولد حضرت حجت (ص) وسیله علامه خوانده شد.
سپس آیت الله شیخ عباسعلی اسلامی به منبر رفته و ابتدا پیرامون روز تولد حضرت قائم (ص) و ظهر [ظهور] آن حضرت مطالبی ایراد و پس از آن به انتقاد از اوضاع جاری مملکت پرداخت و چنین گفت (حالا روزگار بر ما تنگ شده است کفر همه جا را فراگرفته.
شهوت رانی و بلهوسی سراسر مملکت را به کثافت کشیده.
این دستگاه دولتی ما به جای آنکه قانون قرآن را عمل نماید رقاصه از اروپا وارد می کند و روزبروز بر تعداد دکانهای شرابخواری افزوده می گردد و تعداد آن ها از قصابی و نانوائی هم زیاد شده است که پول بیت المال را به این رقاصه ها می دهند.
تلویزیون و رادیو برای فساد اخلاق مسلمین وارد می نمایند.
روزبروز بر بی حیایی زنان افزوده می شود.
دستگاه تبلیغاتی مملکت را به دست بهائیان1 داده اند.
فرهنگ را کثیف و یک شخص کثیف را هم در رأس آن قرار داده اند.
دختران و پسران مسلمان را در مدارس به دین خارجی ها در می آورند.
اجانب و خارجی ها و دشمنان دین را بر ما مسلط نموده اند.
روزبروز بر تعداد سینماها و کاباره ها افزود می شود.
با این همه جنایات یک عده جاسوس و بی دین و بهایی را بر ما مسلط نموده و مردم را به روز گدایی و پریشانی انداخته اند.
با این وسائل می خواهند جلو کمونیست را بگیرند.
آقای دولت تا زمانی که مملکت تو تابع قانون قرآن نباشد و قرآن در آن حکومت نکند و این هرزه گویی ها از بین نرود مملکت از خطر دشمن نجات نمی یابد والا با این اوضاع کمونیست خواهد شد دین اسلام دینی است که در مقابل مخالفین سنگری است که نمی گذارد به پرچم داران و مملکت آن لطمه ای وارد آید.
اگر در پناه قرآن باشید خداوند یاری خواهد کرد و اگر بی دینی رواج یابد و مردم بی دین شوند دیگر نمی توانی آن را نگاهداری مثل شهریور 20 که هر کس از ارتشیها به یک محلی فرار کردند ولی ما آخوندها جای خود نشستیم و کسی با ما کاری نداشت.
نگاهدار مملکت هستیم این است مملکت به دست ما است.
قانون قانون قرآن است.
اگر می خواهی مملکت محفوظ باشد و خودت هم سالم باشی تسلیم قرآن باش نه اینکه لق لق زبان باشی.
حالا از طرف عراق حمله کرده اند از طرف شوروی به ما حمله می نمایند.
از طرف چین کمونیست مورد حمله قرار گرفته ایم این در اثر آن است که به قانون قرآن عمل نمی کنید.
من در 19 سال قبل که در خراسان بودم می خواستند ریشم را بتراشند.
بنده ناچار شدم به تهران بیایم ولی طولی نکشید که اوضاع به هم خورد و آنها از بین رفتند ولی من 19 سال بعد از آنها هنوز هم زنده ام.
من خدا را دارم) در اینجا ناطق داستان انقراض سلطنت فرعون به دست حضرت موسی و نابود شدن نسل فرعون از روی زمین را تشریح و از نابودی دشمنان خاندان پیغمبر اکرم یاد نموده مجددا علاوه نمود (از 19 الی 20 سال قبل در زیر زمینها اسم حسین را می بردند و کسی جرئت نمی کرد که آشکار از آن یاد نماید.
کجا رفت آن ...
...
؟ خدا دروغ نیست.
قرآن دروغ نیست.
ای مردم دشمن شما را گول نزند مواظب خودتان باشید.) در اینجا ناطق به سخنان خود که در مقابل بیش از سه هزار نفر از مجتمعین داخل و خارج صحبت می کرد پایان داد.
توضیحات سند:
1ـ بهائیه یا بهائیان پیروان میرزاحسینعلی نوری معروف به بهاءاللّه که او را مؤسس شریعت تازه و موعودی که باب بشارت ظهور او را داده می دانند.تعلیمات و آموزه های بهاءاللّه که بیشتر توسط پسرش عباس افندی معروف به عبدالبهاء منتشر گردید مخلوطی از عرفان اسلامی و برخی از نتایج حکمت و معرفت اروپا در قرن 19 است.
بهائیان ابنیان را مظاهر الهیه می خوانند و معتقدند که بعد از حضرت محمد (ص)، باب و بعد از او میرزاحسینعلی بهاءاللّه به عنوان مظهر الهی به عالم آمده اند، اما می گویند که بعد از بهاءاللّه لااقل تا هزار سال دیگر مظهر الهی در عالم نخواهد آمد.
مبادی عمده اخلاقی بهائیان عبارت است از وحدت افراد عالم، مساوات زن و مرد و مخالفت با تعصبات ملی و دینی.
آنها نماز خاص دارند که هر روز سه نوبت می خوانند و روزه آنان خاص 19 روز آخر هر سال.
مراکز مهم اجتماعات رسمی آنها حظیره القدس نام دارد (دایره المعارف فارسی مصاحب، ج 1، ص 475) بسیاری از مورخان و محققان تاریخ معاصر ظهور فرقه های بابیه و بهائیه را از نتایج فرقه سازی استعمار اروپاییان در کشورهای مسلمان می دانند.
همگامی این فرق با سیاستهای استعماری بیگانگان تأییدی بر این مدعا است.
فرقه ضاله بهائی در دوران حکومت پهلوی به اوج نفوذ و اقتدار خود در ایران رسید.
ارتشبد حسین فردوست، رئیس دفتر ویژه اطلاعات محمدرضاشاه معتقد است رضاخان با بهائیان روابط حسنه داشت تا حدی که اسداللّه صنیعی را که یک بهایی متعصب بود به سمت آجودان مخصوص محمدرضا، ولیعهد منصوب کرد (ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، ص 374).
فردوست می نویسد محمدرضاشاه نیز از تشکیلات بهائیان و نفوذ افراد بهایی به مقامات مهم و حساس مملکت آگاهی داشت و با حسن ظن به مسئله می نگریست.
هنگامی که امیرعباس هویدا که منتسب به بهایی گری بود به نخست وزیری رسید نفوذ بهائیان به اوج خود رسید.
اسداللّه صنیعی در کابینه او به وزارت جنگ و وزارت خواربار رسید.
فردوست عقیده دارد عبدالکریم ایادی که پدرش از خواص عباس افندی بود، نقش مهمی در نخست وزیری هویدا دارد.
بهائیان همچنین در این دوره به مراکز مهم اقتصادی کشور نفوذ کردند و ثروتهای کلانی را از طریق زد و بند با مقام های سیاسی تصاحب کردند.