صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 17 مهر 1357


متن سند:

از: سازمان اطلاعات و امنیت قم به: مدیریت کل اداره سوم 312 شماره: 1894 /21ﻫ 1.
دینوری از تبریز شب گذشته ضمن تماس با آیت‌الله شریعتمداری از قول حاج مرتضی ایروانی اظهار نمود: 15 نفر را در تهران گرفته اند و از شریعتمداری تقاضای کمک نمود.
شریعتمداری اظهار داشت مشکل کار این است که ما تماسی نداریم، ولی بهتر است از طریق مسالمت‌آمیز مسائل حل شود، چون تندروی نتیجه‌اش کشتار دادن است و با دست خالی جلو اسلحه فرستادن که نه شجاعت است و نه عقلانی و نه از لحاظ شرعی درست است.
درحالی که ما از راه معقول پیش می‌رویم و اثر دارد، پس چرا راه دیگر انتخاب کنیم و در خاتمه افزود حال که شماها راضی نمی شوید ما آشتی کنیم، بنابراین باید از حاشیه عمل نماییم.
2.
ضمن تماس هایی که با منزل خمینی از شب گذشته تا کنون حاصل شده است، عنوان می‌شود شهاب الدین اشراقی عازم مسافرت و دیدار خمینی است و در مورد سوالاتی که در باره سالگرد فوت مصطفی خمینی صورت می گیرد گفته می شود دوشنبه آینده است.
ضمناً ناشناسی نیز ضمن تماس با منزل خمینی سوال می نماید: آیا پدر خمینی را در جاده اراک – خمین به دار آویخته اند؟ این مسئله حقیقت دارد؟ جواب داده می شود خیر؛ پدر خمینی را در آن زمان در این جاده تیر زدند و کشتند1.
توضیح: به طور ی که استنباط می شود طرفداران خمینی مقدماتی برای برگزاری سالگرد فوت مصطفی خمینی و همچنین با طرح مسائلی مانند فوت پدر خمینی درصدد پیدا کردن مستمسکی برای اجرای برنامه هایی می باشند.
3.
مرعشی از مشهد ضمن تماس با منزل خمینی جریانات اخیر مشهد و دستگیری شیخ تهرانی2 را مطرح نموده است.
استحضاراً معروض.
رئیس سازمان اطلاعات وامنیت قم .
باصری نیا به عرض می رسد.
بند یک در بولتن درج شود.
ثابتی 17 /7 /57 محترماً به استحضار می‌رساند 17 /7 /57 آقای مجتبوی در بولتن درج گردید.
جهت بهره برداری به استحضار رئیس دایره عملیات می رسد.
کندری 18 /7 /57

توضیحات سند:

1.
در کتاب حدیث بیداری در این باره نوشته شده است: « پدر بزرگوار امام خمینی مرحوم آیت الله سید مصطفی موسوی از معاصرین مرحوم آیت الله العظمی میرزای شیرازی (رض) پس از آنکه سالیانی چند در نجف اشرف علوم و معارف اسلامی را فرا گرفته و به درجه اجتهاد نایل آمده بود به ایران بازگشت و در خمین ملجأ مردم و هادی آنان در امور دینی بود.
در حالی که بیش از پنج ماه از ولادت «روح اللَّه» نمی گذشت، طاغوتیان و خوانینِ تحت حمایت عمّال حکومت وقت، ندای حق طلبی پدر را که در برابر زورگوییهایشان به مقاومت برخاسته بود، با گلوله پاسخ گفتند و در مسیر خمین به اراک وی را به شهادت رساندند.
بستگان شهید برای اجرای حکم الهیِ قصاص به تهران (دار الحکومه وقت) رهسپار شدند و بر اجرای عدالت اصرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردید.
» حدیث بیداری، ص 15 2.
علی مراد تهرانی (خانی ارنگه) معروف به شیخ علی تهرانی فرزند عزت اللّه در 1309 ش در تهران بدنیا آمد.
تحصیلات علوم دینی خود را در قم و نجف طی نمود.
وی از جمله روحانیون مبارزی بود که طعم زندان و شکنجه را چشیده بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدتی رئیس دادگاههای انقلاب مشهد بود.
همچنین از اعضای خبرگان قانون اساسی نیز بود.
دفتر هماهنگی بنی صدر و سازمان منافقین با برنامه ای حساب شده به تهرانی نزدیک شده و وی را که دارای زمینه نیز بود نسبت به نظام بدبین کرده به تدریج وی در صف مخالفین نظام قرار گرفت.
و پس از فرار بنی صدر، به عراق رفت و در سالهای دفاع مقدس در خدمت رژیم بعثی عراق بود.
شیخ علی تهرانی در خرداد ماه 1374 خود را به نیروهای ایرانی مستقر در مرز ایران و عراق تسلیم کرد و در دادگاه به زندان در تبعید محکوم شد.

منبع:

کتاب آیت‌الله شیخ شهاب‌الدین اشراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 350

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.