صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : وضع یک نفر کارگر کفاش اخراجی ارتش و مراجعه وی به مسجد هدایت

تاریخ سند: 21 مهر 1347


موضوع : وضع یک نفر کارگر کفاش اخراجی ارتش و مراجعه وی به مسجد هدایت


متن سند:

شماره : 26311 /20 ه 2 از دو هفته قبل مرد 50 ساله ای که ترک زبان می باشد با وضع مفلوک در مسجد هدایت شرکت می نماید که در هفته اول مبلغی پول جهت وی از بین حاضرین توسط مصطفی صادقی و احمد فراهانی جمع آوری و به او داده شد و سپس مصطفی صادقی ـ احمد فراهانی ـ محمدعلی قیومی هوشیار ـ عبدالحسین کازرونیان ـ محمدمهدی اندوهی که نزد هم بودند پای درد دل این مرد نشستند.
مرد مذکور اظهار داشت قریب 18 سال در ارتش به سمت کفاش به طور روزمزد کار می کردم که 15 سال از آن را بیمه هستم مدتی است بدون جهت و به بهانه زیادی من بدون دادن مزایا و هر گونه کمک و مساعدتی مرا اخراج نموده اند طی این مدت خودم و همسرم چند بار شکایت کردم و حتی به کاخ های والاحضرت اشرف ـ والاحضرت شمس ـ والاحضرت فاطمه و علیاحضرت شهبانو و ندیمه شهبانو ـ ستاد ارتش و تمام جاهائی که امکان کمک داشت رفته ایم و با این که دستخط شهبانو و والاحضرت ها را جهت گرفتن مزایا و حقوقات این مدت به مقامات ارتش گرفته ام مع الوصف آنها نه تنها اعتنائی نمی کنند [بلکه ]به جرم نشان دادن این دستخط ها دستور می دهند از اطاق بیرونم بیندازند و راهم ندهند.
تمام اثاثیه منزلم را فروخته ام مدتی کسب سرپائی در خیابانها نمودم و چند وقتی واکس زدن کارم بود و مرتب هم دنبال کارم هستم بیمه می گوید چون سه ماه کسر خدمت داری ما نمی توانیم دیناری به تو بدهیم مگر این که ارتش سه ماه دیگر ترا نگهدارد و آنگاه بیمه می تواند ماهیانه 450 تومان حقوق به تو بپردازد.
چند روزی است زن و بچه هایم بیمار هستند و من روی رفتن به خانه را ندارم.
وی اضافه نمود سرهنگ خلتاش از ضد اطلاعات ارتش شماره تلفنی به من داده و گفته که به دکتری مراجعه کنم که گواهی کند چند سال است تحت درمان او هستم تا مبلغی برایم برآورد کنند و از دکتر بخواهم به وسیله آن شماره تلفن با او تماس بگیرد تا از دادن گواهی نترسد.
مرد مذکور را هفته قبل مصطفی صادقی ـ احمد فراهانی و محمدعلی قیومی هوشیار به منزل حسین لنکرانی برده اند و ضمن دادن مبلغی پول شیخ حسین لنکرانی قول داده به وسیله تلفن و نامه از مقامات ارتش بخواهند که کار این بدبخت را درست کنند و لنکرانی مرتب دنبال کار اوست.
در مسجد وقتی در مورد دستخط های والاحضرت ها و علیاحضرت شهبانو و سایرین صحبت و تعریف می کند که خریدار نداشته و با این که شهبانو صریحا نوشته اند جواب قطعی کار ایشان را بدهید کاری از پیش نرفته، است حاضرین در مسجد می خندند و می گویند دولت در دولت در ایران زیاد است.
هر کس برای خود یک دولتی است.
این مرد در حالی که گریه می کرد می گفت زنم از بس در شمیرانات به کاخ های والاحضرت ها رفته و منتظر مانده و از طرفی سابقه بیماری قلبی دارد اکنون در خانه بستری است حتی نان شب برای بچه هایم ندارم و سه شب است به منزل اقوام خود می روم و افزود دیگر منزل لنکرانی هم نمی روم چون تصور می کنند برای گدائی می روم و قرار شد مصطفی صادقی او را به منزل سید محمود طالقانی ببرد و جریان را با او در میان گذارد شاید دکتری از آشنایان ایشان حاضر به گواهی دادن به این شخص بشود یا در صورت امکان کاری برای او انجام دهند و اگر امکان دارد کمکی به وی بشود.
نظریه منبع ـ مرد فوق الذکر شخص آبرومند و در وضع بدی به سر می برد نارضایتی و حضورش در مسجد و عنوان نمودن جریان کار در مسجد هدایت که پایگاه افراد ناراحت است به مصلحت نیست و اصلح است که در مورد کارش به وی کمک شود.
مشخصات مشارالیه به علت جمع بودن افراد به دور او مقدور نگردید ولی می توان مشخصات او را از حسین لنکرانی تلفنی به عنوان این که برای این شخص کاری انجام خواهد گرفت اخذ نمود.
ملاحظات ـ به محض تهیه مشخصات نامبرده مراتب اعلام خواهد گردید.
جاجرود آقای محمودزاده ـ این شخص شناسائی و با تماس با 402 اقدام شود.
ـ در مورد افراد نامبرده بهره برداری شود.
22 /7 /47 از طریق بخش 302 در شورای هم آهنگی مطرح گردیده است.

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد هدایت به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 376


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.