صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: سخنرانی آقای شیخ غلامحسین جمی

تاریخ سند: 15 تیر 1348


موضوع: سخنرانی آقای شیخ غلامحسین جمی


متن سند:

از: 6 ﻫ به: 316 شماره: 18257/ ﻫ آقای شیخ غلامحسین جمی روز 6 /4 /48 در جلسه هفتگی روحانیون آبادان در مسجد بهبهانی‌ها به منبر رفته و درباره عدالت در دین اسلام سخنرانی و سپس در مورد اهمیت و ارزش روحانیون صحبت کرده و اظهار نموده علمای دین راهنمای مردم هستند.
مثلاً در این شهر آبادان اگر وجود روحانیون نبود ارتش شهربانی و یا ژاندارمری به تنهایی به قدرت سرنیزه نمی‌توانستند جلوی این خیانت را بگیرند (این علمای دین هستند که بالای منبر مردم را به راه راست هدایت می‌نمایند وجود آقای حکیم1 در این دنیا برای ما خیلی ارزش دارد و همچنین آقای خمینی اگر دولت عراق هرچه ظلم به مردم مسلمان نماید به زودی تمام این ناراحتی‌ها برطرف خواهد شد لکن دین اسلام همچنین پابرجا و استوار است.
ملاحظات: منظور آقای جمی از بیان این مطلب که ارتش، ژاندارمری و شهربانی به تنهایی قدرت جلوگیری از این خیانت را نداشت آن بوده که بین جامعه روحانیت و دستگاه‌های امنیتی و انتظامی هماهنگی وجود دارد و تبلیغاتی که در بالای منابر به عمل می‌آید مردم در جریان و اوضاع و احوال اخیر عراق و رفتار مقامات عراقی نسبت به مسلمانان قرار می‌گیرند و بدینوسیله حس میهن‌پرستی مردم جهت دفاع از کشور و دین آماده می‌گردد روحانیون نیز از این طریق به قدرت نیروهای امنیتی کمک می‌نمایند.
در ساعت 9:15 روز 19 /4 /48 به بخش 316 واصل گردید.
فیش بررسی و ارائه شده است- 22 /4 /48 بایگانی شد- 24 /4 /48 آقای ابراهیمی بهره‌برداری شود- 19 /4 /48

توضیحات سند:

1.
آیت الله‌العظمی سید محسن حکیم، یکی از فقها و مراجع نامدار شیعه در سال 1306ﻫ ق در خاندانی از علم و تقوا، در بیت جلیلِ لبنان متولد شد.
پدرش علامه سید مهدی حکیم (متوفی 1312) و مادرش نواده آیت الله آقا شیخ عبدالنبی کاظمی، صاحب کتاب « تکملۀ الرجال » می باشد.
خاندان حکیم یکی از خاندان های اصیل و عرب در عراق می باشد که شخصیت های علمی و اجتماعی بزرگی از آن برخاسته اند.
آیت الله حکیم از محضر علمای بزرگی چون حاج سیدمحمد کاظم یزدی، حاج شیخ محمدکاظم خراسانی، میرزای نائینی، آقا ضیاءالدین عراقی، شیخ الشریعه اصفهانی و برخی دیگر تلمذ نموده است.
مرحوم آیت الله حکیم بعد از رحلت آیت الله العظمی بروجردی، مرجعیت عامه شیعه را به دست گرفت و در تنظیم امور اداری حوزه های علمیه و تأسیس مدارس و تربیت مبلغین سعی و کوشش بلیغ مبذول داشت و در غنا بخشیدن به فرهنگ اسلامی شاگردانی را تربیت نمود.
ایشان یکی از موفق ترین مراجع تقلید شیعه در امر تألیف و تصنیف بود.
با وجود آن همه مشاغل مرجعیت، باز دست از تألیف و تصنیف برنمی داشت و آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشت، گفته شده از آیت الله حکیم پرسیدند: نظرش درباره سیاست و دخالت علما در آن چیست؟ او با صراحت فرمود: « اگر معنی سیاست اصلاح امور مردم روی اصول صحیح عقلانی و رفاه حال و آسایش بندگان خدا باشد (کما این که ظاهر امر آن است که معنی صحیح سیاست همین باشد) اسلام، تمامش همین است و جز سیاست چیز دیگری نیست و علما غیر از این کار دیگری ندارند.
و اگر منظور معنی دیگر می باشد، اسلام از آن بیگانه و دور است».
به همین دلیل او در امور جاری سیاسی و اجتماعی دخالت داشت از جمله : 1.
شرکت در جهاد مردم عراق علیه استعمار انگلستان 2.
تکفیر حزب شیوعی و اشتراکی 3.
کمک به جنبشهای آزادیبخش 4.
شرکت در نهضت اسلامی ایران آیت الله حکیم برای اداره امور مرجعیت خود نظم و سازمان خاص ایجاد کرده و برای هر قسمت، مسئول معینی انتخاب نموده بود و از افراد مطلع در اداره این تشکیلات کمک می گرفت؛ به همین دلیل تشکیلات او با نظم خاص و آبرومندی اداره می شد که این امر در نوع خود بی سابقه بود.
آیت الله حکیم دارای فرزندانی برومند، عالم و لایق بود که در دوران زعامت پدر بزرگوار خود از معاونت و یاری او خودداری نکردند و پس از رحلت آن بزرگوار اغلب آنان به دست دژخیمان نظام عفلقی به فیض شهادت نائل آمدند.
خاندان حکیم یکی از کانون های مقاومت و شهادت در عراق به شمار می آید.
این عالم بزرگوار پس از عمری تلاش و کوشش در راه اسلام و قرآن سرانجام در 27 ربیع الاول 1390 ق به ملکوت اعلی پیوست.
مدفن آن مرحوم در نجف در مقبره مخصوص جنب کتابخانه خود می باشد.

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام غلامحسین جمی به روایت اسناد ساواک صفحه 49

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.