صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : دیدار علیاحضرت شهبانو از آیت الله خوئی

موضوع : دیدار علیاحضرت شهبانو از آیت الله خوئی


متن سند:

ملاقات علیاحضرت شهبانو با آقای خوئی در نجف اشرف را می توان از جهات متعددی به قرار زیر مورد بحث قرار داد : 1ـ این ملاقات تمام به اصطلاح مجاهدین روحانی و غیر روحانی را بشدت بخشم درآورده و بحدی که امروز (سه شنبه) مرتبا از بازار تهران به منزل آقای عبداله لطفی یگانه نماینده خوئی در تهران تلفن های شدیداللحنی می شده و در تمام این تلفن ها آقای خوئی مورد اهانت و ناسزا قرار می گرفته است و در قم رهبران مجاهدین از قبیل ربانی شیرازی و شیخ علی مشکینی و آقای یزدی گرفتن شهریه خوئی را تحریم کرده و حتی گفته می شود که مشکینی در این مورد اعلامیه ای نیز داده اند و از طرف دیگر بعضی از مقلدین خوئی از وی عدول کرده و به خمینی رجوع کرده اند.
ضمنا خشم مردم و مجاهدین تمام طرفداران خوئی و به ویژه نمایندگان ایشان را به وحشت انداخته و هیچ چاره ای فعلاً جز اعتراف به خطا در خود ندیده اند و لذا می گویند اگر قضیه ملاقات مذکور راست باشد این یک جنایتی به مبارزه روحانیون است که خوئی مرتکب شده است، ولی ما میدانیم که این قضیه دروغ است و از شما مجاهدین می خواهیم اندکی صبر کنید و زود قضاوت نکنید تا ما قضیه را از نجف تحقیق نمائیم.
2ـ آقای فهری (داماد دستغیب شیرازی) نماینده خوئی در قم شب دوشنبه به تهران منزل لطفی می رود و از آنجا با داماد خوئی آقای جلال فقیه ایمانی که نماینده خوئی در اصفهان می باشد تماس تلفنی بر قرار می کند بهرحال با هم قرار می گذارند که در یک تماس تلفنی با نجف قضیه را از خود خوئی بشنوند، ظاهرا با تمام سعی و کوشش تماس تلفنی برقرار نمی شود ولی آقای جلال مدعی [است] که من بوسیله تلکس با خوئی تماس تلفنی گرفتم و با او صحبت کردم.
ضمنا پس از آنکه فهری و لطفی در تهران و آقا جلال در اصفهان نمی توانند کاری از پیش برده و علاج قضیه را بنمایند با هم قرار می گذارند که شب سه شنبه به قم بیایند و آقا جلال و فهری وارد قم می شوند، البته لطفی دائی فهری است و این هر دو با آقا جلال رقابت و مخالفت کامل دارند و شاید در غیر موارد استثنائی با هم اجتماع نکنند و لذا شب سه شنبه هنوز موفق به دیدار هم نشده اند چون آقا جلال به منزل فهری نیامده است.
بهرحال هر یک از نمایندگان خوئی جداگانه در این مورد فعالیت می کنند و با همه اختلافاتی که دارند در یک مطلب ظاهرا با هم متفق شده اند و منشاء این خبر نیز یکی خود آقا جلال است که مدعی است با آقای خوئی تماس گرفته و دیگری آقای آصفی از کویت است که با پسر آقای خوئی به نام سید جمال در نجف تماس گرفته است.
نتیجه تماس این دو نفر بدین قرار است: شهبانوی ایران در حالیکه آقای خوئی مریض بوده و خوابیده بوده است بدون اطلاع قبلی با چند تن مسلح عراقی ناگهان و غافلگیر پیش آقای خوئی رفته اند و خوئی در مقابل امر انجام شده قرار گرفته است و سخنانی هم که خوئی به شهبانوی ایران گفته است کاملاً با گفته رادیو مخالفت دارد زیرا خوئی به ایران و ملت ایران اصلاً دعا نکرده و آنها را دعوت به همبستگی و سرمشق گرفتن از علی علیه السلام نموده و آنچه رادیو می گوید نکرده است، بلکه خوئی در این ملاقات به سه موضوع اشاره کرده است.
الف ـ نفوذ بهائیان1 در ایران.
ب ـ اشاره به حوادث اخیر و کشتار دسته جمعی.
پ ـ اهانت به علماء و زندان کردن و تبعید کردن آنها و در هر سه موضوع خیلی با تندی صحبت کرده است و در ضمن این ملاقات در کوفه انجام شده است نه در نجف.
آصفی ضمن مذاکره خصوصی اظهار نموده با پسر خوئی سیدجمال که صحبت می کردم معلوم شد که خوئی غافلگیر شده است، در ضمن شخصی از کویت را به نجف فرستادم و نامه ای نیز به صورت استفتائیه بتوسط آن شخص به خوئی نوشتم و گفتم که آقای خوئی جواب تندی بر علیه ایران و اینکه ملاقات مجبورا انجام گرفته در جواب نامه من بنویسد و من این نامه و جواب را فورا به ایران خواهم فرستاد و پخش می شود و نیز فردا صبح به خوئی تلفن می کنم و او را وادار می نمایم که با گلپایگانی تماس گرفته و قضیه را به او بگوئید و من با سرعت هر چه تمامتر مشغول کار هستم، آصفی افزوده است از مغرب تاکنون حدود بیست مورد تلفن از تهران و شهرستانها راجع به این قضیه بما شده است.
نظریه شنبه : اظهار نظر می شود طرفداران خوئی دو راه در پیش دارند که مجبورند یکی از دو راه را انتخاب کنند.
الف ـ اینکه از طرف خوئی اعلامیه ای در اسرع وقت برسد که در آن اعلامیه این ملاقات را اجباری وانمود کرده و بر علیه ایران و حکومت نظامی و کشتار دسته جمعی نیز مطالبی نوشته شده باشد و این اعلامیه نیز در اسرع وقت پخش و منتشر شود.
ب ـ اینکه خود خوئی به شریعتمداری و گلپایگانی تلفن کند و بگوید که چنین اعلامیه ای که متضمن تکذیب ملاقات اختیاری باشد شما منتشر کرده و بنویسد که مرا مجبور باین ملاقات کرده اند، ضمنا اگر وجود اختلاف و نفاق بین علماء و آنهم اختلاف سلیقه در مورد دولت ایران به نفع دولت ایران باشد باید دولت با کوشش هر چه تمامتر در ابقاء این اختلاف بکوشد و معلوم است که این مطلب اختلاف و نفاق عمیقی بین اهل علم انداخته است بحدی که منجر به زد و خورد و جبهه گیری فارس و ترک زبان شده است و شاهدش دو زدوخوردی است که بین طرفداران خوئی و خمینی در مدرسه حجتیه و مومنیه اتفاق افتاده است که همین اختلاف و نفاق نیز مورد تنفر باصطلاح مجاهدین و خمینیسم ها می باشد و تحریم گرفتن شهریه خوئی نیز موید همین نفاق و اختلاف است و ظاهرا برای دولت این کار آسان باشد، زیرا طرفداران خوئی هیچ راهی برای تحقیق این قضیه جز با تماس تلفنی ندارند و آقای شریعتمداری و گلپایگانی نیز تا از خود خوئی قضیه را نشنوند و خاطر جمع نشوند اعلامیه ای نخواهند داد و از طرفی نیز عده ای از مجاهدین که با خوئی مخالفند و غرض شخصی با او دارند که این ملاقات را اختیاری جلوه داده و خوئی در نظر مردم سقوط کند دولت اگر بخواهد و صلاح ببیند که اختلاف بین خوئیسم و خمینیسم بیفتد و ملاقات شهبانو را اختیاری جلوه دهد باید کارهای زیر را انجام دهد.
(1) برای مدت محدودی ارتباطات تلفن بین ایران و کویت و عراق را فوری قطع نماید که بهیچ نحوی با نجف و کویت کسی نتواند تماس برقرار نماید.
(2) تمام مسافرینی که از کویت و عراق و از پاریس می آیند کاملاً مورد تفتیش قرار دهد که اعلامیه ای یا نواری با خود نیاورند.
(3) چنانچه معروف است تلویزیون در فیلم مربوطه ورود شهبانو به عراق ملاقات خوئی را نشان نداده است و فقط عکس آقای خوئی بوده است و لذا اگر فیلمی در این باره موجود است نشان دهد و اگر فیلمی نیست در رادیو بنحوی اشاره بکند که ملاقات هیچوقت اجباری نمی شود و با قرار قبلی با خوئی بوده است.
خلاصه اگر تا یک هفته طرفداران خوئی نتوانند کاری بکنند این ماه بعید نیست که شهریه خوئی گرفته نشود، البته قرار بر این بوده است که 22 ذیحجه شهریه ها را بدهند ولی برای خاطر همین قضیه شهریه را تأخیر می اندازند تا بلکه اعلامیه ای از خوئی بیاید.
و تأخیر شهریه چون ماه محرم و تبلیغ و مسافرت طلبه ها به سایر نقاط نزدیک است بیش از یک هفته نمی تواند باشد.
البته این امکان نیز وجود دارد که با سقوط خوئی مردم به خمینی عدول بکنند و در نتیجه تقویت بشود اگر چه بعید بنظر می رسد.
نظریه سه شنبه ـ اجرای بند (1) نظریه شنبه از لحاظ سیاست جهانی به مصلحت نمی باشد لیکن بندهای (2) و (3) قابل بررسی و در عمل مواجه با مشکلاتی می باشد.
ضمنا اکثریت روحانیون مطلع ایمان دارند که آیت الله خوئی در درجه ای از معلومات قرار دارد که اکثریت روحانیون از شاگردان وی محسوب می شوند و حتی آیات ثلاثه نیز افتخار می نمایند که مورد تایید آیت الله خوئی باشند و جنجال اخیری که در مورد دیدار شهبانو از آیت الله خوئی روی داده وسیله عده ای از طلاب تندرو طرح ریزی و پیگیری می شود.
لذا اصلح است آیت الله خوئی وسیله نمایندگانش در ایران از جمله آقای لطفی در تهران، آقای فهری در قم و...
.
مورد محبت قرار گیرد.
کیاوش

توضیحات سند:

1ـ چگونگی نفوذ بهائیان در ارکان حکومتی و جذب افراد با تبلیغ بهائیت: همانگونه که در این سند ملاحظه می شود بهائیان، با نفوذ در ارکان حکومتی هرکس را که مشکلی داشت، با تبلیغ بهائیت جذب کرده و سپس با توصیه به افراد خود در دستگاه دولتی کار آنها را درست می کردند.
آنگاه با مظلوم نمایی نیز، همه جا دم از ضایع شدن حق آنان و نداشتن دخالت در امور سیاسی و کشوری، محرومیت و محدودیت می زدند، در حالیکه مطابق با متن سند از امکانات دولتی برخوردار و بهره کافی از بیت المال مسلمین داشتند.
و چیزی را که حق طبیعی مردم مظلوم و مسلمان کشور بود به یغما می بردند.

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی علی‌اکبر فیض مشکینی به روایت اسناد ساواک صفحه 409



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.