صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : تظاهرات قم

تاریخ سند: 20 دی 1356


موضوع : تظاهرات قم


متن سند:

به : 312 از : 21 ه شماره : 8004 /21 در ساعت 5 /7 بعدازظهر روز دوشنبه 19 /10 /36 یکی از فضلای حوزه علمیه قم که در ضمن از اطرافیان آیت الله شریعتمداری است ملاقات کردم.
نام این روحانی آقای دوزدوزانی1 است.
نامبرده اظهار داشت چرا اجازه می دهند چنین مطالبی در روزنامه ها نوشته شود چه عاملی سبب شده که نوشتن اینگونه مطالب ضرورت پیدا کرده است.
دوزدوزانی گفت که تعجب من در این است که چرا اجازه داده اند چاپ شود.
نویسندگان اینگونه مطالب دشمن شاه اند دشمن مملکتند یا اینکه باید گفت دوستان نادانند.
نتیجه یک مقاله بی ارزش و اهانت آمیز باعث شده که شهری دو روز در آشوب و بلوا باشد و شهر بحال تعطیل درآید.
نظریه شنبه : تعطیل شهر و تظاهرات قم به خاطر مقاله ای بود که در شماره 15506 روزنامه اطلاعات به قلم احمد رشیدی مطلق تحت عنوان ایران و استعمار سرخ و سیاه نوشته شده بود.
من نمی دانم چاپ این مقاله به دستور و با اجازه بوده و یا اینکه خودسرانه نوشته شده است اگر دستگاهها اطلاع داشته و اجازه چاپ داده اند باید بگویم بزرگترین اشتباه را کرده اند زیرا چاپ این مقاله در هنگامی که مملکت چندی است در گوشه و کنار آن آشوب و سر و صدا است بی تناسب ترین چیزی بود که ممکن است باشد.
مقاله روزنامه مانند جرقه ای در انبار باروت انفجار داشت و من هر چه فکر کردم نتوانستم تناسب آن را با امروز در نظر بگیرم.
1 خمینی به درست و نادرست از یک محبوبیت خوبی برخوردار است و بیشتر مراجع روحانی با خمینی نظر خوبی ندارند اما به علت محبوبیت جرات ابراز مخالفت نداشته اند.
کوبیدن خمینی باید در شرایط مناسبی صورت گیرد.
به عقیده من در جریان قتل شمس آبادی2 می شد به نحو مطلوب خمینی و دارودسته اش را لجن مال کرد و اعمالشان را ننگین و وابسته به خمینی نمود که قتل طبق دستور انجام شده است.
بهر صورت مسائلی از این قبیل آنهم شرایط زمانی آن باید تشخیص داده شود آنچه می توان گفت این است که دوست و دشمن از چاپ مقاله انتقادی و اهانت آمیز روزنامه اطلاعات راضی نیستند.
نظریه یکشنبه : اکثریت قریب باتفاق اهالی قم دولت را مسبب اصلی بروز این اغتشاشات می دانند.
شراره نظریه دوشنبه : درج مطالبی در روزنامه ها راجع به خمینی و اصولاً روحانیت اصلح است با بررسی بیشتر صورت گیرد تا بهانه ای بدست عوامل ناراحت داده نشود در ضمن ماهیت واقعی خمینی و طرفداران او به اکثریت مردم نشان داده شود.
پارسا نظریه سه شنبه : با تایید نظرات یکشنبه و دوشنبه به استحضار می رساند قریب باتفاق طلاب علوم دینی و مذهبیون گرایش شدیدی به خمینی داشته درج این چنین مطالب در روزنامه ها تأثیری زیادی روی این عده می گذارد و در نتیجه حوادث اخیر قم را بوجود می آورد.
رهبر

توضیحات سند:

1ـ میرزا محسن دوزدوزانی فرزند آیت الله العظمی حاج میرزا محمود در 25 ماه رمضان 1347 قمری در تبریز متولد شد.
بعد از پایان تحصیلات جدید به علوم قدیمه پرداخته و مقدمات و سطوح اولیه را در تبریز از پدرش فرا گرفت و در 16 ذی الحجه 1368 قمری که پدرش فوت کرد برای تکمیل دروس حوزوی به قم مهاجرت کرد و بعد از اتمام سطوح عالی مکاسب و کفایه در جلسات بحث خارج فقه و اصول آیات عظام شریعتمداری و مجاهدی شرکت کرد.
از جمله آثار وی : اجودالشروح در شرح کتال معالم الاصول، حاشیه ای بر رسائل شیخنا الانصاری، حاشیه بر تقریرات مرحوم علامه امینی، تلخیص امالی سید مرتضی رحمت اللّه و شرح بر کفایۀ الاصول است.
1 ـ رادیو لندن نیز با اشاره به آغاز قیامها و تظاهرات علیه شاه پس از 19 دی ماه 1356 می نویسد : «از ماه ژانویه سال جاری (دی ماه سال 1356) دولت شاه با شورشها و ناآرامیهای وسیعی روبه رو بوده است که در 15 سال گذشته بی سابقه بوده است و موجی از شورشهای خشونت بار به طور مرتب در سراسر کشور ادامه یافته است.
نخستین تعداد کشته شدگان در این حوادث با ارقامی که دولت منتشر کرده است به شدت متفاوت است و به همان نسبت مکررا در مطبوعات غرب و حتی در کنگره امریکا از وضع حقوق بشر در ایران انتقاد شده است.
»(بولتن رادیو تلویزیون ملی ایران، ش 119، ص 43) 2ـ آیت الله سید ابوالحسن شمس آبادی از علمای اصفهان و نماینده آیت الله خویی بود.
پس از انتشار کتاب «شهید جاوید» نوشته حجت الاسلام نعمت اللّه صالحی نجف آبادی در سال 1350 که در مورد زندگی و شهادت امام حسین (ع) بود، بین علمای شیعه اختلاف نظر پیدا شد.
عده ای مفاد کتاب را تأیید کردند و عده ای نیز آن را خلاف اصول اعتقادات شیعه دانستند.
ساواک با اطلاع از این اختلاف نظر تلاش کرد آن را دامن بزند.
از جمله کسانی که به دام ساواک افتاد، سید مهدی هاشمی، یکی از نزدیکان آقای حسینعلی منتظری بود.
هاشمی که گروه «هدفی ها» را رهبری می کرد اقدام به قتل آیت الله شمس آبادی کرد.
در فروردین سال 1355 اعضای این گروه مرتکب این جنایت شدند و جنازه این عالم 78 ساله را درون جویی در «درچه پیاز» اصفهان انداختند.
جنازه ایشان بعد از کشف توسط جمع کثیری از مردم تا اصفهان تشیع شد.

منبع:

کتاب نوزده دی به روایت اسناد ساواک صفحه 78


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.