صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : مطبوعات

تاریخ سند: 28 اردیبهشت 1346


موضوع : مطبوعات


متن سند:

از : 20 /7/ م به : 324 شماره : 836 /20 /7/ م اولین شماره ماهانه فردوسی با تشریک مساعی آقایان جهانبانوئی مسئول و عباس پهلوان1 مدیر و سردبیر مجله فردوسی و ایرج نبوی2 اداره می شود و قرار است منافع حاصله از فروش نیز به نسبت بین نامبردگان تقسیم گردد.
مطلب مهمی که در این شماره قابل توجه است گوشه و کنایه هایی است که عباس پهلوان به عنوان سرمقاله نوشته که بسیار جالب و در خور بررسی است و نیز در همان صفحه اول محله شعری زیر عنوان (آتنا) که منظور از آتن پایتخت یونان است به چاپ و در این شعر شدیدا به حکومت فعلی یونان حمله شده و از عمال چپ آن طرفداری کرده است.
عباس پهلوان در یک مذاکره خصوصی راجع به روش مجله صریحا می گفت که مجله فردوسی در حال حاضر تنها نشریه ضد آمریکائی تهران است که در همه محافل نیز به همین عنوان معروف شده است و به همین جهت هم عمال سیا که در میان دانشجویان دانشگاه رخنه کرده اند با استفاده از جریانات اخیر می خواستند بکلی تشکیلات مجله فردوسی را زیرورو کنند و از بین ببرند که خوشبختانه موفق نشدند.
در هر حال وضع فعلی و مقالات مجله فردوسی مخصوصا نخستین شماره مجله ماهانه آن که مقاله ای هم از دکتر مهدی بهار3 نویسنده کتاب میراث خور استعمار در آن چاپ شده قابل توجه است.
عباس پهلوان ضمنا درباره فشارهای سیاسی آمریکا به ایران چنین می گفت که آقای دکتر آزمون عضو سازمان امنیت به او گفته است که پس از انتصاب آقای انصاری4 به سفارت ایران در آمریکا مقامات سفارت آمریکا مدت 24 ساعت شدیدا به مقامات ایرانی فشار می آورده اند که آقای یوسف مازندی5 خبرنگار یونایتدپرس در ایران را به وزارت اطلاعات منصوب نمایند ولیکن مقامات مربوطه ایستادگی کرده و نپذیرفته اند.
عباس پهلوان اضافه می نمود اولین روزی که آقای جواد منصور6 عضو رسمی سیای آمریکا در وزارت اطلاعات مشغول کار می شود به مطبوعات ابلاغ می شود که از این به بعد از درج اخبار ضد آمریکائی درباره ویتنام در مطبوعات خودداری شود و چاپ نکنند و این اولین دسته گلی است که جناب وزیر آمریکائی اطلاعات به آب داده است.

توضیحات سند:

1ـ عباس پهلوان مازندرانی فرزند صفدر در سال 1316 ه ش به دنیا آمد.
در سال 1329 در حالی که دانش آموز دوره متوسطه بود به عضویت حزب زحمتکشان ایران ـ مظفر بقائی ـ درآمد و برای سازمان جوانان حزب مقاله ای می نوشت.
در زمان نخست وزیری زاهدی که فعالیت های حزب زحمتکشان با ممانعت روبرو بود، اکثر جلسات حوزه های حزب در منزل وی برگزار می گردید.
عباس پهلوان که دارای دیپلم ادبی بود در سال 1331 فعالیت مطبوعاتی خود را آغاز کرد و مدتی سردبیر مجله فردوسی بود.
در سال 1350 در راستای اهداف ساواک مبنی بر بزرگنمائی مسئله کمونیسم اقدام به چاپ مقالات ضد کمونیستی در آن مجله کرد که به همین علت، به اتهام همکاری با ساواک مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
ساواک در این رابطه به مسئول مربوطه دستور داد ضمن ملاقات با آقای پهلوان و با استفاده از اطلاعات وی در شناسائی افرادی که او را مورد ضرب و شتم قرار داده اند اقدام صورت پذیرد.
هر چند وی در سال 1351 نیز به عنوان اینکه یکی از نوکران ساواک است، مورد تهدید تلفنی واقع گردید.
در همین سال ها بود که با شرکت وی در مراسم شرفیابی! برای دفعات موافقت گردید و در سال 52 با عضویت نامبرده در سندیکای نویسندگان موافقت شد.
عباس پهلوان که با نشریات مختلفی از قبیل : آژنگ، خواندنیها، اراده آسیا، سپید و سیاه، امید ایران، روشنفکر، مد روز و...
نیز همکاری می کرد مدتی هم به عنوان سردبیر برنامه های رادیو ایران فعالیت کرد و در سال 1355 از طرف فدراسیون فوتبال ایران به پاس تلاش در سردبیری مجله تاج ورزشی مدال گرفت.
وی مدت 8 سال نیز مسئول طرح های تبلیغاتی کانون آگهی زیبا بود.
از تألیفات وی به کتابهای : عروسی بابام، نادرویش و شکار عنکبوت می توان اشاره کرد.
2ـ ایرج نبوی در سال 1312 ه ش در تهران متولد شد.
نامبرده خدمت مطبوعاتی را از سال 1327 با انتشار روزنامه «خروش جوانان» برای دانش آموزان دبیرستان های تهران آغاز کرده و طی این مدت به جز نشریات اطلاعات و کیهان با غالب نشریاتی که در تهران منتشر شده همکاری داشت از آخرین کارهای نبوی در زمینه روزنامه نویسی از اداره تنظیم روزنامه «تاریخ شاهنشاهی ایران» که 240 شماره همراه با روزنامه ندای ایران نوین انتشار یافت و همچنین روزنامه «جشن شاهنشاهی» که در یک صد شماره و با تیراژی برابر با تیراژ همه نشریات کشور منتشر شده می توان نام برد.
ایرج نبوی از طرف محمدرضا پهلوی نشان های همایون و جشن شاهنشاهی گرفت و به کشورهای زیادی از جمله اسرائیل سفر کرد.
در کتاب 25 سال مانور در ایران آمده است که ایرج نبوی در توزیع «تغذیه رایگان» در مدارس مشارکت داشت و از راه تبانی پولهای زیادی به جیب زد.
3ـ دکتر مهدی بهار فرزند محمد جواد در سال 1299 ه ش در شهر مقدس مشهد به دنیا آمد.
در تهران تحصیل کرد و به دانشگاه تهران راه یافت و در سال 1326 برای تحصیل در رشته پزشکی به فرانسه رفت و از دانشگاه پاریس، با تخصص اطفال، فارغ التحصیل شد و در دانشگاه لوزان سوئیس نیز در رشته فلسفه تحصیل کرد.
پدر وی از سران مشروطه مشهد بوده و چندین دوره نیز از طرف اهالی مشهد در اوایل مشروطیت، به مجلس راه یافته است.
مشارالیه در فرانسه با ایرج اسکندری و فریدون کشاورز ارتباط داشت و مدتی معاون بیمارستان کودکان ژنو بود و در سال 1331 به ایران مراجعت کرد.
دکتر مهدی بهار که از نویسندگان روزنامه دمکرات ایران معرفی شده، در سال 1332 به عنوان دکتر حزبی مطرح گردید که بیماران حزب توده را مجانا معالجه می کرده و جزو هیئت تدارک سومین کنگره جهانی جوانان بوده است.
ساواک در تحقیقات پیرامون مشارالیه در سال 1344 چنین نوشته است : «تحصیلات خود را در فرانسه به پایان برده، وی در فرانسه طرفدار توده بود ولی بعد از مراجعت به ایران و ازدواج با زن ثروتمندی، در زمان نخست وزیری دکتر مصدق، از مخالفین توده شد.
اخیرا کتابی بنام «میراث خوار استعمار» به چاپ رسانده و شاه گفته : اینکه ضدامریکائی است، خوب باشد و خندیده بودند.
» «...
طرفداران مصدق گفته اند : نویسنده این کتاب عضو سازمان امنیت و طرفدار شخص شاه می باشد و از ایشان برای نوشتن این کتاب الهام گرفته است...
برخلاف آنچه شهرت می دهند او حتی یک روز هم عضو حزب توده نبوده است...
» و در خصوص انتشار کتاب «میراث خوار استعمار» رئیس ساواک گفته است: «ساواک خود را به نادانی بزند» مشارالیه که با محمد درخشش، عبدالمجید مجیدی، احسان نراقی، اسماعیل رائین و...
ارتباط تنگاتنگ داشته و در سال 1346 در ضیافت سه ساعته ناهار هویدا شرکت کرده است، در سال 1356، این چنین مورد ارزیابی، قرار گرفته است: «مشارالیه باطنا دارای احساسات شاهدوستی و میهن پرستی می باشد، لیکن به سبب این که تا به حال مورد توجه مقامات مملکتی قرار نگرفته، در انزوا به سر می برد و بدینوسیله زمینه های بدبینی به وضع موجود پیدا نموده است.
چنانچه به نحو مقتضی به وسیله یکی از مقامات مؤثر اداری و یا دولتی با وی تماس و ضمن مذاکرات لازم از او تحبیب و نسبت به تحریک و تقویت بیشتر حس شاهدوستی مشارالیه اقدام گردد، از وجودش می توان در آینده به نفع هدف های ملی و میهنی استفاده و ارتباطش را با عناصر مخالف قطع نمود...
وی که اعلامیه کانون نویسندگان ایران را امضاء کرده بود، پس از آنکه متوجه شد در ذیل امضای او و دیگران، موضوع انعکاس مفاد نامه توسط انجمن قلم امریکا را هم ذکر کرده اند، شدیدا ناراحت شد و افرادی را که از او امضا گرفته بودند، تهدید کرده با اعلام موضوع در جراید امضاء خود را تکذیب خواهد کرد.
» بر اساس این نظریه، دبیر کل حزب رستاخیز، با کسب اجازه از محمدرضا پهلوی، با دکتر مهدی بهار ملاقات کرده است.
دکتر مهدی بهار که شهرت قبلی وی «تهرانیان» ذکر گردیده، و گفته شده با نام مستعار «م.
تهرانیان» در روزنامه داریا، متعلق به حسن ارسنجانی مطالبی می نوشته و کتاب وی، با نظر و تائید شاه و ساواک، چاپ و منتشر گردیده و مدتی پزشک دربار بوده و گزارشات او با نام دکتر مهدیان به ساواک ارسال شده است، در تماسی در تاریخ 12 /6 /57، با احسان نراقی، در رابطه با انقلاب اسلامی و رهبری معظم امام «ره» چنین اظهار نظر کرده است : «...
خدا نکند خمینی پیروز شود، چون در آن صورت هیچ چیز نخواهیم داشت...
باور کن اگر نمی ترسیدم علیه خمینی به میدان می آمدم، برای اینکه خیلی وحشتناک است...
» دکتر مهدی بهار که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کودتای نوژه شرکت کرده بود، پس از شکست آن، از کشور متواری شد.
4ـ عبدالرضا انصاری فرزند حسین، در سال 1304 ش.
در تهران بدنیا آمد.
میزان تحصیلات وی : مهندس کشاورزی از دانشگاه تهران ـ فوق لیسانس اقتصاد از دانشگاه یوتا (آمریکا)، نامبرده پس از اتمام دوره متوسطه از دانشکده کشاورزی کرج لیسانس گرفت.
در سال 1323 به استخدام وزارت اقتصاد درآمد و در سال 1325 معاون اداره کل دفتر و وزارت اقتصاد شد.
در سال 1326 برای ادامه تحصیل به ایالت یوتای آمریکا رفت و موفق به گذراندن دوره عالی اقتصاد گردید.
در سال 1331 به ایران مراجعت کرد و ابتدا به سمت معاون اداری بعد معاون قسمت اقتصادی و بالاخره معاون مخصوص رئیس کل چهارم «ترومن» شد.
در این پست آن چنان اعتماد آمریکائیها را جلب کرد که در فعالیتهای سیاسی (وارن رئیس اصل 4) در زمان حکومت مصدق شرکت داشت.
همچنین آمریکائیها هنگام تشکیل صندوق مشترک ایران و آمریکا وی را قائم مقام رئیس ایرانی صندوق مذکور کردند.
از این به بعد با حمایت آنها و اردشیر زاهدی مشاغل مهم و حساسی را بدست آورد از جمله در سال 1335 وزیر مشاور و در سال 1336 معاون وزارت دارایی و خزانه دار کل شد.
وی عضو مؤسس حزب ملیون نیز بود.
در سال 41 ساواک او را مظنون به داشتن همکاری سیاسی با آمریکائیها دانست.
در سال 45 به عنوان عضو شورای عالی انجمن فارغ التحصیلان آمریکا همراه دوستان خود اقدام به متشکل نمودن فارغ التحصیلان آمریکا کرد.
وی عضو لژ فراماسونری اهواز وابسته به سازمان اسکاتلند معرفی گردید.
سال 47 از وزارت کشور برکنار و مشاغلی چون قائم مقام اشرف پهلوی، سرپرست سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی و از سال 51 نیز مدتی قائم مقامی ریاست شورای مرکزی جشنهای شاهنشاهی را به عهده داشت.
مشاغل مهم دیگر وی عبارت بودند از : وزیر کار از سال (1338)، مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان (از سال 1339)، استانداری خوزستان (از سال 43)، وزیر کشور (از سال 45).
ضمنا وی عضو حزب ایران نوین و عضو مؤسس گروه ایران نو و عضو حزب رستاخیز بوده است.
ـ اسناد ساواک، پرونده انفرادی.
5 ـ یوسف مازندی متولد 1298 در شیراز.
جدش امام جمعه در بارفروش مازندران بود، پس از تحصیلات ابتدایی، و متوسطه از دانشگاه کمبریج انگلستان فارغ التحصیل شد همچنین در کشورهای هند و امریکا به ادامه تحصیل پرداخت.
روزنامه نگاری را از 1325 ش شروع کرد.
و مدیریت مجله «ایران تریبون» را به عهده گرفت همچنین رئیس خبرگزاری یونایتدپرسUnitadpress (خبرگزاری آمریکایی) در ایران گردید.
علاوه بر این، به نوشته احمد.
الف در سالهای دهه 50 شمسی نمایندگی خبرگزاری «ساندی تایمز» آسوشیتدپرس، رویتر، اینترنشنال، دیلی اکسپرس و تاس را قبضه کرده بود.
مازندی با تأسیس شرکت ازکو و شرکت خرم به فعالیتهای اقتصادی روی آورد وی را طرفدار منافع آمریکا در ایران معرفی کردند.
در لژ فرماسونری تهران عضویت داشته و از بنیانگذاران لژ کوروش به شمار می رود.
وی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به آمریکا رفت.
کتاب ایران ابرقدرت قرن نوشته اوست.
منابع الف.
احمد، وقتی دوست فراماسون من تاریخ می نگارد.
کیهان، ش 15181 (20 /7 /1373) گروه مؤلفان با مقدمه غلامحسین صالحیار، چهره مطبوعات معاصر تهران، پرس اجنت ،1351 ش، مازندی یوسف، ایران ابرقدرت قرن، تهران ابهرز، 1373 ش.
6ـ جواد منصور فرزند علی در سال 1304 ش در تهران بدنیا آمد.
تحصیلات خود را تا لیسانس رشته اقتصاد ادامه داد.
در مشاغلی منجمله، کارمند وزارت خارجه، وزیر مشاور، مدیر کل بیمه، وزیر اطلاعات و...
را عهده دار بود.
بنابر گزارش ساواک «مدیر مجله فردوسی اظهار داشته که جواد منصور عضو رسمی «سیا» امریکا دستور داده که از درج اخبار ضد امریکایی در مطبوعات خودداری گردد».
وی از اعضای هیئت مدیره و دفتر سیاسی حزب ایران نوین و از طرفداران سیاست غرب به ویژه امریکا بود.
نامبرده همچنین عضو لژ فراماسونری و طبق گزارش دیگری از ساواک بهمراه منوچهر آزمون در سال 51 سوء استفاده مالی از وجوهات تبلیغات رادیو که در اختیار وزیر بوده انجام داده اند که به نظر ساواک یکی از دلایل قابل طرح در مسئله استعفای مشارالیه از وزارت اطلاعات این مسئله بوده است.
- اسناد ساواک - پرونده های انفرادی

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - مجله فردوسی به روایت اسناد ساواک صفحه 271

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.