صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 13 اسفند 1343


متن سند:

نخست وزیری سازمان اطلاعات و امنیت کشور محترما سوابق هیجده نفر افراد مشروحه در لیست پیوست نامه صادره از حوزه مدیریت بررسی گردید نتیجه را ذیلاً باستحضار میرساند: سوابق ردیف یک محمد بخارائی بررسی گردید از طریق ساواک تهران اطلاعاتی بعنوان بخش 321 واصل نگردیده است.
از ردیف دو مرتضی نیک نژاد اطلاعاتی باین بخش نرسیده است.
در مورد ردیف سه رضا صفار هرندی اطلاعاتی واصل نگردیده است.
ردیف چهار صادق امانی اطلاعاتی از ساواک تهران یا مراجع دیگر نرسیده است ردیف پنج هاشم امانی اطلاعاتی باین بخش نرسیده است.
سوابق ردیف 6 سید علی اندرزگو بررسی شد اطلاعاتی در مورد وی از ساواک استان مرکز نرسیده است.
در مورد ردیف 7 محمد مهدی ابراهیمی عراقی از ساواک استان مرکز اطلاعاتی باین بخش نرسیده لیکن نامبرده در وقایع عاشورای1 سال جاری جزء 38 نفر متهمین مقدم علیه امنیت کشور و مجروح و مصدوم نمودن مامورین انتظامی بوده که وسیله شهربانی دستگیر و در مهرماه سال جاری قرار منع تعقیب آنان از طریق بازپرس شعبه 7 دادستانی صادر شده است.
جناب سرهنگ شاهین ـ آقای دانشور را با اطلاعیه ساواک تهران که در کمیسیون مطرح شد نزد من بفرستید 18 /12 /43 ریاست اداره دوم آقای تهامی در اجرای امر اقدام و فورا آقای دانشور با اطلاعیه مربوطه بحضور تیمسار معاونت امنیت داخلی شرفیاب شوند 20 /12/ در اجرای امر باتفاق آقای دانشور بحضور تیمسار معاونت شرفیاب و اوامر صادره مورد اجرا قرار گرفت 20 /12 سوابق ردیف 8 عباس مدرسی2 نجف بکلاسه 67م ـ د بررسی شد اطلاعاتی در اینمورد از ساواک استان مرکز نرسیده است.
سوابق ردیف 9 تقی امانی فرزند محمود بررسی شد نامبرده یک فقره در اسفند ماه 42 بعلت ضبط و نگاهداری اعلامیه های روحانیون مخالف از طریق ساواک قزوین دستگیر و پرونده وی بدادرسی ارتش احاله گردیده و بموجب رأی دادگاه تجدید نظر لشگر یک گارد بدو ماه حبس قابل خرید محکوم شده است.
غیر از این سوابقی در پرونده از وی موجود نیست.
در مورد ردیف 10 ابوالقاسم رفیعی فرزند علی اکبر سوابقی مبنی بر همکاری وی با جمعیت فدائیان اسلام در توطئه قتل سپهبد رزم آرا و ترور هژیر3 موجود است که بهمین اتهام بازداشت شده است.
ضمنا در تاریخ 10 /10 /42 اطلاعیه ای با تقویم ج 3 از اداره کل هشتم مبنی بر فعالیت مشکوک وی و مسافرتهای نامبرده به بلوک عربی باین اداره کل واصل شده که جهت تعیین صحت و سقم به ساواک استان مرکز اعلام شده لیکن پاسخ آن تاکنون واصل نگردیده است.
در مورد ردیف 11 احمد شاه بوداغلو معروف به شهاب که در سالهای قبل از منتسبین بفدائیان اسلام و نواب صفوی4 بوده.
در سال 42 دو فقره بعلت پخش اعلامیه آیت اله بهبهانی5 و روحانیون مخالف وسیله شهربانی دستگیر پرونده از طریق ساواک بمراجع قضائی ارتش احاله گردیده ضمنا اطلاعاتی واصل شده بود که این شخص در هیئت قائمیه فعالیت مضره دارد که مراتب به ساواک استان مرکز اعلام گردیده و منبعد اطلاع جدیدی از ساواک مزبور نرسیده است.
در مورد ردیف 12 ابوالقاسم رضوی فرد سوابقی دال بر فعالیت وی بنفع جبهه ملی6 موجود است و اطلاعاتی از ساواک استان مرکز و منابع دیگر باین بخش نرسیده است.
سوابق ردیف 13 ابوالفضل حیدری فرزند علی اصغر بکلاسه 308 ح ـ ی بررسی شد از تاریخ دیماه سال 1334 تاکنون اطلاعاتی از وی نرسیده است.
سوابق ردیف 14 محمد کلافچی فرزند غلامرضا بررسی شد نامبرده در تاریخ 20 /12 /42 بعلت پخش اعلامیه روحانیون مخالف در قم وسیله شهربانی محل دستگیر و تحویل ساواک استان مرکز شده و از آن طریق با اخذ تعهد آزاد گردیده است که چگونگی از ساواک مذکور استعلام شده است.
سوابق ردیف 15 حبیب عسگراولادی بررسی شد نامبرده در 26 /2 /43 باتهام پخش اعلامیه مربوط به آیت اله خمینی از طرف شهربانی دستگیر و به ساواک تحویل شده پرونده وی بمراجع قضائی ارتش احاله و از آن طریق قرار منع تعقیب صادر گردیده است.
پس از آن نیز اطلاعاتی در مورد وی واصل نگردیده است.
از ردیف 16 سید سراج الدین تقربی فرزند عباس اطلاعاتی از ساواک استان مرکز و مراجع دیگر باین بخش واصل نگردیده است از ردیف 17 رضا اخباریون سوابقی بدست نیامد.
ردیف 18 حمید ایپکچی طبق اظهار بخش 312 پرونده مربوطه بنهضت آزادی7 و نزد تیمسار معاونت داخلی است.
رئیس اداره دوم 13 /12 ...
.
مسئول کمیته روحانیون توضیحات کافی بعرض تیمسار معاونت امنیت داخلی برسانند 13 /12بخش 321 13 /12 /43

توضیحات سند:

1 ـ مؤلف محترم کتاب بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی(ره) در صفحه 680 ج 1 چنین می نویسد: «روز عاشورا فرا رسید...
مجاهدان راه اسلام و پیروان مکتب انقلابی حسین بر آن شدند که ظهر عاشورا توده های مسلمان و سوکمندان شهدای کربلا را با سکوت و آرامش به طرف میدان بهارستان و مجلس شورای ملی به حرکت درآورند و آنگاه که انبوه جمعیت به میدان بهارستان رسید کاروان انقلاب به شمال شهر که مرکز قداره بندان، چپاولگران، زراندوزان، کاخ نشینان و کوتاه سخن وارثان ثروت و سلطنت یزید و معاویه می باشند کشیده شد.
یکباره با شعارهای «ننگ بر یزید پهلوی، وارث تاج اموی»، «درود بر شهیدان 15 خرداد»، «خمینی پیروز باد» به سوی کاخ سلطنتی مرمر به حرکت درآمدند و نفرت و انزجار خود را از رژیم شاه و هیئت حاکمه ایران ابراز داشته خاطره شهدای قهرمان 15 خرداد را گرامی بدارند.
این طرح که از طرف مجاهدین سترگ هیئت مؤتلفه اسلامی داده شده بود مورد استقبال و همراهی همه توده های انقلابی و مبارز قرار گرفت و مردم طبق قرار قبلی پیش از ظهر روز عاشورا در مسجد شاه که در 15 خرداد 42 مردم آن را مسجد خمینی نامیدند اجتماع کردند...
دژخیمان شاه تا آنجا که توانستند مردم را مجروح و مصدوم ساختند و عده ای را که از پیش نشان کرده بودند دستگیر ساخته تحت شکنجه و آزار قرار دادند.
2ـ عباس مدرسی فرزند نجف فرد دیگری غیر از عباس مدرسی فر فرزند محمدعلی بوده است که مأمورین ساواک به اشتباه پرونده او را مورد بررسی قرار داده اند.
پرونده ساواک 3ـ ترور هژیر: هژیر [وزیر دربار] توسط سید حسین امامی [یکی از جوانان مجاهد و فدائی اسلام بوده ]انجام شد و پس از بازداشت بهمین اتهام در دادگاه نظامی رژیم منفور به اعدام محکوم شد.
تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، ص 179.
4 ـ سید مجتبی میرلوحی (نواب صفوی) فرزند سید جواد در سال 1303 هجری شمسی در یک خانواده روحانی تولد یافت.
پس از اتمام دوره ابتدایی، وارد مدرسه صنعتی «آلمانی ها» گردیده و همزمان به آموختن دروس حوزه پرداخت.
در 17 آذر ماه سال 1321 شمسی، اولین سخنرانی خود را در خصوص هجوم اجانب و تهدید بنیادهای مذهبی ایراد کرد و تظاهراتی به سوی مجلس براه انداخت.
با استخدام در شرکت نفت، به تشکیل جلسات شبانه برای کارگران و روشنگری ایشان اقدام نمود.
در پی عزیمت به نجف اشرف، به تحصیل پرداخت و با ملاحظه یکی از کتابهای کسروی که در آن به حضرت امام صادق علیه السلام توهین شده بود، حکم ارتداد نویسنده را از حاج آقا حسین قمی گرفت و جهت ادای تکلیف روانه وطن گردید.
و گروه فدائیان اسلام را تشکیل داد.
از جمله خدمات این گروه به هلاکت رساندن احمد کسروی و هژیر وزیر وقت دربار بود.
نواب صفوی با رفت و آمد به حوزه قم با حضرت امام خمینی آشنا شد و مجذوب اندیشه های ایشان گردید و در تیر ماه 1330 در زمان نخست وزیری مصدق دستگیر شد.
با سرنگونی دولت مصدق او و یارانش آزاد شدند و نواب با انتشار اعلامیه ای حرکت مصدق را در جهت تحکیم مبانی ظلم و برخلاف مصالح عمومی قلمداد کرد.
بعد از 28 مرداد 1332، نقشه تطمیع نواب صفوی توسط شاه ناکام ماند و چند روز پس از ترور حسین علاء نخست وزیر، وی دستگیر و به اعدام محکوم شد.
سید مجتبی نواب صفوی در تاریخ 27 دیماه 1334 توسط مأموران ساواک به شهادت رسید.
ر.ک: نواب صفوی سفیر سحر، سید علی رضا سید کباری 5 ـ آیت الله حاج سید محمد بهبهانی از مشاهیر علما و اعاظم فقها و رؤسا روحانیت معاصر تهران بوده اند در نهم ماه جمادی الاخر سال 1291 قمری هجری در تهران متولد شده و والده ماجده اش از اولاد صاحب ریاض بوده است، تا سن دوازده سالگی مشغول تحصیلات مقدماتی بوده و از آن به بعد تحصیل فقه و اصول پرداخته و مدت 6 سال در نزد میرزا ابوالحسن جلوه سیدالمتألهین درس فلسفه و معقول خوانده و بعد از فراغت از سطح و متون علمی 7 سال در محضر علامه آشتیانی به تحصیل خارج فقه و اصول اشتغال داشته اند و بعد آن از مراجع بزرگ و اساتید مشترک عراق عرب چون مرحوم آخوند خراسانی و دیگران استفاده ها نموده و به مرتبه عالیه اجتهاد نائل گردیده آنگاه در تهران به تدریس خارج و ترویج دین و خدمت به اجتماع مسلمانان پرداخته [است] آیت الله بهبهانی گذشته از مقام علم و تقوا بسیار سیاستمدار و روشن فکر و دوراندیش و و با حزم احتیاط بود و نزد عموم سیاستمدارن کشور موقر و محترم و از افکار و نظریات ایشان استفاده میکردند و تمام دانشمندان و علما و مرکز ریاست روحانی وی را معتقد و متقبل و در کارها و حوادث بدون مشورت با او کار نمی کردند.
ر.ک : گنجینه دانشمندان جلد چهارم 6 ـ جبهه ملی: اول آبان سال 1328 (ه ش) نوزده نفری که در تحصن دربار شرکت کردند [دکتر مصدق، شمس الدین امیرعلائی، یوسف مشار، دکتر شایگان، محمودنریمان، دکتر سنجابی، دکتر کاویانی، دکتر مظفر بقائی، حسین مکی، عبدالقدیر آزاد، عباس خلیلی، حائری زاده، عمیدی نوری، دکتر حسین فاطمی، جلالی نائینی، احمد مکی، ارسلان خلعتبری، مهندس زیرک زاده، سید محمود غروی] در منزل دکتر مصدق جمع شدند و تصمیم گرفتند اولاً عنوان خود را جبهه ملی بدهند ثانیا کمیسیونی برای تنظیم اساسنامه انتخاب کنند.
...
سال 1339 که انتخابات دوره بیستم در کوران جدیدی از سیاست با عنوان آزادی آغاز شد افرادی از ایران جلساتی را با دعوت اللهیار صالح و باقر کاظمی تشکیل دادند و فعالیت هائی را آغاز کردند که تا سال 1342 ادامه داشت اجتماع این دوره را جبهه ملی دوم می نامند ...
.
جبهه ملی سوم را در سال 1344 برای جذب مردم و وحدت که مرکب از نهضت آزادی ایران، حزب مردم ایران، حزب ملت ایران، سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران و جامعه سوسیالیست های نهضت ملی ایران بود، تشکیل دادند [که] در مرحله تشکیل باقی ماند و به فعالیتی نرسید ...
جبهه ملی چهارم مربوط به زمان گردیدند ...
و با دسیسه و نیرنگ ...
مدعی وراثت خون ده ها هزار شهید گردیدند ...
تاریخ سیاسی معاصر ایران ج 1 ص 355 7ـ نهضت آزادی: جمعی از نیروهای مذهبی جبهه ملی در اردیبهشت سال 1340 فعالیت تشکلی را رسما اعلام کردند و عنوان نهضت آزادی را بر آن نهادند این تشکل که با هماهنگی و اذن محمد مصدق شکل گرفت خود را وفادار به قانون اساسی مشروطیت و پیرو راه مصدق معرفی نمود.
با اوج گیری نهضت روحانیت به رهبری حضرت امام خمینی (ره) نهضت آزادی با حفظ مواضع خود به آن پیوست در بازگشت تاریخی امام در بهمن 57 مهندس بازرگان از موسسین این نهضت بر اساس قولی که در فرانسه مبنی بر پذیرش اصول انقلاب داده بود به فرمان امام به نخست وزیری دولت موقت منصوب شد اما دولت موقت مهندس بازرگان به دلیل گرایشهای سیاسی اش از اهداف رهبری انقلاب به مرور فاصله گرفت و اختلاف مبانی فکری خود را با اصول انقلاب آشکار ساخت و زمینه را برای بازگشت مجدد آمریکاییها مهیا کرد بروز این گرایش منجر به اشغال لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام شد که دولت موقت را مجبور به استعفا کرد از آن پس نهضت آزادی نیز به مخالفین انقلاب پیوست و به عنوان یک اهرم فشار علیه ایران در دوران هشت ساله دفاع [مقدس ]تبدیل گردید.

منبع:

کتاب شهید حجت‌الاسلام سید علی اندرزگو به روایت اسناد ساواک صفحه 34




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.