صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: عبدالکریم هاشمی‌نژاد

تاریخ سند: 27 آذر 1343


موضوع: عبدالکریم هاشمی‌نژاد


متن سند:

شماره: 11886 /9ﻫ تاریخ:27 /9 /1343
موضوع: عبدالکریم هاشمی‌نژاد

در تاریخ 27 /9 /43 روز جمعه ساعت 9 برنامه هفتگی کانون بحث و انتقاد شروع و قبل از رسمیت جلسه، سؤالات هفته قبل که در روی ورقه‌ای یادداشت شده بود، مطرح و آقای هاشمی‌نژاد به این سؤالات جواب گفتند. الف) شخصی به نام عدالتی دانش‌آموز سؤالی نموده بود که چرا از روحانیون در مجلسین، نماینده نداریم؟ و این سؤال را آقای هاشمی نژاد این‌طور جواب دادند: مملکت ما تا زمان مظفرالدین شاه قاجار استبدادی بود تا اینکه در زمان سلطنت این شاه عده‌ای استقلال‌طلب، شاه وقت را مجبور نمودند که مشروطیت را توشیح کند تا اینکه بعد از یک سلسله حوادث به همین نحو ادامه یافت تا پهلوی به سلطنت رسید. با رسیدن پهلوی به سلطنت، دیکتاتوری رسماً در مجلسین آغاز گردید، یعنی بدین عنوان که نمایندگان حق کوچک‌ترین اعتراض و یا احیاناً استیضاحی1 را نداشتند و هرچه شخص پادشاه دستور می‌داد و هر لایحه‌ای که خود شاه تنظیم و به مجلسین ارائه می‌داد، می‌بایستی بدون کم‌وزیادی به تصویب رسد. تا اینکه جریان واقعه بیست شهریور پیش آمد و شاه را از مملکت خارج نمودند و جوانی بی‌تجربه و بی‌پناه را به نام محمدرضا پهلوی به سلطنت برگزیدند. حالا این بماند که در زمان شخص پهلوی چه جنایات و چه حوادث خونینی در مجامع روحانیت رخ داد و حرم شریف مطهر را به‌عناوین مختلف به توپ بستند. در زمان شاه، سلطنت شاه فعلی که دائماً در پی تقلید کارهای زشت دول خارجی است و پدرش که مسجد و اماکن شریف را به توپ بسته، نبایستی توقع داشته باشیم که از روحانیون نماینده به مجلس راه دهند و این کار دلیل دارد. چون آقایان روحانیون افرادی هستند واقع‌بین، روشن‌ضمیر و دارای نیروی ایمانی توأم با حقیقت؛ البته این مطالب درباره تمامی صدق نکرده، افرادی هستند از این لباس ساده روحانیت سوءاستفاده می‌کنند و لازم به ذکر نام این انگل‌ها نیست. وقتی ما دیدیم افرادی که برای مجلس انتخاب می‌شوند بلکه درواقع کلیه آنان انتصابی هستند و یکی از آن‌ها را نمی‌توان نماینده حقه مردم دانست و با این ترتیب چگونه یک فرد روحانی که دارای مقامی ارزنده و پا روی حق نمی‌گذارد، حاضر شود هرگونه اعمال‌نفوذی در آن مکان می‌شود، روحانیت تن دردهد، وانگهی حق قانونی ما را سلب2 کرده‌اند و پیشوایانمان را از مملکت خارج می‌کنند. پس چه توقعی را از دستگاه حاکمه وقت دارید؟
پس از تفسیر مفصل به دوره قانون‌گذاری و مشروطیت ایران، درباره شخصیت علی (ع) چنین بیان داشتند: می‌خواهم قسمتی از سخنانم را امروز اختصاص به نهج‌البلاغه و شواهدی که در این میان دارد، برایتان سخن گویم.
نهج‌البلاغه قرآن دوم و یا دوم قرآن است. آقای سیدهبۀ‌الدین3 در کتاب المعجزۀ الخالده4 می‌نویسد انجمنی در فلسطین یا جای دیگر که درست به خاطر ندارم، تشکیل شده بود و در خصوص اینکه کسی نمی‌تواند مانند قرآن بیاورد گفتگو می‌شد. یک دانشمندی حاضر در مجلس که گویا مسیحی بوده، می‌گوید قرآن فرزندی دارد به نام نهج‌البلاغه. شما اول بشری پیدا کنید که مانندش بیاورد تا برسیم به خود قرآن و باز همین آقا می‌گوید دانشمندی آلمانی به من می‌گفت اگر امروز علی زنده بود و مانند همین بیانات و خطبه‌ها ایراد می‌کرد، مسجد کوفه از شاپوهای فرنگی پر می‌شد که از اقطار عالم برای استماع سخنانش گرد می‌آمدند. باری! هرچه خودم و شما را خسته کنم نمی‌توانم قطره‌ای از اقیانوس مواج دانش این رادمرد بزرگ تشریح کنم. بی‌جهت نبود که در ضمن فرمایشاتش یک نفر عرض می‌کند آقا این‌ها علم غیب است؟ این بود قسمتی مختصر از سخنان آقای هاشمی‌نژاد در برنامه امروز.
توضیح: گزارش مزبور را مأمور نفوذی این ساواک که در جلسات شرکت می‌نماید، تسلیم و به این مأمور آموزش داده شده که سؤالاتی در مورد مصر و ناصر بنماید تا بتوان از طرز تفکر و عقاید هاشمی‌نژاد واقف شد.

گیرندگان: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور (اداره کل سوم ـ 321)
به پرونده نامبرده ضمیمه و ارائه شود. صابری ـ 19 /10
هـ ـ الف /721 ـ مذهبی

توضیحات سند:

1. در اصل: استهزائی
2. در اصل: صلب
3. در اصل: عبته‌الدین
4. کتاب المعجزه الخالده تألیف آیت‌الله سید هبۀ‌الدین شهرستانی است. این کتاب توسط سیدجعفر غضبان در سال 1332ش. به فارسی ترجمه شده است.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 04 صفحه 431

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.