صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

منبع خبر: قریشی

تاریخ سند: 10 دی 1343


منبع خبر: قریشی


متن سند:

در تاریخ 27 /9 /43 روز جمعه ساعت 900 برنامه هفتگی کانون بحث و انتقاد شروع و قبل از رسمیت جلسه سئوالات هفته قبل که در روی ورقه ای یادداشت شده بود مطرح و آقای هاشمی نژاد باین سئوالات جواب گفتند.
الف - شخصی بنام عدالتی دانش آموز سئوالی نموده بود که چرا از روحانیون در مجلسین نماینده نداریم و این سئوال را آقای هاشمی نژاد اینطور جواب دادند مملکت ما تا زمان مظفر الدین شاه قاجار استبدادی بود تا اینکه در زمان سلطنت این شاه عده ای استقلال طلب شاه وقت را مجبور نمودند که مشروطیت را توشیح کند.
تا اینکه بعد از یک سلسله حوادث بهمین نحو ادامه یافت تا پهلوی بسلطنت رسید.
با رسیدن پهلوی بسلطنت دیکتاتوری رسما در مجلسین آغاز گردید یعنی بدین عنوان که نمایندگانی حق کوچکترین اعتراض و یا احیانا استهزائی را نداشتند و هر چه شخص پادشاه دستور میداد و هر لایحه ای که خود شاه تنظیم و مجلسین ارائه میداد میبایستی بدون کم و زیادی به تصویب رسد.
تا اینکه جریان واقعه بیست شهریور پیش آمد و شاه را از مملکت خارج نمودند و جوانی بی تجربه و بی پناه را بنام محمد رضا پهلوی بسلطنت برگزیدند.
حالا این بماند که در زمان شخص پهلوی چه جنایات و چه حوادث خونینی در مجامع روحانیت رخ داد و حرم شریف مطهر را بعناوین مختلف بتوپ بستند.
1 در زمان سلطنت شاه فعلی که دائما در پی تقلید کارهای زشت دول خارجی است و پدرش که مسجد و اماکن شریف را توپ بسته نبایستی توقع داشته باشیم که از روحانیون نماینده به مجلس راه دهند.
و این کار دلیل دارد چون آقایان روحانیون افرادی هستند واقع بین روشن ضمیر و دارای نیروی ایمانی توأم با حقیقت.
البته این مطالب در باره تمامی صدق نکرده.
افرادی هستند از این لباس ساده روحانیت سوء استفاده میکنند و لازم بذکر نام این انگلها نیست وقتی ما دیدیم افرادیکه برای مجلس انتخاب میشوند بلکه در واقع کلیه آنان انتصابی هستند و یکی از آنها را نمیتوان نماینده حقه مردم دانست و با این ترتیب چگونه یک فرد روحانی که دارای مقامی ارزنده و پا روی حق نمی گذارد حاضر شود هر گونه اعمال نفوذی در آن مکان میشود روحانیت تن در دهد.
وانگهی حق قانونی ما را صلب کرده اند و پیشوایانمان را از مملکت خارج میکنند پس چه توقعی را از دستگاه حاکمه وقت دارید.
پس از تفسیر مفصل بدوره قانونگذاری و مشروطیت ایران درباره شخصیت علی (ع) چنین بیان داشتند.
میخواهم قسمتی از سخنانم را امروز اختصاص به نهج البلاغه و شواهدی که در این میان دارد برایتان سخن گویم.
نهج البلاغه قرآن دوم و یا دوم قرآن است.
آقای سید عبته [هبۀ] الدین2 [شهرستانی] در کتاب المعجزۀ الخالده مینویسد انجمنی در فلسطین یا جای دیگر که درست بخاطر ندارم تشکیل شده بود و در خصوص اینکه کسی نمیتواند مانند قرآن بیاورد گفتگو میشد یک دانشمندی حاضر در مجلس که گویا مسیحی بوده میگوید قرآن فرزندی دارد بنام نهج البلاغه شما اول بشری پیدا کنید که مانندش بیاورد تا برسیم بخود قرآن و باز همین آقا میگوید دانشمندی آلمانی بمن میگفت اگر امروز علی زنده بود و مانند همین بیانات و خطبه ها ایراد میکرد مسجد کوفه از شاپوهای فرنگی پر میشد که از اقطار عالم برای استماع سخنانش گرد می آمدند باری هر چه خودم و شما را خسته کنم نمی توانم قطره ای از اقیانوس مواج دانش این راد مرد بزرگ تشریح کنم بی جهت نبود که در ضمن فرمایشاتش یکنفر عرض میکند آقا اینها علم غیب است.
این بود قسمتی مختصر از سخنان آقای هاشمی نژاد در برنامه امروز.
توضیح گزارش مزبور را مأمور نفوذی این ساواک که در جلسات شرکت مینماید تسلیم و باین مأمور آموزش داده شده که سئوالاتی در مورد مصر و ناصر بنماید تا بتوان از طرز تفکر و عقاید هاشمی نژاد واقف شد.
تعداد نسخه: گیرندگان: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور.
اداره کل سوم (321)

توضیحات سند:

1ـ نهضت مشروطیت ایران را در درجه اول مرحوم آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و مرحوم آقا شیخ عبداللّه مازندرانی، از مراجع نجف و دو شخصیت بزرگ از علمای تهران، مرحوم سید عبداللّه بهبهانی و مرحوم سید محمد طباطبایی، همراهی و یاری کردند.
آخوند خراسانی با فتوی به ضرورت مشروطیت، نهضت مشروطیت ایران را رهین خود ساخت.
شیخ عبداللّه مازندرانی در جنبش مشروطه از یاران نزدیک آخوند خراسانی بود.
در اطلاعیه ای که این دو عالم دینی صادر کردند آمده است که مشروطیت هر مملکت عبارت از محدود و مشروط بودن ارادت سلطنت و دوایر دولتی است به عدم تخطی از حدود و قوانین موضوعه بر طبق مذهب رسمی آن مملکت.
ر.ک: کوثر، ج 1، ص 305 1ـ رضا خان در سال 1341 ه .
ش فرمان کشف حجاب داد و فرمان وی خشم شدید ملّت و اعتراض روحانیون را بر انگیخت آیۀ اللّه حاج آقا حسین قمی به حال اعتراض از مشهد به تهران آمد و در جوار حضرت عبدالعظیم منزل کرد.
مردم به محض آگاهی از ورود ایشان از محلّه های مختلف تهران به سمت حرم حضرت عبدالعظیم شتافتند.
اجتماع مردم رضا خان را هراسان گرداند و دستور داد که از ورود مردم به حرم جلوگیری کنند و آنجا را به محاصره خود در آورند.
خبر محاصره جایگاه آیت اللّه قمی به مشهد رسید.
مردم اجتماع عظیمی در صحن نو حضرت رضا علیه السّلام نمودند که بالافاصله دستور رسید مردم را در صحن به گلوله ببندند.
پس از این واقعه، بهلول، واعظ معروف خراسان، از مردم داغدار خواست که در مسجد گوهر شاد جمع شوند.
چون خبر این اجتماع بزرگ به رضا خان رسید، به مأموران خود دستور داد به هیچکس رحم نکنند و مردم را با آتش مسلسل متفرق کنند.
مأموران بر روی اجتماع عظیم مردم در مسجد گوهر شاد آتش گشودند و سپس بیرحمانه پیکر شهدا و حتّی مجروحان را در کامیونها ریخته به بیرون شهر بردند و دسته دسته در خندقی دفن کردند.
این خندق به «قتلگاه» مشهور شده است.
ر.ک: کوثر، ج 2، ص 477 3ـ آقای سید هبۀ الدین شهرستانی فرزند سید حسین حسینی عابد در 23 رجب سال 1301 هجری قمری در شهر سامره عراق متولد گردید.
دوران تحصیل را در محضر اساتید بزرگی چون ملا محمد کاظم خراسانی، فیروز آبادی و جزایری سپری نمود.
وی در قیام سال 1920 عراق که منجر به استقلال این کشور گردید، نقش حساسی را ایفا کرد و از مجاهدین طراز اوّل راه استقلال عراق بشمار میرفت.
چند سالی به اصرار ملک فیصل، وزارت معارف عراق را اداره کرد و در سال 1340 هجری قمری به خواهش ملک فیصل و اصرار فقهای آن عصر، محکمه ای برای تشکیل احکام مذهب جعفری تأسیس نمود و خدمات ارزنده ای به مذهب شیعه کرد.
وی از مبلّغین بزرگ اسلامی بود که زندگانیش به مبارزات دینی و آزادی خواهی و مجاهدت در راه تبلیغ فرقه حقّه جعفری گذشت.
در سنین میانسالی به چشم درد سختی مبتلا شد که در نتیجه آن بینایی خود را از دست داد، امّا از نگارش دست نکشید به طوری که پس از بیماری نیز هر روز چهل صفحه مطلب می نوشت.
تألیفات و آثار علاّمه هبۀ الدین را بالغ بر سیصد و پنجاه جلد کتاب و رساله نوشته اند.
ایشان در اخلاق جمیله و صفات جلیله آیتی عظیم بود.
آیۀ اللّه العظمی سید هبۀ الدین شهرستانی، در بهمن ماه سال 1345 شمسی مطابق با 1368 هجری قمری در سن 85 سالگی در کاظمین چشم از جهان فرو بست.
ر.ک : روزنامه خراسان، 18 /11 /1345 ص 11 روزنامه کیهان، 18 /11 /1345، ص 11

منبع:

کتاب شهید حجت‌الاسلام سید عبدالکریم هاشمی نژاد به روایت اسناد ساواک صفحه 152


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.