صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اظهارات شیخ محمد تقی‌زاده درباره پخش اعلامیه

تاریخ سند: 10 شهریور 1347


موضوع: اظهارات شیخ محمد تقی‌زاده درباره پخش اعلامیه


متن سند:

از: 9/ ﻫ تاریخ:10 /6 /1347
به: 312 شماره:13287 /9ﻫ
موضوع: اظهارات شیخ محمد تقی‌زاده درباره پخش اعلامیه

روز 2 /6 /47 سیدمحمدعلی میلانی در مدرسه میلانی با شیخ محمد تقی‌زاده متصدی مدرسه مزبور ضمن مذاکره (با زبان ترکی) درباره اعلامیه اخیری که مبنی بر تجلیل و تبریک به خمینی پخش شده اظهار می‌نماید: آقای تقی‌زاده! آیا شما اطلاع دارید که از طرف چه اشخاصی این اعلامیه پخش شده است؟
تقی‌زاده اظهار می‌نماید: این اعلامیه‌ها در قم چاپ شده و به وسیله طلاب قمی به مشهد آورده‌اند و به‌طور بسیار مخفی در بعضی محل‌ها توزیع کرده‌اند که کسی متوجه پخش‌کننده نشده است.
سیدمحمدعلی میلانی اظهار می‌نماید: اگر نسخه‌ای به دستتان رسید برای آقا (منظور میلانی است) بیاورید.
نظریه منبع خبر: اعلامیه‌هایی که شایع است در بعضی محل‌ها توزیع شده از ناحیه طلاب حوزه علمیه مشهد نبوده است و این اعلامیه‌ها صددرصد در قم و یا تهران چاپ و وسیله طلاب و مسافرین به مشهد آورده و بسیار مخفیانه توزیع شده است و مقدار آن خیلی محدود بوده که اغلب از طلاب حوزه علمیه مشهد از آن بی‌اطلاع و کسی آنها را ندیده است.
نظریه رهبر عملیات: پیرو 13138/ ﻫ1 ـ 1 /6 /47 حسین بادلو 8 ساله و ابوالفضل جوانمرد 12 ساله به اتفاق اولیاء خود به ساواک احضار. حسین بادلو که به درستی نمی‌تواند صحبت نماید با کمک پدرش اظهار نمود در کوچه راسته نوغان مشغول بازی بودم که شیخ عمامه سفیدی که ریش هم داشت چند تا کاغذ کوچک (تراکت) به من داد و گفت اینها را به دکان‌ها بده که به روضه بیایند ثواب دارد. من هم گرفتم به چند دکان دادم. ابوالفضل جوانمرد به من گفت چندتا از این کاغذها را به من بده که من هم به او دادم.
اسم و آدرس شیخ مزبور را نمی‌دانم ولی اگر او را ببینم می‌شناسم.
پدر نامبرده متعهد گردید به فرزندش تفهیم نماید به محض اینکه شیخ مزبور را دید او را به پدرش نشان داده و وی بلادرنگ مراتب را به ساواک اطلاع دهد.
ابوالفضل جوانمرد اظهار می‌نماید: حسین بادلو کاغذهای کوچک را به دکان‌ها می‌داد و می‌رفت. من به خیال اینکه این کاغذها درمورد تشکیل مجلس روضه‌خوانی است به وی گفتم مقداری هم به من بده تا به دکان‌ها بدهم و او داد. چند نسخه به دکان‌ها دادم که به هر کسی داده بودم به پاسبان گفتم و رفتند همه را گرفتند.
مسلماً اعلامیه‌های مزبور در خارج از مشهد (قم ـ تهران) چاپ و وسیله مسافر یا مسافرین به مشهد آورده شده. در توزیع آن نهایت دقت به‌عمل آمده به صورتی که از ترس مأمورین از وجود اطفال استفاده گردیده است. به محض پخش اولین اعلامیه مزبور، پخش‌کننده (اطفال مذکور در فوق) وسیله مأمورین دستگیر و نسخ توزیع‌شده نیز جمع‌آوری گردیده است.
حوزه علمیه از وجود اعلامیه‌های مذکور بی‌اطلاع و تابه‌حال به دست شخص یا اشخاصی نرسیده است. بدیهی است عامل یا عاملین توزیع از ترس مأمورین قادر به توزیع نشده‌اند و بسیار محدود بوده. به مأمورین آموزش لازم داده شد؛ درصورتی‌که در این زمینه اطلاعی به دست آمد مراتب در پیرو به عرض خواهد رسید.



منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 06 صفحه 51


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.