صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : مسجد هدایت

تاریخ سند: 2 اردیبهشت 1340


موضوع : مسجد هدایت


متن سند:

شماره : 351 /316 ساعت 8 بعدازظهر روز پنجشنبه 31 /1 /40 عده ای در حدود 700 نفر از طبقات مختلف تهران و اعضاء جبهه ملی.
1 نیروی سوم2 ـ زحمتکشان3 ـ و گروههای مختلف بازاری در مسجد هدایت جمع بودند ابتدا یکی از دانشجویان آیاتی از کلام اللّه مجید قرائت و تفسیر نموده و اظهار داشته خداوند در قرآن کریم به رسول اکرم گفته که بشر نباید مقلد باشد بلکه بایستی اصالت عقل داشت و در یک جا هم در جا نزند و با عقل و فکر خویش پیشرفت کند و به فکر مملکت و مردم کشور خویش باشد و در همه جا اظهار عقیده نماید ناطق اظهار داشت مسلمانان به عنوان این که تمام پیروان ادیان مذاهب دنیا منجمله یهودیان و عیسویان به جهنم خواهند رفت و چون خود کلمه اشهد ان لا اله الا اللّه را یاد گرفته و ادا کرده اند به بهشت خواهند رفت مرتکب انواع جنایتها می شوند و مسلمانان افتخار می کنند که مذهب شیعه بهترین مذاهب است و این اشتباه است و مسلمانان باید از پیغمبر اکرم تابعیت کنند باید گفتار پیغمبر اکرم را اطاعت نمود.
پیغمبر اکرم گفته است مسلمانان باید به تمام علوم دست یافته و به کمبرات [کرات ]و ماوراء جو بروند آیا چه کسی گفتار پیغمبر اکرم را اطاعت کرده و در این قسمت پیشروی نموده عده ای کوته فکر می گویند چون شوروی به کرات دست یافته به کار خدا دست برده مرتکب کفر شده در صورتی که همه ملت ها باید به کرات دست یابند همان طوری که شورویها به علت تعقل و اصالت عقل و درایت فکر بعضا راه یافته و اخیرا هم انسان به فضا فرستاده اند.
ناطق افزود اگر جوانان کشور ما دور هم جمع آمده و درباره مسائل مختلف گفتگو به عمل آورند می توانند موفقیتی کسب کنند در حالی که امروزه جوانان کشور ما که به مساجد روی می آورند مورد حمله پلیس واقع می گردند و اگر پلیس حمله نکند مسلما بی مخها (منظورش شعبان جعفری4) به جوانان حمله ور می شوند.
ناطق گفت اگر جوانان در جایی جمع گردند و نماینده ای جهت تأمین منافع خود انتخاب نمایند هیأت حاکمه متوحش و متوسل به بی مخها می شوند هیأت حاکمه فقط می خواهد عده ای زنجیرزن داشته باشد تا در روزهای معین به سروکله یکدیگر بزنند و به اصطلاح عزاداری نمایند و آقایان به خر مرادشان سوار گردند و به ریش مردم بخندند بعضی ها می گویند شوروی به فضا راه یافت تا خدا را جستجو کند در صورتی که اینگونه شایعات را فقط عده ای سودطلب به راه انداخته اند بهتر بتوانند به گرده مردم سوار شوند و انتخابات قلابی را انجام دهند.
در این موقع شخصی قبوضیی [قبوض] تعمیر مسجد هدایت را ارائه و از حضار تقاضای کمک می کرد.
مهندس بازرگان که در مسجد حضور داشت در این موقع خارج و آیت الله طالقانی شروع به سخنرانی کرده و مشروحا از دستگاه حاکمه انتقاد نمود.
طالقانی گفته روزنامه های کشور مطالب دروغ می نویسند و ملت ایران از هیچ کجای ایران (مجلس ـ دولت ـ روزنامه ـ مردم) اطلاعی ندارند.
هیأت حاکمه افکار جوانان را خراب کرده و آنها را از راه راست منحرف ساخته اند.
طالقانی افزود هیأت حاکمه دین اسلام را هم از مسیر حقیقی خارج و به نفع خود برگردانیده است.
همه چیز در این مملکت روی نفع پرستی ـ شهرت پرستی می گردد مثلاً یک نفر نجار دربی را که می خواهد بسازد اول چانه می زند که متری 20 تومان می گیرم و اگر متری 18 تومان به ایشان دادید همان 18 تومان برایتان کار می کند در نتیجه درب بعد از چند روزی خراب می شود آقا یک نفر نجار در کشورهای مترقی در فکر چانه زدن نیست درب خوب ساخته و پول خوب دریافت می کند بعد مشارالیه چند آیه از قرآن مجید را قرائت و تفسیر نمود.
نامبرده در خصوص انتخابات، آزادی و عدم آزادی و مبارزات دانشجویان و طبقات مختلف مردم تهران مشروحا صحبت کرد و در خاتمه اظهار داشت امیدواریم افرادی که تخم نفاق را بین دانشجویان پاشیده اند و آنها را گمراه کرده اند نابود گردند و علاوه نموده است جمعه آینده در خصوص تشویق دانشجویان سخنرانی مخصوصی خواهد کرد.
به فرموده فعلاً بایگانی شود تا بعدا با ایشان مذاکره و تذکر لازم داده شود نشاط 10 /2 /40

توضیحات سند:

1ـ تشکیل جبهه ملّی ایران، به سال 1328 باز می گردد.
در این سال، عمر مجلس پانزدهم به پایان رسید و تعیین تکلیف مسئله نفت جنوب، به مجلس شانزدهم محوّل شد.
در پایان همین سال، تعدادی از رجال سیاسی کشور به رهبری دکتر مصدّق، در اعتراض به تقلّب در انتخابات مجلس، در دربار متحصّن شدند.
این عدّه 20 نفره، پس از اتمام تحصن نافرجام، در منزل مصدّق گرد آمده و پس از مذاکرات مفصّل و تشکیل کمیسیونها مختلف و تدوین اساسنامه، در اوّل آبان 1328، موجودیّت جبهه ملّی ایران را به رهبری دکتر مصدّق اعلام کردند.
موسّسان جبهه، مدیران برخی جراید و سران احزاب و گروههای سیاسی بودند که با حفظ تشکّل حزبی خود، به عضویّت جبهه ملّی درآمدند و شامل افراد ذیل می شدند: دکتر محمّد مصدّق، دکتر حسین فاطمی، دکتر مظفّر بقایی، حائری زاده، حسین مکّی، دکتر کریم سنجابی، زیرک زاده، محمود نریمان، عبدالغدیر آزاد، عمید نوری، سیّدعلی شایگان، آیت الله غروی، شمس الدّین علایی، جلالی نائینی، عبّاس خلیلی، حسن صدر، رضا کاویانی، ارسلان خلعتبری، یوسف مشاور و احمد ملکی.
جبهه ملّی، هدف خود را، ایجاد حکومت ملّی به وسیله تأمین آزادی انتخابات و آزادی افکار اعلام کرد.
گروههای تشکیل دهنده جبهه ملّی اوّل، عبارت بودند از : حزب ایران به رهبری داریوش فروهر، حزب زحمتکشان ملّت ایران به رهبری مظفّر بقایی، مجمع مسلمانان مجاهد به رهبری شمس قنات آبادی و حزب مردم ایران به رهبری محمّد نخشب.
به دنبال تکرار انتخابات مجلس شانزدهم، هشت نفر از اعضای جبهه ملّی شامل مصدّق، مکّی، شایگان، بقایی، حائری زاده، آزاد و نریمان، به مجلس راه یافتند و فراکسیون نهضت ملّی را تأسیس کردند.
نمایندگان فراکسیون، با شعار «ملّی شدن نفت در سراسر کشور»، هدف خود را حفظ حقوق ایران در قضیه نفت و مخالفت با لوایح پیشنهادی دولت قرار دادند.
2ـ حزب نیروی سوم ـ که بعدها طبق تصمیم کنگره منعقده در زمستان سال 1340، به جامعه سوسیالیستهای نهضت ملّی ایران، تغییر نام پیدا کرد ـ دارای سازمانی نسبتا متشکل تر از کلیّه احزاب ملّی به جز حزب توده است که در تهران و بسیاری از شهرهای مهم کشور، تشکیلات داشت.
در تهران، تا قبل از اعلام فرمانداری نظامی، حوزه های کارگری، کارمندی، دانشجویان و جلسه عمومی بحث و انتقاد حزب، به طور علنی در محلّ نشریّه علم و زندگی، تشکیل می گردید.
ولی پس از اعلام فرمانداری نظامی، حزب، به فعّالیت مخفی پرداخت.
(برای آگاهی از توضیحات مبسوط در این خصوص، ر.ک : آیت الله سید محمود طالقانی به روایت اسناد ساواک) 3ـ حزب زحمتکشان: حزب زحمتکشان ملّت ایران را، خلیل ملکی و مظفّر بقائی، تأسیس کردند.
ملکی ـ که به دنبال وقایع آذربایجان، از حزب توده جدا شده بود ـ با بقائی همداستان شد.
ملکی و یارانش (قندهاریان، جلال آل احمد، محمّدعلی خنجی، ناصر وثوقی، غلامرضا وثیق، نادر پور، هوشنگ ساعدلو و...)، امور تشکیلاتی، آموزشی، مطبوعاتی و عقیدتی حزب را، در دست گرفتند و فعّالیتهای سیاسی، در اختیار بقائی و یاران او باقی ماند.
جریده شاهد، ارگان سیاسی حزب زحمتکشان بود که با نظارت بقائی، روزانه منتشر می شد و ملکی، هفته نامه نیروی سوم و ماهنامه علم و زندگی را تأسیس کرد.
پس از حوادث سی ام تیر 1331 و دوری محسوس بقائی از مصدّق، اختلافات داخلی حزب زحمتکشان، آغاز شد.
گروه ملکی ـ که اکثریّت فعّالان، سازمان دهندگان و نویسندگان حزب را شامل می شد ـ اعتقاد داشتند که حزب زحمتکشان، نمی باید از پشتیبانی فعّال خود از دکتر مصدّق، دست بردارد.
در حالی که مظفّر بقائی، خواستار مخالفت علنی با مصدّق شده بود.
این اختلاف، چراغ عمر یکساله حزب زحمتکشان را، خاموش کرد.
سالهای پس از کودتای 28 مرداد 32، حزب زحمتکشان، رسما منحل نشد، امّا فعّالیت چشمگیری نیز، نداشت.
ولی بعدها در دهه پنجاه، با تجدید فعّالیت محدود احزاب، حزب زحمتکشان ملّت ایران ـ به رهبری مظفّر بقائی، تلاشهائی کمرنگ صورت داد که شباهتی به فعّالیتهای عادی حزب سیاسی نداشت.
4ـ شعبان جعفری، از قهرمانان کشتی بود و سالهای زیادی از عمر خود را، در زورخانه گذراند.
وی، باشگاهی به اسم باشگاه جعفری تأسیس کرده بود و خودش مدیر آن بود.
در جریان انتخابات مجلس هجدهم ـ که در فروردین ماه 1333 انجام گرفت ـ چاقوکشان شعبان بی مخ، دوش به دوش پاسبانان و مأموران فرمانداری نظامی، جلو شعبه های اخذ رأی ایستاده و رأی کسانی را که می خواستند رأی بدهند می خواندند و اگر از جبهه ملّی کسی را نوشته بودند، او را می زدند یا بازداشت می کردند و رهگذران را به زور وادار می کردند، نامزدهای دولت را روی برگه بنویسند.
این جریان، در روزنامه های غربی، منعکس شد.
وقتی مجلّه نامه تایمز، مطلبی با عنوان «ژنرال بی مخ» چاپ کرد، بر بی آبروئی دولت زاهدی و شاه، افزود.
(وقایع اتفاقیه، جلد 2، ص 240 و زندگینامه سیاسی دکتر بقائی، آبادیان، حسین: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، تهران 1379.
با اندکی تغییر.)

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد هدایت به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 6


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.