بازداشت و محکومیت یک روحانی دستگیری آیت الله طالقانی
تاریخ سند: 27 مرداد 1352
بازداشت و محکومیت یک روحانی دستگیری آیت الله طالقانی
متن سند:
بخش فارسی رادیو بغداد ساعت 22 آیت الله طالقانی با صدور اعلامیه شدیداللحنی تحت عنوان دیکتاتور خون می ریزد دوباره توقیف گشت و بالاخره به ده سال زندان در یک دادگاه فرمایشی محکوم شد نحوه عمل آیت الله طالقانی در دادگاه شنیدنی است او حتی حاضر نشد که خود را به دادگاه معرفی کند چون به طورکلی دادگاه را به رسمیت نمی شناخت و دو کلمه هم حرف نزد هنگامی که در دادگاه حکم ده سال او را قرائت کردند و ظاهرا دادگاه ختم شده بود و دادرسان با تبختر تمام از جا برخاستند طالقانی در آن جا یک متهم که محکوم به ده سال زندان بود با شجاعت کم نظیری برخاست و چنان با قاطعیت به اعضای دادگاه دستور داد بنشیند بی اختیار به جایگاه خود برگشته آن گاه طالقانی آیاتی از قرآن مجید را خواند و اعلام کرد که دستگاه دیکتاتوری و سلطنتی فرعونها شدادهای زمان حتما فرو می ریزند طالقانی 5 سال در زندان قصر در شرایط سختی گذراند و چند بار بیمار شد ولی از عقیده خود دست بردار نبود زندان را تبدیل به مدرسه کرده بود در مجالس درس او از همه گروهها شرکت می کردند و از سخنان روشن بینانه او بهره می بردند رژیم نتوانست فشار افکار عمومی را تحمل کند آیت الله طالقانی همراه با همراز اطاقش مهندس مهدی بازرگان را بعد از 5 سال زندانی آزاد کرد طالقانی باز از پا ننشست باز در مسجد هدایتی به موعظه مسائل روز برای جوانان پرداخت رژیم باز طالقانی را از انجام نماز و برگزاری درس تفسیر قرآن مانع شد بارها طالقانی را تبعید کرد بارها او را به زندان فرستاد اما این مسلمان پاک و نمونه این مجاهد ارزنده و بزرگ دست از اعتقاد و راه خود برنداشت در راه خدمت به انقلاب و انقلابیون دریغ نورزید و با جمع آوری وجوه برای فدائیان فلسطین و برگزاری مجالس ترحیم و بزرگداشت برای شهادت انقلابیون ...زمان می گذشت و در شهریور ماه 50 با دستگیری عده ای از مجاهدین خلق1 طالقانی وظیفه خود را در حمایت از انقلابیون دید آنان را برادران زمان خواند.
طالقانی هر وقت فرصت می یافت مردم را به حقیقت اسلام روشن می کرد و وظیفه خود می دانست مجاهد نامه صادق را چون فرزند خویش می شناسد و دوست دارد و همین طور دیگران دوباره رژیم او را دستگیر کرده به واسطه کهولت سن در یک جلسه به طور مخفیانه او را به سه سال زندان محکوم نمودند آیت الله طالقانی در زندان شهربانی بسر می برد پاسبانان و زندانبانان کمر به خدمت طالقانی بستند رژیم چون این را دید طالقانی را به بافت کرمان تبعید ساخت او را شدیدا تحت نظر گرفت ولی در تمام این شرایط طالقانی به راه خدا و خدمت به خلق وفادار ماند.
اکنون رژیم مجبور شده که تحت فشار افکار عمومی به ظاهر آیت الله طالقانی را چند صباحی آزاد کند طالقانی خستگی ناپذیر مصمم تر به تهران بازگشته روحانیون مردمی که طالقانی برای آنها زحمت کشیده و شاگردان او مقدم را گرامی می دارند طالقانی افتخار روحانیت ایران افتخار خلق مسلمان ایران و چراغ راه هدایت همه کسانی است که می خواهند به راستی شاگرد مکتب قرآن باشند.
ولی توطئه های رژیم نقش برآب خواهد شد طالقانیها و امثالهم برای همیشه در دل مردم جای خواهند داشت.
توضیحات سند:
1ـ سازمان مجاهدین (منافقین) خلق، در پی فعالیّتهای سیاسی و تبلیغاتی محدود نهضت آزادی و ناکارآمدی سیاستهای اعلام شده آن، عده ای از جوانان و روشنفکران مرتبط با نهضت آزادی را واداشت تا به مبارزه مسلحانه روی آورند.سازمان مجاهدین خلق، در سال 1344 پایه گذاری شد.
اطّلاعات پایه گذاران سازمان از مسائل اسلامی، بسیار سطحی بود.
تشکیلات، جزوات آموزشی و ایدئولوژیکی و مشی مبارزاتی سازمان، دقیقا برگرفته از سازمانهای چپگرای حرفه ای بود.
کتابها و جزوات آموزشی و مشی عملی اعضای سازمان، را مخلوطی از نگرشها و شیوه های مارکسیسم، مائوئیسم و ظواهری از مسائل اسلامی و عمدتا با گرایشهای ناسیونالیستی تشکیل می داد.
این سازمان، توانست با استفاده از خلاء موجود و بهره گیری از تجارب سازمانهای دیگر و اتخاذ شیوه قهرآمیز در مبارزه، تحت پوشش سازمانی به ظاهر اسلامی، عده بیشتری از جوانان و دانشگاهیان را در مقایسه با دیگر احزاب و گروهها، جذب نماید.
اما عمق و گستردگی التقاط در آن جمع، باعث شد تا عده زیادی از اعضای اصلی و کادرهای شماره 1 سازمان، مسیر ارتداد را در پیش بگیرند.
آنان، در یک تصفیه خونین، عناصری را که بر وجهه دینی سازمان تکیه می کردند، از سر راه برداشتند و اعلامیه تغییر مواضع ایدئولوژیک صادر کرده، علنا به کمونیسم گرویدند و منحط ترین سازمانهای چپگرا، نظیر پیکار را ایجاد و تقویت نمودند.
تعدادی از اعضای سازمان نیز، پس از دستگیری، با نوشتن توبه نامه های متعدد و اظهار ندامت، از مهلکه اعدام گریختند.
در زمانی که به برکت قیام دوباره مردم، در سال 56 و 57 از زندان آزاد شدند، به فکر تجدید سازمان تشکیلات متلاشی شده خود افتادند.
مردم ایران، با کارنامه سیاه عملکرد منافقین پس از پیروزی انقلاب، آشنائی کامل دارند.
کارنامه ای که انفجارها و ترورهای کور، پناه بردن به دامن غرب و آمریکا، مزدوری برای صدام در طول جنگ و جاسوسی برای بیگانگان، صفحات سیاه آن را تشکیل می دهد.
(کوثر، ج 1، ص 36)